دانشگاه‌های بی‌دانشجو

علی بهشتی نیا‪-‬ این روزها از همان ابتدا که دانش‌آموزان در مدارس درس می‌خوانند هدف‌ها گم شده اند. به عبارتی انگیزه‌ها چون به انگیزه‌های شغلی تبدیل شده‌اند و جریان آموزش را مشاغل و درآمد‌ها تعیین می‌کنند علاقه مندی‌های دانش‌آموزان دیگر در تحصیلات معنایی ندارند.
در رشته‌هایی مانند علوم تجربی به دلیل درآمد بالا بچه‌ها به حوزه‌های پزشکی و دندانپزشکی وارد می‌شوند و وارد دیگر رشته‌ها نمی‌شوند.ممکن است این جریان درآمد‌ها سال‌های دیگر متفاوت شود. در سال‌های گذشته رشته‌های فنی متقاضیان زیادی داشت به این دلیل که در جامعه نیاز به تاسیسات و مهارت‌های فنی بیشتر احساس می‌شد و همچنین درآمدهای بالایی داشت.
به نظر من ریشه این امر به خواست خانواده‌ها بر می‌گردند زیرا خانواده‌ها به سمت رشته‌های با درآمد بالا سوق پیدا کرده‌اند و از آینده بدون درآمد فرزندان خود واهمه دارند.
بنابراین طبیعی است که در یک سری از رشته‌ها با ترافیک متقاضی رو به رو شویم و یک سری از رشته‌ها پر از صندلی‌های خالی باشند. همچنین انتظار اینکه همه باید به دانشگاه بروند به دلیل تعداد بالای دانشگاه‌ها و تنوع آن‌ها زیاد شده است. دانشگاه‌های مختلف با افزایش جمعیت کشور ما هماهنگ نیستند. بخشی از خالی ماندن صندلی‌های دانشگاه به این دلیل است که به تازگی بسیاری از دانشجویان در برخی از مقاطع زمانی که متوجه می‌شوند درس هایشان با نیاز‌ها و علاقه مندی هایشان متناسب نیست دانشگاه را رها می‌کنند.


نگاه به علم در جامعه تغییر کرده است و این به دلیل آمار بالای بیکاری در جامعه ما است. این چند دلیل باعث شده است که عده‌ای دیگر اعتقادی به ورود به دانشگاه و
درس خواندن نداشته باشند.