جوزدگی !

 
 
 
 


1- در اواسط 1970 شرکت شکلات‌سازي «مارس» يکباره متوجه شد فروش شکلات‌هايش افزايش يافته است درحالي‌که هيچ تغييري در بودجه تبليغاتي ايجاد نشده بود، قيمت شکلات هم تغييري نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروش‌شان بيشتر شده‌ بود؟کار، کار فضاپيماي مکان‌ياب ناسا بود! ماموريت اين فضاپيما اين بود که نمونه‌اي از خاک يکي از سياره‌هاي نزديک را به زمين بياورد. فرود اين فضاپيما روي سياره مريخ (مارس) با تبليغات زيادي همراه بود و موفقيت ناسا عنوان اول همه روزنامه‌ها شده‌ بود.نام شکلات «مارس» از روي نام بنيان‌گذار شرکت، «فرانکلين مارس» انتخاب شده‌ بود، نه به‌خاطر سياره مارس، ولي تکرار نام مارس در راديو و تلويزيون باعث شده بود ذهن مردم بيشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش اين شکلات بالا برود!2- در يک تحقيق راجع به «روز هالووين» معلوم شد که مردم يک روز قبل از هالووين خيلي بيشتر به محصولات نارنجي‌رنگ (مثل نوشابه پرتقالي) تمايل پيدا مي‌کنند! قبل از هالووين محرک‌هاي نارنجي‌رنگ مربوط به اين سنت (مثل کدو تنبل و محرک‌هاي نارنجي) افکار را به سمت محصولات نارنجي رنگ مي‌برند!3- در شهرهاي آفتابي آمريکا مثل ميامي خيلي راحت‌تر مي‌توانيد ببينيد که همسايه‌تان چه ماشيني سوار مي‌شود تا شهرهايي که مثل سياتل اغلب باراني هستند.در شهرهاي آفتابي تمايل مردم براي عوض کردن ماشين‌شان بيشتر مي‌شود، پژوهش روي داده‌هاي حاصل از فروش يک‌ونيم ميليون ماشين نشان داد که از هر هشت ماشين که خريده مي‌شود يکي به‌خاطر «اثر اجتماع» است: وقتي مردم مي‌بينند همسايه‌شان ماشين جديد خريده تمايل به خريد ماشين جديد پيدا مي‌کنند!تحقيقات فوق نمونه‌اي بودند از مطالعات گسترده‌اي که نشان‌دهنده تلقين‌پذيري گروهي در انسان‌ها هستند. انسان موجودي اجتماعي است و به‌شدت تمايل دارد رفتاري نشان دهد که او را «عضو» يک گروه کند. اين تمايل به تعلق به گروه باعث مي‌شود که انسان‌ها به‌شدت تمايل به «جوزدگي» داشته باشند.البته شدت اين تمايل در افراد «برون‌گرا – هيجاني» خيلي بيشتر از افراد «درون‌گرا – منطقي» است، يعني فردي با تمايلات شخصي «هيستريونيک» خيلي بيشتر از افرادي با تمايلات «اسکيزوئيد» و «وسواس جبري» دچار جوزدگي مي‌شود؛ بااين‌حال همه ما اگر حواس‌مان را به تصميمات و انتخاب‌هاي‌مان جمع نکنيم به‌شدت دچار جوزدگي مي‌شويم و بي‌آنکه بدانيم تصميمات همسايه يا تيتر روزنامه‌ها يا حتي رنگي که در ويترين مغازه‌ها بيشتر به چشم مي‌خورد بر تصميمات ما اثر مي‌گذارند، آنگاه خود ما نيز جزئي از اين «شبکه مسري» ناقل «ويروسي» خواهيم شد که از ديگران به ما انتقال يافته ‌است!البته اثر اجتماع و فشار گروه (peer pressure) هميشه هم جنبه منفي ندارد بلکه گاهي فشار گروهي يک تغيير مثبت را تسريع و تسهيل مي‌کند.مثلا موفقيت درماني کساني که براي ترک سيگار در يک برنامه گروهي شرکت مي‌کنند بيش از کساني است که از روش‌هاي انفرادي درمان استفاده مي‌کنند، همچنين بسياري از افراد به دليل تمايل به تعلق به يک گروه به يک باشگاه ورزشي مي‌روند و گروه باعث مي‌شود برنامه ورزشي آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا:
چون بد مطلق نباشد در جهان
نيک و بد نسبي است اين را بدان!