وضعيت بن سلمان و نتانياهو در«پساترامپ»

اتفاقات سياسي رخ داده در آمريکا و حمله هواداران ترامپ به کنگره چه پيامدهايي براي ساختار سياسي اين کشور به همراه خواهد داشت؟
بنده از جمله افرادي بودم که از ابتداي رياست‌جمهوري ترامپ در آمريکا رفتار و تفکرات وي را مورد انتقاد قرار مي‌دادم و همواره وي را براي چنين سمتي نامناسب مي‌دانستم. به همين دليل اتفاقاتي که در روزهاي گذشته در فضاي سياسي آمريکا رخ داده همگي قابل‌پيش‌بيني بوده است. از کسي که تعادل رواني درستي ندارد و از شخصيت متعارفي برخوردار نيست چنين رفتارهايي دور از دهن نيست. در اين زمينه يک مثال مي‌زنم. ما شاهد بوديم که در چهار سال رياست‌جمهوري ترامپ، وي تلاش زيادي کرد تا با رهبر کره‌شمالي ديدار و گفت‌وگو کند؛ اتفاقي که در نهايت نيز در کشورهاي مختلف رخ داد و اين دو رهبر سياسي با هم گفت‌وگو کردند.در اين ديدارها ترامپ حتي کد‌هاي ديپلماتيک را نيز بلد نبود که رهبر کشور کوچک‌تر بايد به رهبر کشور بزرگ‌تر سلام بدهد. به همين دليل نيز وي خودش به رهبر کره‌شمالي سلام داد. نکته قابل‌تأمل اين بود که ترامپ که خود تقاضاي زيادي براي گفت‌وگو و مذاکره با رهبر کره‌شمالي داشت پس از مدتي رويکرد ديگري در پيش گرفت و به بسياري از قول و قرارهايي که در اين مذاکرات داده بود پايبند نبود و اقدامات متفاوتي انجام داد. در اين مذاکرات ترامپ از کيم جونگ اون مي‌خواهد رويکرد هسته‌اي خود را کنار بگذارد که در چنين شرايطي رهبر کره‌شمالي نيز از ترامپ مي‌خواهد در قبال اين کار تحريم‌ها عليه کره‌شمالي را لغو کنيد. در اين شرايط ترامپ ناراحت مي‌شود و قهر مي‌کند. به همين دليل چنين فردي از تعادل رواني و فکري برخوردار نيست و در نتيجه نمي‌توان رفتارها و اقدامات آينده وي را پيش‌بيني کرد.
ترامپ به صورت مکرر به دنبال مذاکره با ايران نيز بود. آيا درصورت مذاکره‌ با ايران باز هم چنين رفتارهايي از خود بروز مي‌داد؟
ترامپ شخصيت نامتعارف و نامتعادلي دارد. ترامپ در ابتدا عنوان کرد قصد دارد با ايران مذاکره کند. پس از مدتي ايران را تهديد و تحريم کرد. مدتي که گذشت شماره تلفني را خطاب به مسئولان ايران اعلام کرد و گفت اگر مسئولان ايران خواستند با من تماس بگيرند با اين شماره تلفن تماس بگيرند. ترامپ انتظار داشت مسئولان ايراني با وي تماس بگيرند. تنها کسي که داراي چنين شرايطي بود نيز آقاي ظريف بود. اين در حالي است که ترامپ پس از مدتي آقاي ظريف را تحريم کرد. سوال اينجاست که در حالي که ترامپ، آقاي ظريف را تحريم کرده چگونه انتظار داشته با وي تماس بگيرد. پس از مدتي که کسي از ايران با وي تماس نگرفت وي عنوان کرد ايراني‌ها در دوران رياست‌جمهوري اول من با من تماس نگرفتند، اما مشاهده کنيد چطور بعد از پيروزي من در انتخابات اولين کساني خواهند بود که با من تماس خواهند گرفت. اين رفتارها تنها از يک کودک خردسال سر مي‌زند که قدرت تشخيص ندارد. اين فرد داراي تعادل فکري و رواني نيست. اين نکته به خوبي در حوادث اخير قابل مشهود بود و برخي از مقامات آمريکايي به صراحت اين نکته را گوشزد کردند که ترامپ داراي تعادل رواني نيست و به همين دليل بايد برخي دسترسي‌هاي وي را محدود کرد.


