چالش پدرخوانده در جریان اصلاحات

آرمان ملي- مطهره شفيعي: پدرسالار کيست و چه جرياني مدعي اين جايگاه در جريان اصلاحات است؟ اين سوالي است که در هر مقطع پاسخ‌هاي متفاوتي به آن داده مي‌شود اما برخي که از تصميمات و مواضع حزب کارگزاران نگران هستند، سال‌هاست اين جريان را پدرسالار ناميده و مي‌نامند. واژه «پدرسالار» بار منفي ندارند و به معناي فرد يا جرياني است که توان راهبري و تصميم‌گيري براي اين جريان را دارد اما برخي اوقات به‌ويژه پس از شکست‌هاي سياسي و انتخاباتي است که مي‌خواهند يک جريان يا حزب را مقصر بنامند تا از بار تقصيرات خودشان کم کنند. در چنين شرايطي يک جريان يا حزب را پدرسالار مي نامند که با عملکردش سبب شکست همه اعضاي جريان شده است. حزب کارگزاران سازندگي بارها از سوي اصولگرايان و حتي برخي اصلاح‌طلبان پدرخوانده ناميده شد و هنوز هم مي‌شود.
حمله همه‌جانبه به کارگزاران
اما چرا مخالفان حزب کارگزاران به اين حزب عنوان پدرخوانده دادند؛ ريشه اين نامگذاري به مخالفت ريشه‌اي دلواپسان با آيت‌ا... هاشمي بازمي‌گردد. اعضاي حزب کارگزاران شامل فرزندان و افراد نزديک به آيت‌ا... هستند بنابراين دلواپسان اين ادعا را داشتند که مواضع و تصميمات اين حزب با تاييد آيت‌ا... اجرا مي‌شود. همين دشمني با مرحوم هاشمي زمينه‌ساز هجمه‌هاي طولاني دلواپسان اصولگرا به حزب کارگزاران شده بود اما در سوي ديگر ميدان برخي اصلاح‌طلبان هم بودند که لقب پدرخوانده با معني منفي را درباره حزب کارگزاران به‌کار برده و مي‌برند که دليلش تصميمات اين حزب درباره موضوعات سياسي است که امکان دارد کمي با مواضع ديگر احزاب اصلاح‌طلب متفاوت باشد. مانند انتخابات مجلس يازدهم که احزاب اصلاح‌طلب بجز کارگزاران از ارائه ليست و شرکت در آن انتخابات خودداري کردند اما کارگزاران از حضور اين حزب در انتخابات مجلس خبر داد. پس از آن انتخابات بود که برخي مدعيان اصلاح‌طلبي حزب کارگزاران را عامل تفرقه در جريان اصلاحات ناميدند و خواستار آن شدند که اين حزب که به اعتقاد آنها تکرو است، نقش پررنگي در تصميمات جريان اصلاحات نداشته باشد. تفاوت ديدگاه حزب کارگزاران با احزاب اصلاح‌طلب ديگر در آن است که بر اعتدال تاکيد زيادي دارد و معتقد است که گاهي بايد براي کسب نتيجه بهتر چشم بر کانديداي اصلاح‌طلب بست و از کانديداي ميانه‌رويي حمايت کرد که احتمال پيروزي بيشتري دارد.
