گزارش 111 سال قبل روزنامه خراسان از قتل‌های سیاسی عجیب در مشهد

«کمیته سرّی خراسان» چگونه مهم ترین مخالفانش را حذف می‌کرد؟ در پی این قتل‌ها، برای نخستین‌بار ستون «حوادث شهری» از 20 خرداد 1288 در روزنامه خراسان ایجاد شد    جواد نوائیان رودسری – استبداد صغیر، یک انسداد سیاسی تمام‌عیار بود؛ به توپ بسته‌شدن مجلس شورای ملی در تیرماه سال 1287، باعث شد که حتی مشروطه‌خواهان میانه‌رو هم برای مقابله با مستبدان، به استفاده از نسخه قتل‌های سیاسی و حذف فیزیکی مخالفان مشروطیت رو بیاورند. هرچند که علمای حامی مشروطه، بالکل با چنین اقدامی مخالف بودند، اما معمولاً در چنین نهضت‌هایی، جریان‌هایی وجود دارند که بدون درنظرگرفتن تأثیر اقداماتشان بر شاکله نهضت و درگیرشدن همه فعالان آن و نیز خواست اکثریت، رویکردی تندروانه در پیش می‌گیرند تا به زعم خود، مسیر را برای پیشرفت، هموار کنند. بن‌بست سیاسی ناشی از استبداد صغیر، گروهی از مشروطه‌خواهان و اختصاصاً کسانی را که گرایش‌های سوسیالیستی یا بر اساس ادبیات سیاسی مشروطه، «عامیون» داشتند، وارد وادی حذف فیزیکی مخالفان کرد و به این ترتیب، در دوران اختناق محمدعلی‌شاهی، آمار قتل‌های سیاسی و حذف طرفداران برجسته استبداد قاجاری، رشد فزاینده‌ای داشت. مشهد نیز، از ابتدای بهار سال 1288، شاهد چنین اقداماتی بود؛ از قتل سیاسی با شلیک مستقیم گلوله تا انداختن نارنجک در منزل مخالفان سرشناس مشروطیت. بررسی اخبار مربوط به این اقدامات نشان می‌دهد که آمار آن‌ها، همزمان با رسیدن اخبار مقاومت در آذربایجان، گیلان و اصفهان شدت می‌یابد؛ به همین دلیل، می‌توان گفت که این رویکرد، در راستای یک مبارزه عمومی برای استقرار دوباره مشروطیت در پیش گرفته شده‌بود. 2 قتل سیاسی در یک هفته روزنامه خراسان، به عنوان یک روزنامه زیرزمینی حامی مشروطیت که رسالت تنویر افکار عمومی را در این زمینه برعهده داشت، برخی از این اقدامات را در تعدادی از شماره‌های معدود خود، پوشش خبری داده‌است؛ اما این پوشش خبری تا پیش از خردادماه سال 1288، عموماً رویکردی بی‌طرفانه و با رعایت خلاصه‌نگاری دارد. با فرا رسیدن ماه سوم بهار، تکاپوی مشروطه‌خواهان و انجمنی با منشأ نامعلوم به نام «کمیته سری خراسان» که در روزنامه از آن با عنوان «قومیته سری» نام برده‌ شده‌است، شدت گرفت و مخالفان برجسته مشروطیت در مشهد، آماج حملات غافلگیرانه و قتل‌های سیاسی شدند. روزهای 15 و 17 خردادماه 1288، برای مشهدی‌ها روزهای پرحادثه و البته پرواهمه‌ای بود؛ قتل شبانه «اعتضادالتولیه» در 15 خرداد و حذف فیزیکی «یوسف‌خان بیگلربیگی» در ظهر روز 17 خرداد، شهر را در شوکی سنگین فرو برد. اعلان جنگ رسمی به مخالفان مشروطیت روزنامه خراسان که از شماره 13 به بعد خود، به‌تفصیل به قریب‌الوقوع بودن حرکت مشروطه‌خواهان به سمت تهران اشاره کرده بود، این‌بار و در پی اقدام «کمیته سری خراسان»، انعکاس خبر را به صورت تمام و کمال انجام داد و به این وسیله، رسماً اعلان جنگ مشروطه‌خواهان را به طرفداران استبداد در مشهد، با انتشار شماره 16 روزنامه خراسان در 20 خردادماه سال 1288، به اطلاع مردم رساند. جالب این‌جاست که خبر هر دو قتل سیاسی، در یک شماره و ذیل یک ستون با عنوان «حوادث شهری» به اطلاع خوانندگان رسیده است:  «حوادث شهری / شنبه 16 ماه چهار ساعت و نیم از شب گذشته متجاوز از بیست نفر اشخاص مسلح دفعتاً وارد حیاط بیرونی حاجی اعتضادالتولیه گردیده چند نفر از محترمین و کسان آنها را که همانشب بحسب دعوت در آنجا حاضر بودند اعلان دادند که از آن دور و بر متفرق شوند، بلافاصله حاجی اعتضاد را با هفت یا هشت تیر تفنگ بقتل رسانیده کاغذی روی سینه او گذاشته و بطور آرامی مراجعت نمودند. از قرار مسموع کاغذ مزبور مشتمل بر مضمون ذیل بوده‌است [چهار روز قبل عموم اجله و اعیان و علما و آقایان ارض اقداس از طرف هیئت مجاهدین با نهایت احترام به آستان مبارکه دعوت شدند و در آن محضر مقدس قرآن مجید را حکم قرار داده قسم یاد نمودند که از اتحاد و اتفاق در موافقت با اساس مشروطیت تخلف ننمایند. حاجی اعتضادالتولیه که از رجال نمره