بن‌بست تاکتیکی

حمیدرضا عرب   رفتارهای تاکتیکی استقلال ما را به یاد بازی‌های دهه 60 و حتی عقب‌تر می‌اندازد. استفاده از بازیکنانی که از لحاظ فنی به یک شکل بازی می‌کنند در کناره‌ها نیز این استدلال را به واقعیت نزدیک‌تر می‌کند که تیم محمود فکری از نظر فنی تیمی مدرن نیست و بر اساس تاکتیک‌های قدیمی گام به میدان می‌گذارد. شاید سرمربی استقلال چنین استدلالی را باور نداشته باشد و به دفاع از سبکی که به کار می‌گیرد بپردازد اما به‌واقع سیستم‌ها تنها یک عدد محسوب می‌شوند و آنچه در میدان بازی دیده می‌شود، اعم از تعداد گل، موقعیت‌های گلزنی، پاس‌های سالم و... سیاق یک تیم را نمایان می‌کند. شاید اگر فکری فاصله بسیار زیاد میان هافبک‌ها و خط حمله و از سویی اصرار به بازی مستقیم تیمش مقابل پیکان را ببیند با ما هم‌عقیده شود که تیمش قادر نیست نمایشی به‌روز را به اجرا بگذارد و هوداران استقلال را راضی کند. در حالی که در عصر جدید سرعت، شاخصه اصلی تیم‌های بزرگ است و مدعیان می‌کوشند با این حربه رقبای خود را پس بزنند، اما استقلال لیگ بیستم هیچ نشانه‌ای از یک تیم سریع و باهوش در خود ندارد و تنها زمانی بازی استقلال سریع‌تر می‌شود که توپ به مهدی قایدی برسد. اما فاصله زیاد خطوط سه‌گانه استقلال به‌حدی مشهود است که اثرات بسیاری در سبک بازی قایدی گذاشته و این بازیکن برای به دست آوردن توپ بارها تا خط میانی عقب آمده در حالی که اگر هافبک‌های استقلال کار خود را به عالی‌ترین شکل ممکن انجام دهند، قایدی تا این اندازه در میدان بازی بی‌اثر نخواهد شد. عقب نگه داشتن وریا غفوری از دروازه حریفان نیز مزید بر علت شده تا استقلال کمتر صاحب موقعیت گل شود. وریا گرچه در لیگ بیستم دوبار برای استقلال گل زده اما حقیقتاً او در دو بازی اخیر (ماشین‌سازی و پیکان) به میزان قابل توجهی افت کرده که این ناشی از سبک نادرست بازی استقلال است. استقلال در حالی در بازی با پیکان نتوانست گلی به ثمر برساند و به سیر نزولی خود از جنبه‌های تاکتیکی ادامه داد که در بازی‌های گذشته نیز در ساختن موقعیت منجر به گل دچار مشکلات بسیاری بود. شاید چهار گلی که استقلال تا پایان هفته چهارم به ثمر رسانده تا حدی این ماجرا را از ذهن دور کند اما باید به این نکته بزرگ توجه داشت که استقلال تا امروز فقط یک پاس منجر به گل ایجاد کرده و دیگر گل‌ها روی ضربات کاشته، اشتباه مدافعان و یک پنالتی به دست آمده است. در روزهای گذشته به این آمار قابل توجه در بیلان کاری استقلال اشاره شد اما انگار مربیان استقلال چندان توجهی به این موضوع مهم ندارند و می‌خواهند تیم خود را با همین رویه تاکتیکی راهی میادین کنند؛ فوتبالی کاملاً اقتصادی و سرد که بر خلاف آن رویه‌ای است که فصل پیش استراماچونی در پیش گرفته بود. استقلال فصل پیش به‌واقع تیمی رونده، با موقعیت‌سازی‌های متعدد و بسیار ترسناک بود. تنها ایراد آن استقلال در بخش‌های دفاعی بود که نمی‌توانست گل‌های زده را به‌خوبی مدیریت کند. تیم کنونی استقلال اما در بخش دفاعی شرایط مناسبی دارد و در چهار بازی فقط دوبار گل خورده اما سبک بازی هجومی فرسنگ‌ها با تیم فصل پیش فاصله دارد و نمی‌تواند فوتبالی رو به جلو را ارائه دهد. اشکال بازی استقلال در هر نقطه‌ای هست باید هرچه سریع‌تر ترمیم شود. اگر استقلال در انتخاب روش بازی با مشکلاتی مواجه است محمود فکری باید در راستای تغییر آن گام بردارد. اگر استفاده از بازیکنانی با یک سبک بازی در کناره‌ها برای استقلال مشکلاتی ایجاد کرده و عملاً این تیم را 9 نفره کرده، سرمربی استقلال باید رویکرد خود را عوض کند. اگر هم مربیان استقلال به این نتیجه رسیده‌اند که بازیکنان از نظر انگیزشی با مشکلاتی مواجه‌اند می‌توانند از نیروهای جوان‌تر استفاده کنند. به هر حال هفته‌های آغازین راهی است برای شناخت بهتر اما سرمربی استقلال باید به‌خوبی از این واقعیت بزرگ آگاه باشد که در استقلال فرصت آنچنانی به مربیانش داده نمی‌شود و استقلال باید هرچه زودتر هم از نظر زیبایی و هم از حیث امتیازگیری به تیمی دلخواه تبدیل شود. استقلال باید سبقت پرسپولیس از خود را عمیقاً جدی بگیرد. پرسپولیس با وجود فقدان بازیکنان تخصصی در خط حمله خود اکنون بالاتر از استقلال قرار دارد و آبی‌ها که سرشار از بازیکنان متعدد با سبک بازی‌های متنوع هستند اکنون پایین‌تر از رقیب سنتی در جدول دیده می‌شوند.