آيا ترامپ براي حمله هوادارانش به کنگره برنامه‌ريزي قبلي داشت؟
ترامپ به اندازه‌اي از رفتار نمايندگان کنگره و تأييد پيروزي بايدن در انتخابات رياست‌جمهوري عصباني بوده که براساس شنيده‌هاي بنده به ديوارهاي کاخ‌سفيد مشت و لگد مي‌زده است. اين رفتارها نشان مي‌دهد ترامپ در طول چهار سال گذشته به‌اندازه‌اي دروغ گفته بود و درباره خود بزرگنمايي کرده بود که خودش هم باورش شده بود يک شخصيت بزرگ و محبوب در بين مردم آمريکا و جهان است. وي گمان مي‌کرد در انتخابات اخير دو برابر حد معمول آرا به دست خواهد آورد و با قاطعيت به رياست‌جمهوري خواهد رسيد. به صورت طبيعي هنگامي که چنين فردي با چنين توهماتي در انتخابات شکست بخورد دچار وضعيت ناپايدار رواني و عدم‌تعادل رفتاري خواهد شد و دست به حرکاتي مي‌زند که تبعات سياسي زيادي براي ايالات متحده آمريکا دارد. در تاريخ آمريکا سابقه نداشته که يک رئيس‌جمهور به هواداران متعصب خود دستور بدهد به کنگره اين کشور حمله کنند و در مسير رسيدگي به نتايج انتخابات اخلال ايجاد کنند. کار به جايي رسيده که ‌سناتورها و نمايندگان کنگره آمريکا از ترس هواداران ترامپ در پستوهاي کنگره پنهان شدند تا از آسيب احتمالي در‌امان بمانند. اين اتفاقات حتي در عراق زمان صدام حسين و در ليبي دوران قذافي نيز رخ نداده است. صدام و قذافي انسان‌هاي سنگدل و آدمکشي بودند اما با مجلس صوري خود نيز چنين رفتاري نمي‌کردند.
در شرايط کنوني ساختارهاي سياسي آمريکا با چالش‌هاي جدي مديريتي مواجه شده است. آمريکا چگونه از اين چالش‌ها عبور خواهد کرد؟ بايدن با اين ميراث چه خواهد کرد؟
قرار نيست بايدن ميراث ترامپ را مديريت کند. در شرايط کنوني دموکرات‌هايي که در کنگره حضور دارند با همراهي برخي از جمهوري‌خواهان به دنبال اين هستند که ترامپ را تنبيه کنند. اين در حالي است که برخي از مقامات آمريکا از جمله بايدن دراين زمينه وساطت کردند و خواستار آن شدند که چند روز باقي مانده از رياست‌جمهوري ترامپ به صورت مسالمت‌آميزي به پايان برسد. با اين وجود نانسي پلوسي، رئيس کنگره آمريکا همچنان بر اين عقيده است که ترامپ بايد تنبيه شود. هدف وي نيز تنبيه شخص ترامپ نيست؛ بلکه اين تنبيه براي اين است که ميراث ترامپ در هم کوبيده شود و به عنوان يک الگوي سياسي در آمريکا از بين برود. هدف ديگر اين است که اين لکه ننگ در تاريخ سياسي آمريکا پاک شود و به همين دليل نيز اعضاي کنگره آمريکا در اين زمينه جدي هستند.
