زندگی سیدحسین در پرتو قرآن و نهج‌البلاغه معنا گرفت

سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: ۱۶ دی‌ماه در تقویم با حماسه دانشجویان پیرو خط امام در هویزه شناخته می‌شود. چند ماه بیشتر از شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ نگذشته بود که تعدادی از دانشجویان خط امام برای جلوگیری از تجاوز دشمن به شهر هویزه، راهی این شهر شدند و در نبردی نابرابر با کمترین تجهیزات مقابل تانک‌های دشمن ایستادند. شهید‌حسین علم‌الهدی به‌عنوان فرمانده دانشجویان در جریان همین عملیات به شهادت می‌رسد. شهیدعلم‌الهدی، یکی از جوانان اهل دین و دانش و یکی از شهدای شاخص دفاع‌مقدس به شمار می‌رود که زندگی‌اش درس‌ها و نکات زیادی برای آموختن دارد. در ادامه نگاهی به گوشه‌هایی از زندگی گوهربار این شهید گرانقدر و عظیم‌الشأن داریم که در ادامه می‌خوانید.

انس با قرآن
وقتی به زندگی شهدای دفاع‌مقدس نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم ۲۲ سال زمان کمی برای رسیدن به بالاترین پله‌های معرفت، دیانت و دانش نیست. می‌توان در همین زمان کوتاه به رشد شخصی و بالندگی رسید و در مسیر سعادت قرار گرفت. شهید‌علم‌الهدی سفیری بود تا به ما نشان دهد چگونه می‌توان علم و معرفت و دین را به هم پیوند زد و از عمر خود به بهترین نحو استفاده کرد. زندگی شهید‌علم‌الهدی از همان دوران کودکی با قرآن مأنوس بود. شهید‌علم‌الهدی از شش سالگی به آموزش قرآن پرداخت و به مرور زمان درک و بینش ایشان از آیات قرآن بیشتر و عمیق‌تر شد. حضور قرآن در زندگی شهید به‌گونه‌ای شد که ایشان بسیاری از موارد زندگی‌اش را با این کتاب آسمانی تطبیق می‌داد. قرآن در زندگی شهید نقشی اساسی و مهم ایفا می‌کرد. قرآن به خوبی در زندگی شهید نقشی روشنگر و هدایتگر داشت. شهید در دوران مبارزات انقلابی و دفاع‌مقدس با توسل به دانش قرآنی‌اش به سخنرانی برای دل‌های طالب روشنایی و حقیقت می‌پرداخت و با بیانی فصیح و بلیغ، نقشی مؤثر در آگاهی جوانان داشت. وقتی مأموران ساواک، حسین علم‌الهدی را دستگیر و در بند نوجوانان زندانی کردند، او هنگام ملاقات با خانواده‌اش تنها یک درخواست داشت. هنگامی که حسین پس از مدتی موفق به دیدن خانواده‌اش شد، در پاسخ به اینکه چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، تنها گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»


یک متفکر و معلم قرآن
پس از تجاوز سراسری دشمن بعثی به کشور، شهیدعلم‌الهدی به سخنرانی برای مردم می‌پرداخت. ایشان در همان نخستین روز‌های جنگ در یکی از سخنرانی‌هایشان در خوزستان آیه شریفه ۷۵ سوره مبارکه نساء را می‌خواند: «ما لکم لا تقاتلون فی سبیل‌الله و المستضعفین من الرجال و النساء...» و ادامه داد که چرا در راه خدا جهاد و حرکت نمی‌کنید، بچه‌های اهواز منتظر چه هستند؟ آماده جنگ علیه دشمن باشید. در همان روزهاى اولیه جنگ، حسین به‌عنوان مسئول اعزام نیرو، روزانه صد‌ها نفر از نیروهاى اعزامى در شهرستان را با نظم دقیق و مدیریت کامل سازماندهى و تقسیم و به سوى مناطق عملیاتى اعزام مى‏کرد و با این مشغله زیاد روزى یک ساعت به رادیو اهواز می‌رفت و برنامه سخنرانى پیرامون غزوات پیغمبر (ص) را اجرا مى‏کرد. بعد از گذشت کمتر از یک ماه که حسین فرمانده سپاه هویزه بود، محبوبیت و نفوذ زیادی در میان عشایر منطقه داشت، توانست عشایر سوسنگرد و هویزه را براى اولین‌بار به زیارت حضرت امام (ره) ببرد. پس از بازگشت به هویزه در چندین شبیخون موفقیت‏آمیز شرکت کرد. سیدحسین آدم بسیار متفکری بود. برخلاف آنچه دشمن شایعه کرده بود که بچه‌های حزب‌اللهی بی‌گدار به آب می‌زنند حسین اینطور نبود. او یک متفکر نظامی، معلم قرآن و معارف اسلامی و معلم اخلاق در عمل بود.
درس‌های نهج‌البلاغه
شهید‌علم‌الهدی همچنین خواندن نهج‌البلاغه و تفسیر آن را نیز در برنامه‌های زندگی‌اش داشت و از حکمت‌ها و خطبه‌های امام علی (ع) در زندگی‌اش بهره می‌جست. این شهید والامقام درکی عمیق از قرآن و نهج‌البلاغه داشت و سعی می‌کرد این درک را به صورت عملی در زندگی‌اش پیاده کند. حسین هنرمند بود و با بیان قوی، نهج‌البلاغه را به‌گونه‌ای درس می‌داد که بچه‌ها برای تنهایی امام علی (ع) در خلوتشان گریه می‌کردند؛ این‌ها همه تأثیر سخنان حسین بود که از دل پاکش سرچشمه می‌گرفت. حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سؤال دوستش که پرسید تو فکری سید؟ گفت وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهج‌البلاغه فراگرفته‌ام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس می‌کنم که روز پرداخت نزدیک است و به‌زودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.
شهید‌علم‌الهدی سرانجام در برنامه حمله روز اربعین حسینی در ۱۶ دی ماه در منطقه هویزه به همراه ۶۰ تن از برادران پاسدار، به‌عنوان گروه پیشتاز و پیاده ارتش به جنگ با دشمن می‌پردازند که در محاصره ۴۰ تانک دشمن قرار می‌گیرند. پس از ساعاتی مبارزه، بر اثر اتمام مهمات و تشنگی و گرسنگی یکی‌یکی به شهادت می‌رسند که آخرین آن‌ها شهید‌حسین علم‌الهدی بود. او با آر‌پی‌جی خود سه تانک را منهدم کرد و سپس با فریاد «الله‌اکبر» در‌حالی‌که قرآن در دست داشت، در سن ۲۲ سالگی به فیض شهادت نائل آمد.
اجساد پاک این عزیزان همچنان بر جای ماند، تا ۱۶ ماه پس از آن، طی عملیات بیت‌المقدس، با تلاش گروه‌های تفحص، پیکر‌های مطهر شهدا شناسایی شد. شهید‌علم‌الهدی را از قرآنی که در کنارش بود شناختند. قرآنی که به وسیله امام خمینی (ره) و آیت‌الله خامنه‌ای امضا شده بود. پیکر‌های این شهدا در هویزه به خاک سپرده شدند.