آیا مسئولان پاسخ‌گو هستند؟!

پاسخ‌گو بودن مسئولان يکي از تفاوت‌هاي جوامع توسعه‌يافته و کمتر توسعه‌يافته است بايد پذيرفت مردم و مسئولان جوامع توسعه‌يافته در يک سطح از آگاهي عمومي قرار دارند و بر همين اساس پرسشگري مردم و پاسخ‌گويي مسئولان يک اتفاق بديهي ا‌ست. توسعه‌يافتگي ارتباط مستقيمي با آگاهي ملت دارد جوامعي که انسان‌محور هستند مي‌دانند که نيروي اختيار و انتخاب شهروندان‌شان اصالت دارد و هر آنچه بر پايه و اساس چنين اصالتي يعني اختيار و انتخاب مردم بنا شود داراي طول، عرض و ارتفاع واقعي خواهد بود. جوامع انسان‌محور مسئوليت‌پذير هستند و پيروزي‌ها و ناکامي‌هاي‌شان در هر عرصه‌اي را به نيروهاي ماوراءالطبيعه ربط نمي‌دهند و نيک مي‌دانند همان خدايي که بشر را با انواع و اقسام نيروها و غرايز آفريده است به نيروهاي اختيار و انتخاب بشر به‌عنوان ابزاري که بشر بايد مسئوليت هر گونه عملکردي را بپذيرد، نگاه مي‌کند. نيروي اختيار و انتخاب در انسان‌ها با هر مختصاتي که در فرآيند زمان پيدا مي‌کنند کارکردي مشابه اما اثرات وضعي متفاوت دارند. در دنياي امروز فناوري و تکنولوژي باعث شده است که آگاهي عمومي در يک سطح مطلوبي قرار بگيرد و به همين دليل برخي از موثرين بر اين نظر هستند که مردم امروز، مردم ديروز نيستند و ديگر نمي‌توان از ناآگاهي آنان سوءاستفاده کرد. مستندات تاريخي مثال‌هاي زيادي از ناآگاهي جوامع دارد و در بيشتر چالش‌هاي تاريخي مردم نقشي نداشته و فقط حکمرانان جوامع بوده‌اند که نقش بازي کرده‌اند! اين مقدمه صرفا جهت مطالعه بود اما اگر سوال شود که آيا مردم امروز ايران جامعه‌اي پرسش‌گر است؟ بايد به سير تحولات پس از انقلاب تامل کرد آنچه مشخص است اينکه طي اين سال‌ها صحبت از آشتي و اتحاد و انسجام ملي شده است اما چيزي به عنوان پرسش عمومي يا پرسش ملي مطرح نشده ايده‌آل است. اگر جامعه به نقطه‌اي برسد که نسبت به موضوعي که ارتباط مستقيم با رفاهيات آنان دارد از مسئولان طرح پرسش کند به چه دليل يا دلايل اين تصميم گرفته شده يا نشده است؟ قاعدتا اگر جامعه‌اي پرسش‌گر نباشد مسئولان هم پاسخ‌گو نخواهند بود اگر روشنفکران، روزنامه‌نگاران، نخبگان، دانشگاهيان و... به‌عنوان زبانِ ملت نقش ايفا کنند مردم هم ياد مي‌گيرند که بايد از نيروهاي اختيار و انتخاب‌شان استفاده کنند نکته اينکه همان‌طور که مسئولان ادعاي احساس مسئوليت نسبت به جامعه دارند مردم هم مي‌توانند چنين ادعايي را مطرح کنند و به مسئولان تفهيم کنند که ما نيز متناسب با دامنه مسئوليت‌تان، احساس مسئوليت داريم بنابراين اگر روابطي متقابل و موثر بين مردم و مسئولان برقرار باشد تصميم‌سازي‌ و تصميم‌گيري‌ها بدون پشتوانه نخواهند بود! اگر تصميم بر تعامل يا تقابل با غرب شود خيلي قابل احترام است با پشتوانه اکثريت جامعه همراه باشد اکثريت يعني ادبيات غالب زير پوست جامعه در نقطه‌اي هم که آزادانه و بدون لکنت حرف مي‌زنند از هرگونه تصميمي حمايت داشته باشند بايد رابطه مردم و مسئولان افقي باشد اگر عمودي باشد و در رابطه با چرايي تصميم‌سازي‌هاي‌شان به ملت پاسخ‌گو نباشند، فضايي تحکم‌آميز ايجاد مي‌شود و چنين فضايي جامعه را به توسعه‌يافتگي پايدار نمي‌رساند!