اين احتمال وجود دارد که در روزهاي باقي مانده رياست‌جمهوري ترامپ اين تنبيه صورت بگيرد؟
بنده اميدوارم اين تنبيه در همين مدت کوتاه نيز صورت بگيرد. نانسي پلوسي و بسياري از اعضاي دموکرات کنگره آمريکا مصمم هستند اقداماتي صورت بگيرد و ترامپ نسبت به اقدامات اخير خود تنبيه شود. اقدامي که ترامپ عليه کنگره انجام داده در حقيقت يک کودتاي سياسي بوده است. همه کارشناسان آمريکايي نيز بر اين باور بوده‌اند که اين اقدام شبه کودتايي بوده که در نهايت به نتيجه نرسيده است. با اين وجود قرائن و شواهد نشان مي‌دهد ترامپ همچنان حاضر نيست تنبيه کنگره را بپذيرد و به همين دليل نيز اين احتمال وجود خواهد داشت که در آينده نيز به شکل‌هاي مختلف فضاي سياسي آمريکا را متشنج کند. به همين دليل نيز توئيتر در اقدامي غيرمنتظره و از بيم تشديد شرايط سياسي آمريکا حساب ترامپ را به صورت دائمي مسدود کرده است.
در چنين شرايطي ترامپ در دوران رياست‌جمهوري بايدن چه خواهد کرد؟ آيا وي آنچنان که عنوان کرده سخنگوي حاميان انتخاباتي خود باقي خواهد ماند و در طول چهار سال آينده نيز همچنان يکي از کانون‌هاي اصلي تنش در ايالات متحده آمريکا خواهد بود؟
به گمان بنده ترامپ به اندازه کافي تنبيه شده است. کار به جايي رسيده که برخي از اعضاي خانواده و نزديکانش نيز با اقدامات وي موافق نيستند. به همين دليل نيز ترامپ در وضعيتي قرار ندارد که بتواند در آينده نيز به تنش آفريني‌هاي خود ادامه بدهد. از سوي ديگر همه رهبران حزب جمهوري‌خواه عليه ترامپ موضع‌گيري کرده و اقدامات وي را محکوم مي‌کنند. شرايط به شکلي است که وي ديگر در حزب جمهوري‌خواه نيز داراي جايگاه نيست. به معناي ديگر دونالد ترامپ از نظر سياسي تمام شده است. به همين دليل جاي نگراني نيست که دوباره شاهد چنين اتفاقاتي باشيم. شبکه‌هاي اجتماعي مانند توئيتر رسانه‌هاي ارتباط جمعي هستند که به سود و منفعت مردم عمل مي‌کنند و به همين دليل اگر کسي قصد داشته باشد از اين رسانه‌ها عليه منافع مردم استفاده کند با وي برخورد خواهد شد. اين اتفاق درباره ترامپ رخ داده است. بنده معتقدم هضم همين اتفاق براي ترامپ بسيار سنگين و دردناک خواهد بود و زمان زيادي نياز دارد. ترامپ خودش هم متوجه شده که عمر سياسي وي به پايان رسيده است. با اين وجود ترامپ بايد به شکلي تنبيه شود که عبرت تاريخ شود. اين درس عبرت نيز براي اين است که حرکت وقيحانه کودتا دوباره در ايالات متحده آمريکا تکرار نشود.
