نفت کمتر بفروشیم یا بیشتر؟!

درباره دوقطبی فروش نفت بارها و بارها صحبت شده است. این‌که عده‌ای بر فروش نفت برای افزایش درآمدهای ارزی کشور تأکید می‌کنند و برخی دیگر با فروش بالای نفت مخالفند. در واقع این پرسش همواره مطرح است که نفت زیاد بفروشیم یا کم بفروشیم؟ چهارشنبه هفته گذشته، حسن روحانی هم در جلسه هیات دولت درباره این موضوع سخن گفت: «بعضا دوقطبی‌هایی در جامعه ما ایجاد و سخنانی بیان می‌شود که نه به مصلحت ماست و نه درست است و واقعیت دارد. نباید ذهن مردم را مشغول کرد، یکی می‌گوید ما نفت را کم بفروشیم و دیگری می‌گوید باید نفت را زیاد بفروشیم و یکی می‌گوید بودجه نباید متکی به نفت باشد. انسان دچار حیرت می‌شود که چرا درباره این مسئله‌ ساده بحث می‌شود؛ ما باید نفت را تولید و در حداکثرِ ممکن صادر کنیم و این حق ماست و می‌گویید حقمان را پس نگیریم؟ هر روزی که وزیر نفت بتواند 3/2 میلیون بشکه نفت را برای صادرات تولید کند، همان روز آماده‌ایم و این کار گرفتن حق ملت ایران است و نباید در آن تردید شود.»
با مرور چند گزاره ساده می‌توانیم این دوقطبی را روشن‌تر بررسی کنیم:
1- ایران در زمره سه کشور دارای بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان است. میزان تولید نفت ایران در سال‌های اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به شش میلیون بشکه در روز هم رسید. اما در چهل سال اخیر به جز اواسط دهه ۱۳۸۰ که تولید نفت ما از مرز چهار میلیون بشکه در روز گذشت...
 در سایر مقاطع زمانی، تولیدی کمتر از این میزان داشتیم و تنها پس از برجام بود که دوباره به مرز تولید چهار میلیون بشکه نفت در روز رسیدیم که آن پس از خرج آمریکا از برجام کم شد. این درحالیست که کشورهایی همچون عراق و امارات در همسایگی ما، هر سال میزان تولید نفت خود را افزایش می‌دهند. سال گذشته شرکت ملی نفت ایران بیشترین میزان ذخایر کشف‌شده نفت جهان را به خود اختصاص داد. وقتی از این ذخایر استفاده نکنیم چه فایده‌ای برای ما خواهد داشت؟


2- برای اینکه تصمیم بگیریم نفت را خام بفروشیم یا تبدیل به فرآورده کنیم و بعد بفروشیم، ابتدا باید تولید نفت خود را افزایش دهیم. وقتی تولید نفت ما به خاطر تحریم، حتی در حد ۱۵ سال پیش هم نیست، چگونه می‌توانیم درباره اینکه نفت خام را کم بفروشیم یا زیاد، صحبت کنیم؟
3- ایجاد توازن بین صادرات نفت خام و تبدیل نفت به فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی، هنر است. این هنر را باید در برنامه‌های بلندمدت، تدوین و بعد اجرایی کنیم. کسانی که با فروش نفت خام مخالف‌اند، اصولاً از اهرم سیاسی و دیپلماتیک صادرات نفت غافل‌اند. صادرات نفت برای هر کشوری، هنوز هم قدرت است. به خاطر همین هم هست که کشورهایی مثل آمریکا و روسیه هم در یک دهه اخیر قدرتمندانه وارد این عرصه شده‌اند و به خاطر همین هم هست که کشورهایی همچون امارات و عراق، برنامه‌های بلندپروازانه‌ای در این حوزه دارد. همچون گاز که کشورهایی همچون قطر، برنامه‌ریزی جامعی برای آن داشته‌اند. پس نمی‌توان با توجیه ضرورت تبدیل نفت به فرآورده، از اهرم مهم فروش نفت، غافل شد. آن هم در کشوری همچون ایران با این همه ذخایر نفت.
4- وقتی شعار داده می‌شود که درهای چاه‌های نفت را باید ببندیم، به معنای نادیده گرفتن نفت به‌عنوان یک ثروت نیست. به معنای پرهیز از صادرات نفت هم نباید باشد. مهم این است که از درآمد نفت به‌جای تزریق به بودجه جاری، برای سرمایه‌گذاری‌های ماندگار و همچنین پیشبرد پروژه‌های کلان استفاده کنیم. ما آن‌قدر ذخایر نفت داریم که تولید نفت خود را دو برابر کنیم و هم در عرصه صادرات نفت و هم در تبدیل نفت به فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی، جزو قدرت‌های تأثیرگذار دنیا باشیم و درآمد ارزی خود را افزایش دهیم. مهم این است که توازنی بین این دو برقرار کنیم که مقدمه‌اش افزایش تولید است و البته پیش‌نیاز آن رفع تحریم. نفت همین حالا ارزش چند سال پیش را ندارد و تقاضا برای نفت هر سال کمتر می‌شود. پس باید با در پیش گرفتن برنامه تولید حداکثری، با افزایش تولید و صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی، هم قدرت خود را به بازار جهانی انرژی دیکته کنیم، و هم ثروت زیرزمینی خود را با تبدیل به ارزش افزوده، به ثروتی ماندگار برای نسل آینده تبدیل کنیم.