آن کودک بازی نمی‌کند

بابک خطی‪-‬ هر ساله میلیون‌ها کودک سوءرفتار، کودک آزاری و بهره کشی را تجربه می‌کنند و این مسئله به جغرافیای مشخص و طبقات جامعه ربطی ندارد؛ همه جا و همه اقشار در این زمینه درگیر هستند.
هرچند ناگفته پیداست که گروه‌های در معرض خطر مثل کودکان کار طبعا سهم بیشتری از این آزار را تجربه می‌کنند، اذعان یونیسف بر این واقعیت به آن شکل رسمی‌ و مستندتری می‌دهد.
حل اساسی مسئله کودکان کار، البته توسعه اقتصادی، محو فقر و بازتوزیع عادلانه مخازن رفاهی اجتماعی جامعه است، چنانکه بیشترین در صد طبقات جامعه بر خط فقر سوار شوند و دیگر اساسا نیازی به کار کودک نباشد. اما چنانکه روشن است با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی و زیر فشار تحریم این راه حل فعلا در واقعیت آسان نیست. از طرفی جمع‌آوری کودکان کار و روش‌های مکانیکی و پاک‌کننده صورت مسئله که بارها و بارها امتحان و نتیجه بسیار بد خود را پس داده‌اند نیز راه درست نیست. انتساب به باندها نیز هرچند ممکن است در موارد بسیار نادر فقط به عنوان یک احتمال وجود داشته باشند، اما باندی دیدن کلیت موضوع کودکان کار یک اشتباه بزرگ و بیشتر یک راه‌حل و مکانیسم دفاعی برای رفع عذاب وجدان ناشی از حضور و آزار دیدن آنان و توجیه نادیده گرفتن آنها به عنوان یک عمل اجتماعی! است.
بنابراین باید وجود کودکان کار را به عنوان یک واقعیت در جامعه موجود پذیرفت. این پذیرش طبعا نیاز به کمک‌رسانی اورژانسی به این گروه بزرگ را خصوصا در شرایط کرونا نشان می‌دهد. در حالی‌که سازمان‌های مردم نهاد با پشتیبانی مردمی برای کمک به کودکان کار چهار نعل می‌تازند اما کوچک شدن اقتصاد خانواده‌ها و کاهش علی معلولی کمک‌های مردمی، نفس این سازمان‌ها را گرفته است و حضور کرونا به عنوان یک متغیر مخدوش‌کننده نیز، شرایط را بیش از پیش سخت‌تر کرده‌است.


طبق اعلام نظر منابع رسمی از خبرگزاری رسمی کشوری بیش از چهارصد هزار کودک کار یا در جستجوی کار ۱۰ تا ۱۷ ساله در کشور وجود دارد، عددی که ارتباط مستقیم با فقر موجود در خانواده‌ها دارد. در اینحا فقط به عنوان یک نمونه در مورد تهیه ماسک کودکان کار در شرایط کرونا - موضوعی که نویسنده یادداشت در آن به طور مستقیم فعالیت داشته است- صحبت می‌شود تا ابعاد دقیق‌تری از مسائل مبتلا به کودکان کار را برای مخاطبان به دست دهد:
از میان ماسک‌های موجود در بازار تنها ماسک‌های سه لایه یک بار مصرف و اگر بخواهیم دقیق‌تر شویم با لایه میانی مخصوص هستند که برای حدود سه‌چهارساعت در پیشگیری از کرونا موثر هستند و ماسک‌های پارچه‌ای قابل شستشو پیشگیری لازم را ایجاد نمی‌کنند.
بنابراین با توجه به قیمت مصوب دولتی ماسک حدود ۱۰۵۰ تومان -که انواع مخصوص کودک آن در بازار تا ۱/۵ برابر و بیشتر از این قیمت به فروش می‌رسد- و تعداد این کودکان که در بالا اشاره شد می‌توان به طور سرانگشتی قیمت تنها یک قلم ماسک روزانه آنها را حساب کرد که مقدار آن برای بضاعت مالی سازمان‌های غیر دولتی مربوطه سر به فلک میزند؛ بیش از ۶۰۰ میلیون تومان روزانه برای استفاده از فقط یک ماسک در روز و بدون درنظرگرفتن تعویض آن،که برای بیش از چهار ساعت استفاده لازم است.این فقط در مورد یکی از اقلام ضروری است؛ وسایل شستشو، وعده‌های غذایی، خدمات پزشکی و ده‌ها مسئله ریز و درشت دیگر نیز گریبان کودکان کار را گرفته و گلویشان فشار می‌دهد مسئله این است که برای صیانت از سلامت و زندگی کودکان کار که مثل همه‌ی کودکان دیگر حق حیات و زندگی کودکانه دارند، نیاز به حمایت موثر وجود دارد. مسئله نظارت دقیق‌تر بر منابع و مخازن فعلی اقتصادی موجود می‌تواند به این مسئله کمک کند و از طرفی در نظر گرفتن کمک ویژه برای حل مسائل اولیه، پایه‌ای و مربوط به موضوع مرگ و زندگی کودکان کار از طریق اختصاص بودجه‌ی بیشتر تا حد ممکن از منابع موجود برای سازمان‌های ذی‌ربطی چون بهزیستی لازم است تا بتوانند در زمین تامین مسائل اولیه کودکان کار قدرت مانور بیشتری داشته باشد.
راه حل دیگر می‌تواند اجازه فعالیت‌های اقتصادی برای سازمان‌های مردم نهاد کودکان کار برای کسب درآمد با معافیت‌های مالیاتی -گمرکی باشد؛ پیشنهادی اولین که نیاز به پخته شدن، سوهان کاری و باز تعریف‌های نو برای عملی شدن دارد. به امید روزی‌که همه کودکان جهان کودکی‌ کنند و بردن و باختن در بازی‌های کودکانه تنها دغدغه آنان باشد.