مقامات نظامي ايران عنوان مي‌کنند انتقام شهادت سردار سليماني هنوز گرفته نشده است. آيا ترامپ را گزينه انتقام مي‌دانيد؟
عمر سياسي ترامپ تمام شده است. بنده معتقدم هر کاري عليه ترامپ صورت بگيرد سبب خواهد شد که وي دوباره زنده شود. ما بايد در سياست درايت داشته باشيم و با تدبير حرکت کنيم. به همين دليل من از مسئولان ايران مي‌خواهم به جاي فکر کردن به سرنوشت فردي که در واقع مرده به فکر بن‌سلمان و نتانياهو باشند که پس از ترامپ همچنان تلاش مي‌کنند رويکرد ترامپ عليه ايران را حفظ کنند. پس از شکست ترامپ در انتخابات، بن‌سلمان با ابهامات و سوالات زيادي مواجه شده است. مشخص نيست وي در غياب ترامپ چه خواهد کرد و چه رويکردي در پيش خواهد گرفت. اين وضعيت درباره امارات نيز وجود دارد که با فشارهاي ترامپ خود را به نتانياهو و اسرائيل فروختند. به همين دليل معتقدم ايران بهتر است موضوع انتقام را کنار بگذارد و به چنين مسائلي بيشتر فکر کند. انتقام الهي در مورد ترامپ گرفته شده است. همين که وي در انتخابات شکست خورده و امروز به يک فرد شکست خورده و تحقير شده تبديل شده بزرگترين ضربه به وي بوده است.
ايران ميزان غني‌سازي اورانيوم خود را به مرز 20 درصد رسانده است. اين اقدام چه تأثيري در مراودات احتمالي ايران و آمريکا در آينده خواهد داشت؟
اين اقدام تأثير‌گذار خواهد بود. با اين وجود اگر ايران اين اقدام را نيز انجام نمي‌داد بازگشت آمريکا به برجام بسيار سخت و دشوار مي‌شد. نبايد فراموش کنيم در روابط ايران و آمريکا ترامپ مرده، اما نتانياهو هنوز زنده است. عامل اصلي مشکلات ايران همچنان وجود دارد و در اين راه از هيچ کوششي دريغ نخواهد کرد. اسرائيل همواره روي حزب دموکرات آمريکا تأثيرگذاري بيشتري دارد. اين در حالي است که نسبت به سياست‌هاي حزب جمهوري‌خواه چنين حالتي ندارد. احتمال اين وجود دارد که نتانياهو حتي ممکن است مانع بازگشت بايدن به برجام شود. هنگامي که قراردادهاي بين‌المللي دچار خدشه مي‌شود ترميم آن آسان نخواهد بود. اين وضعيت درباره برجام نيز وجود دارد. اينکه گمان کنيم بايدن کاري خواهد کرد که رابطه ايران و آمريکا به دوران قبل از ترامپ بازگردد خوش‌خيالي است. بايدن مي‌تواند آمريکا را به دوران قبل از ترامپ باز‌گرداند. با اين وجود اين اتفاق نيازمند حوصله و هوشمندي است. بنده معتقدم بازگشت مجدد آمريکا به برجام به همان آساني انعقاد برجام باشد ولي بايد از مسيرهاي دشوارتري حرکت کرد. اين وضع درباره ايران نيز وجود دارد. ايران نيز پس از خروج ترامپ از برجام برخي مفاد برجام را گام به گام کنار گذشت. به همين دليل نيز تعهد مجدد ايران به مفاد برجام نيز به راحتي گذشته نخواهد بود. ايران مسير جديدي را براي اهداف خود طراحي کرده است. در نتيجه اگر بخواهد دوباره به نقطه آغاز باز‌گردد نيازمند دليل يا دلايل جدي و مهمي است. در چنين شرايطي نقش کشورهاي اروپايي، روسيه و چين جدي و تأثيرگذار خواهد بود. بايدن حسن‌نيت خود را نشان داده و به همين دليل نيز از طرف رهبران کشورهاي چهار‌به‌علاوه يک مورد استقبال قرار گرفته است. ايران نيز بايد اين واقعيت را بپذيرد که صلح و امنيت موجود در برجام تا قبل از ترامپ ممکن است نيازمند مذاکرات جديد باشد. نکته ديگر اينکه مواضع ايران نسبت به اتفاقات اخير در آمريکا بسيار منطقي و محترمانه بوده و هيچ‌گونه موضع‌گيري عجولانه و غير‌منطقي وجود نداشته است. بنده معتقدم همين رويه بايد در آينده نيز در دستور کار ايران قرار بگيرد.