نماینده نباید شرمنده رأی مردم شود

در يازدهمين دوره مجلس هستيم اما فکر مي‌کنم ديگر جايگاهي براي مجلسي که بايد در راس امور باشد باقي نمانده است؛ آن هم مجلسي که به عنوان نماينده ملت و به عنوان نهادي که فکر و راي مردم را نمايندگي مي‌کند و برآيندش خواسته مردم بايد باشد، مجلسي که بايد از طيف‌هاي مختلف در آن نمايندگاني وجود داشته باشند تا تفکر راي‌دهندگانش را نمايندگي کند. امروز اما در نقطه‌اي ايستاده‌ايم که در مورد بسياري از مسائلي که در کشور مطرح مي‌شود، ديگر مجلس کاري از دستش برنمي‌آيد. اگر مسائل امنيتي را هم لحاظ کنيم به‌هرحال بايد با مجلس مشورت شود، تا نمايندگان به نمايندگي از موکلان خود درباره آن مساله خاص تصميم بگيرند. اما امروز ما اين عمل را متاسفانه نمي‌بينيم. گواهش آنکه در مورد مساله مهمي همچون افزايش قيمت بنزين که حتي رئيس‌جمهور گفتند من خودم هم صبح جمعه فهميدم. در اين مورد بسيار مهم مجلس بايد بداند چگونه و در کجا تصميم‌گيري مي‌شود چرا که نمايندگان بايد بتوانند به مردم پاسخ دهند، در غير اين‌صورت دور از انتظار نيست که در اين شرايط کشور نتواند آن ثبات و آرامش را حفظ کند. مساله ديگر که باعث تنزل جايگاه مجلس مي‌شود بحث ردصلاحيت‌ها در بعضي بخش‌هاست که نتيجه‌اش اين مي‌شود که بافت مجلس ديگر يک بافت قدرتمند نيست و نمي‌تواند مشکلات را با قوت تمام حل کند و از وظايفش تنها اين باقي مي‌ماند که براي يک وزير تا حدي قدرت‌نمايي کند و او را تغيير دهد که آن هم مشخص نيست که وزير ضعيفي که مي‌رود آيا وزير بعدي عملکرد بهتري دارد يا خير. کمااينکه در چند سال گذشته نديده‌ايم که ضعيف‌تري برود و قوي‌تري جاي او را بگيرد. سعي کنيم که مجلس به جايگاه خودش بازگردد به اين علت که براساس قانون اساسي ما به مردم تعهد داده‌ايم. از آن طرف هم نمايندگان مجلس تلاش کنند آنچه را مصلحت مردم است انجام دهند، از ما که گذشت ان‌شاا... دوستان ما بتوانند مجلسي در شان و حد آيت‌ا... مدرس اداره کنند. با اين حال مي‌توان گفت بيشتر اين مشکلات ناشي از آن است که مجلس در جايگاه خود قرار ندارد چراکه اگر به‌عنوان مثال در موضوع گران شدن بنزين با نمايندگان مجلس مشورت مي‌شد، هيچ‌کدام از اتفاقاتي که پس از آن پيش آمد، نمي‌افتاد؛ چراکه نبض مردم در دست نماينده است. بنابراين اين موارد يک‌سري ظريف‌کاري‌هايي هستند که سياستگذاران کشور بايد به آنها توجه کنند. در انتهاي سخن من يک توصيه دلسوزانه به دست‌اندرکاران دارم آن هم اين است که تلاش کنيم که بافت و ساختار مجلس به گونه‌اي شود که مجلس در جايگاه اصلي خودش قرار گيرد. طوري نشود که تنها يک مدرس ماند و تاريخ تکرار شود. چراکه ما مي‌توانيم رجال سياسي بسازيم و نمايندگاني داشته باشيم که طيف وسيعي از مردم را نمايندگي کنند و به انسجام ملي کمک کنند. ليکن وقتي نماينده‌اي شرمنده راي‌دهندگانش شود، يا مجبور به مخفي کردن خود مي‌شود يا مجبور مي‌شود غصه اين را بخورد که چرا مردمش کارتن‌خواب، معتاد، بيکار و... هستند.