آن باخت بهانه بود

فوتبالی‌ها هنوز وقتی نام جام‌جهانی 1998 می‌آید، هیجان‌زده می‌شوند. تیم ملی فوتبال ایران در آن سال برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی به جام جهانی رسید و حسرت 20 ساله ایران پایان گرفت. مردم به آن تیم و بچه‌هایش لقب «نسل طلایی» داده‌اند و هنوز به ستاره‌های آن دوره عشق می‌ورزند. شاید اگر آن زمان اینستاگرام بود، اعضای تیم ملی 98 پرمخاطب‌ترین صفحات فارسی را در این شبکه اجتماعی داشتند. آن تیم البته کم هم حاشیه نداشت. آن روزها که خبری از استوری و پست اینستاگرامی جهت افشاگری نبود، خیلی از این حاشیه‌ها رسانه‌ای نشدند و خیلی از رازها به صورت مگو باقی ماند اما یکی از آنها هنوز بعد از 23 سال در ذهن هواداران تیم ملی هست. ماجرای جدایی ایویچ از تیم ملی قبل از جام جهانی و جانشینی جلال طالبی. روایت‌های مختلفی از این اتفاق گفته شده اما هنوز بازیگران اصلی این تصمیم صحبتی نکرده‌اند. روز گذشته اکبر مالکی، بدنساز وقت تیم ملی که همواره در اردوهای منتهی به جام جهانی 98 حضور داشت، روایت خودش از آن روزها را با سایت خبر آنلاین در میان گذاشت که خواندنش خالی از لطف نیست: «روز بعد از شکست 7-1 مقابل رم، همان اول صبح، متوجه پچ پچ بچه‌ها شدم و وقتی پرس و جو کردیم گفتند از تهران تماس گرفتند و اعلام کردند که ایویچ را کنار گذاشتند. پرسیدیم چرا و گفتند دلیل خاصی ندارد! همان روز صفایی فراهانی رئیس سابق فدراسیون به رم آمدند و با آقای ایویچ جلسه گذاشتند و گفت من کنار می‌روم اما تیم ایران ضرر می‌کند. من اینگونه فکر می‌کنم که چون ایران شرایط خوبی به دست آورده بود از تهران نخواستند مربی خارجی در جام جهانی باشد. همه باخت‌ها در رم بهانه بود. مسابقه‌ای که برابر رم باختیم جنگ  نبود که مملکت را باخته باشیم. ورزش برد و باخت دارد و باید شخصیت هر دو را داشته باشیم. تیم ما ۲۲ سال پیش در بروجرد اردویی داشت که به نظرم تا آن زمان هیچ رشته‌ای چنین شرایط خوبی را تجربه نکرده بود؛ زمین چمن، استخر و هر آنچه که ما نیاز داشتیم وجود داشت. همان جا ایویچ استارت تیم را زد و بعد به رم آمدیم. در کمپ آاس‌رم کار فیزیکی و تکنیکی می‌کردیم. قبل از جام جهانی باشگاه‌ها تعطیل شدند و تیم رم هم خیلی خوب بود و شرایط خوبی داشت. در اردوی رم یک بازی تدارکاتی برای تیم ملی گذاشتند اما وقتی که کارمان را شروع کردیم بعضی‌ها شیطنت هم کردند. عده‌ای در تهران اعتقاد داشتند که ما وقتی برای جام جهانی می‌رویم نباید مربی خارجی باشد. به هر حال عوامل دیگر هم کنار تیم بودند و هم دست به دست هم دادند که شرایط به این شکل شود. ما از رم به کمپ اینتر میلان آمدیم و صفایی فراهانی هم آمد. او یک مدیر مدبر بود اما زورش نمی‌رسید که ایویچ را نگه دارد. به خاطر اینکه ایویچ به کسی باج نمی‌داد، نه خبرنگار نه به کسی دیگر. بحثی هم بین مدیر سابق تیم ملی و سرپرست با آقای ایویچ پیش آمد. صفایی در میلان 12-10 ساعت وقت گذاشت و با همه اعضا جلسه گذاشت و به این نتیجه رسید که تیم از اینجا به بعد با یکسری مربیان کار کنند؛ طالبی، ذوالفقارنسب و من. ایویچ در رم ماند و ما به میلان آمدیم. صفایی از میلان زنگ زد که آقای ایویچ بیا و برنامه بعدی خودتان را برای ما بگو و این مرد باشرف هم این کار را کرد و برنامه‌هایش را به ما داد؛ خداحافظی کرد و رفت.» مالکی البته خاطره جالبی هم از نحوه ورود جلال طالبی به ترکیب کادر فنی تیم ملی داشت: «هر زمانی که برای تمرین می‌رفتیم در اتاقی جمع می‌شدیم، ایویچ، میاچ، ذوالفقارنسب و من هر چهار نفر برنامه‌های تیم را دوره می‌کردیم. یک روز دیدیم آقا جلال به این جلسه آمد و نشست در حالی که همه چیز مقررات دارد و نمی‌توانست بدون هماهنگی این کار را انجام دهد. مترجم به ایویچ گفت که او جلال طالبی است و او هم گفت باید برود. من هم چون رفیق او بودم از ایویچ ناراحت شدم. جلال گفت من آمدم ببینم شما چه می‌گویید و برای خودم یادداشت‌برداری کنم. وقتی ما درباره طالبی با ایویچ صحبت کردیم و گفتیم که او آمده تا برای خودش یادداشت‌برداری کند ایویچ هم اعلام کرد که از جلسه بعد می‌تواند بیاید.»