روايت فائزه از پدرخواندگي کارگزاران


آنچه امروز در جريان اصلاحات مي‌گذرد تاييدکننده تصويب نظرات کارگزاران نيست بلکه احزاب ديگر در اين عرصه تصميم‌گير هستند اما در موضع شکست است که حزب کارگزاران مقصر مي‌شود. ديروز فائزه هاشمي عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران چنين به اين موضوع اشاره کرد: «کارگزاراني که چندين سال است تقريبا در جريان اصلاحات تصميم‌گير موثر نيستند چگونه مي‌خواهند نقش پدرسالاري را ايفا کنند. با اين نظر موافق نيستم. درست است که وزرا يا معاونان بابا اين حزب را تاسيس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعه‌اي بابا بود، ولي به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد اين کار را کنيد يا نکنيد، مگر اينکه خودشان مشورت مي‌کردند و بابا هم نظر خودش را مي‌گفت، اينطور نبود که اين حزب توسط بابا هدايت شود.» وي ادامه داد: «اينکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جريان اصلاحات بازي مي کنند درست نيست. جرياني که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزديک‌ترين به آقاي خاتمي است، جريان اصلاحات را آقاي خاتمي رهبري مي‌کند و ايشان هم بيشتر تحت‌تاثير نظرات و افکار اين حزب است. مواردي بوده که کارگزاران با ايشان در يک موضوعي بحث کرده‌اند، پيشنهاد ديگري داده‌اند اما ايشان بدون منطقي آن را قبول نکرده يا منطق ضعيفي داشته که قابل قبول نبوده است. به‌نظرم اينگونه که مي‌گوييد نيست.» از هاشمي سوال شد: «منبع مالي حزب کجاست؟ آيا آن هم وابستگي به خانواده آيت‌ا... دارد؟» که او پاسخ داد: «خير، معمولا دبيرکل تامين مالي مي‌کند، اعضاي حزب حق عضويت پرداخت مي‌کنند و اگر دستشان برسد کمک هم مي‌کنند.» سوال بعدي از هاشمي اين بود که جايگاه کارگزاران در جريان اصلاحات کجاست؟ شما خودتان کارگزاران را مدرن يا معتدل يا کاملا اصلاح‌طلب مي‌دانيد؟ و او چنين پاسخ داد: «دوره به دوره فرق مي‌کند. کارگزاران يک حزب اصلاح‌طلب است، از زمان تاسيس به دنبال توسعه بوده، يک گروه تکنوکرات هستند که از نظر من به همين دليل بهترين است، چون اعضاي آن مديراني هستند که معمولا واقع‌بينانه و به‌دور از شعار و احساسات و سياست‌زدگي فکر و عمل مي‌کنند. البته اين را نيز بگويم که چند سالي است که مثل اکثر احزاب اصلاح‌طلب شاخص‌هاي اصلاح‌طلبي کمتر در آنها ديده مي‌شود.» دختر آيت‌ا... در واکنش به اين پرسش که يعني به اصولگرايان گرايش پيدا کرده‌اند؟، گفت: بيشتر در کنار حاکميت قرار گرفته‌اند. فائزه هاشمي در پاسخ به اينکه الان نقش مجمع روحانيون کجاست؟ آنها چقدر مي‌توانند اين ليدري را به عهده گيرند؟ گفت: اينها حزبي هستند مثل ساير احزاب اصلاح‌طلب، برجستگي ويژه‌اي ندارند که بخواهند ليدر باشند يا ديگران آنها را به‌عنوان ليدر بپذيرند.
کارگزاران پدرخوانده نيست
اعضاي حزب کارگزاران بارها تاکيد کردند که پدرخوانده نيستند و خواستار آن شدند که براي فرار از واقعيت، اين برچسب به آنها زده نشود. غلامحسين کرباسچي دبيرکل حزب کارگزاران مي‌گويد: «ما از پدرخواندگي استعفا کرده‌ايم اما گويا اين فرزندخوانده‌ها هستند که اين استعفا را نمي‌پذيرند. من خودم را ممکن است پدر بدانم ولي پدرخوانده نمي‌دانم» محمد هاشمي هم توضيح مي‌دهد: «زماني عده‌اي مي‌گويند که آقاي هاشمي پدر معنوي کارگزاران است ولي من اين را قبول ندارم و معتقدم هر حزبي مسئوليت کار خود را دارد. آقاي هاشمي در بدو تشکيل گروه کارگزاران سازندگي رابط ما با رهبري بودند. مثلا صحبت کرده بودند که نظر رهبري موافق است که گروهي به‌عنوان کارگزاران تشکيل شود چون در سال 75 هم فضاي انتخابات سرد بود. اما بعد از آن ديگر کاري به کارگزاران نداشتند. حتي ما در دوره آقاي هاشمي کارگزاران را ثبت نکرديم و در دوره آقاي‌خاتمي آن را ثبت کرديم. من تصور مي‌کنم که در ايران هيچ حزبي نمي‌تواند پدرخوانده باشد.» محمد عطريانفر اما توضيح کاملي دارد و گفته است: « اول بايد پدرسالار را تعريف کنيم، اگر پدرسالار به اين معنا باشد که گروهي پشت صحنه در حال طراحي و ساماندهي است؛ و دور از دسترس بوده و هدايت‌هاي پشت‌پرده را در اختيار دارد و از ديگران تحت عنوان ابزار در عرصه سياست‌ورزي در خط مقدم، استفاده مي‌کند، کارگزاران اينگونه نيست و اين تلقي غلط است اما اگر منظور شما از پدرسالار و پدرخوانده به اين معنا معطوف است که احيانا آنها انس و الفت و واقع‌بيني و سرمايه ارتباطي بيشتري دارند و مذاکره‌کننده بهتري هستند، از اين جهت حزب کارگزاران مي‌تواند پدرسالار باشد.»