اول خراسان بود، مفتشین غیبی را از اعمال و افعال سری و علنی خود غافل و بیخبر پنداشته عهد و میثاق با کلام خدا را وقعی نگذاشته با دشمن دین و وطن بنای مراودات سری و اقدامات و تحریکات مخفی گذاشت. قومیته سری خراسان برای عبرت همقطاران او ما را بقتل او مأمور ساختند. فاعتبروا یا اولی الابصار]». روزنامه خراسان در گزارش دوم که بلافاصله پس از این خبر درج شده، آورده‌است: «روز دوشنبه 18 ماه نایب یوسفخان بیگلربیگی را بجرم همراهی با اشرار و خیانتهای چند به انجمن ایالتی احضار کرده بعد از مذاکرات از عهده بیگلربیگی منفصل و مقارن وقت ظهر از طرف مجاهدین سرشور با چند تیر تفنگ مقتول شد و جناب شجاع‌الایاله که از ذوات باکفایت کارآزموده میباشند از روی لیاقت از طرف آقایان عظام بسمت بیگلربیگی معین گردیدند.» چند نکته قابل بررسی گزارش روزنامه خراسان، با وجود اختصار، نکاتی چند را درباره شرایط آن زمان شهر مشهد برای خواننده و پژوهشگر، آشکار و ابهامات تاریخی و البته قابل تأمل را یادآوری می‌کند؛ نخست این‌که، طبق محتوای گزارش، شهر مشهد دست‌کم در خردادماه سال 1288، فاقد ساختارهای امنیتی و انتظامی بوده‌است؛ این وضعیت، فقط شرایط را برای اقدامات گروه‌های مشروطه‌خواهی مانند «کمیته سری خراسان» و «مجاهدین سرشور» که ظاهراً با کمیته مورد اشاره، وحدت رفتاری و عقیدتی داشت، فراهم نمی‌کرد. در آن معرکه، فعالیت دزدان و طرّاران نیز افزایش یافته بود و محلات مشهد از ناامنی عجیبی رنج می‌برد. «حسین اولیاء بافقی» یکی از مشهدی‌هایی که گزارش آن روزها را در خاطراتش ثبت کرده‌است، در مقاله‌ای که بعدها، مجله «وحید» آن را منتشر کرد، به اقدام عمومی مردم مشهد برای اجیرکردن نگهبان برای پاسداری از محلات و مراقبت از هجمه دزدان به اموال و نوامیس اشاره کرده‌است. مسئله ناامنی، حتی با استقرار دوباره مشروطیت هم، در مشهد حل نشد و بعدها زمینه اقدام روس‌ها در به توپ بستن حرم مطهر رضوی را به وجود آورد. دوم این‌که گزارش روزنامه خراسان نشان می‌دهد برنامه «کمیته سری خراسان»، برنامه‌ای هدفمند بوده‌است و سران این کمیته در یارگیری بسیار قوی عمل کرده‌اند؛ حضور 20 نفر برای کشتن اعتضادالتولیه و شلیک هشت گلوله برای به قتل رساندن او، نشان می‌دهد که دست‌کم 15 نفر برای حمایت از تیم اصلی اجرای حکم، با آن همراه شده‌بودند. سوم این‌که بر اساس گزارش، می‌توان دریافت که به احتمال زیاد، از اوایل خردادماه سال 1288، کنترل شهر مشهد عملاً از دست عاملان محمدعلی‌شاه خارج شد؛ به گونه‌ای که انجمن ایالتی خراسان، دوباره جایگاه قانونی و اجرایی پیدا کرد و حتی با تکیه و شاید حمایت آن، قتل سیاسی یوسف‌خان بیگلربیگی رقم خورد. چهارم موضوع شکل گرفتن کمیته‌هایی با منشأ نامعلوم است که شایان بررسی و مداقه بیشتر به نظر می‌رسد؛ می‌دانیم که چنین کمیته‌هایی حتی در دهه 1290 هم در مشهد فعال بوده‌اند و به تهدید یا اقدام علیه افرادی که با امیال و خواسته‌هایشان مخالف بودند، می‌پرداختند؛ اما آیا تمام آن‌ها، منشأ و خاستگاه یکسانی داشتند؟ به احتمال قریب به یقین، چنین نیست. برخی از مورخان، انگشت اتهام را، لااقل برای زمان انتشار گزارش روزنامه خراسان، به سوی «انجمن سعادت» می‌گیرند. انجمنی با دیدگاه‌های سیاسی دموکرات‌ها(عامیون) در خراسان .درباره وابستگی «کمیته سری خراسان» با انجمن سعادت، دلیل و مدرک قابل ارائه‌ای نداریم؛ اما اطلاع دقیق مخبران روزنامه از جزئیات نامه‌ای که ضاربان روی سینه «اعتضادالتولیه» گذاشته بودند، شاید اَماره‌ای برای افزایش احتمال شناخته شده بودن اعضای این کمیته برای دست اندرکاران روزنامه خراسان باشد. با این حال، آن‌چه در این زمینه ابراز می‌شود، صرفاً جنبه حدس و گمان دارد و برای اثبات یا نفی این مسئله، نیازمند کاوش بیشتر در متون و اسناد تاریخی هستیم. از طرفی، نباید از یاد برد که ناامنی موجود در مشهد دهه 1280 و 1290، محملی مناسب برای شکل گرفتن گروه‌های مسلح مخفی، با اغراض غیرسیاسی هم می‌شد که این نیز، محتاج بررسی و مداقه بیشتر است و شاید در آینده، موضوع نوشتاری در صفحه تاریخ روزنامه خراسان باشد.