نقش معلمان در فرآیند یادگیری علوم تجربی

محمدتقی سبزواری‪-‬ در نقش معلمان در فرآیند تدریس حتی با وجود آموزش‌های مجازی و محتواهای الکترونیکی هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد. این نقش زمانی بیش از پیش مشهود می‌شود که لازم باشد از حواس پنج گانه در امر یادگیری استفاده شود. استفاده از حواس پنج گانه در واقع بمعنای انجام فعالیت‌های آزمایشگاهی است ولی متاسفانه معلمان و در راس آن مدیران ازانجام فعالیتهای آزمایشگاهی استقبال چندانی بعمل نمی‌آورند. در ذیل به پاره‌ای از این علل و نقش آموزش و پرورش در بروز این ناکارآمدی پرداخته می‌شود.
معلمان بدلیل عدم آموزش لازم در حین تحصیل و یا دوره‌های ضمن خدمت، از مهارت لازم برای انجام آزمایشات مختلف در علوم مختلف تجربی برخوردار نیستند. مراکز تربیت معلم و ادارات آموزش ضمن خدمت نیز بدلیل نداشتن بودجه کافی و در اولویت قرار ندادن محتواهای آموزشی در این زمینه بسیار ضعیف عمل می‌کنند.
همواره هزینه‌های آزمایشگاهی بالا بوده است و این مختص کلاس‌های آموزشی نیست. بالا بودن هزینه‌های مربوط به وسیله‌های آزمایشگاهی یکی دیگر از دلایلی است که آموزش و پرورش با بودجه اندک خود توان تامین آن را ندارد. وجود ابزار و صنایع آموزشی و استفاده از آنان نه تنها برای درس علوم بلکه در دروس ریاضی، علوم اجتماعی و..... نیز لازم و ضروری است. چنانچه آموزش و پرورش اراده‌ای برای انجام این کار داشته باشد، با توجه به وجود شرکت‌ها و تکنولوژی‌های موجود و تولید انبوه می‌توان با هزینه اندک ابزار لازم را تولید و مورد استفاده قرار داد.
از اواخر قرن گذشته و ابتدای قرن جاری، پیشرفت تکنولوژی آنچنان سرعت گرفته است که هر روز و ساعت باید شاهد فن‌آوری و تکنولوژی جدید باشیم. رشد روزافزون این تکنولوژی‌ها و استفاده از روش‌های مختلف آزمایشگاهی و عدم برگزاری دوره‌های ضمن خدمت یکی دیگر از علل بی‌رغبتی نسبت به انجام آزمایشات توسط معلمان می‌باشد.


بر خلاف نظر عامه، مدیریت آزمایشگاه‌ها بسیار مهم است. متصدی و یا مدیر آزمایشگاه باید فردی آموزش دیده باشد. حفظ و نگهداری وسائل گران قیمت و رعایت نکات ایمنی و توجه دادن دانش‌آموزان به آن از اموری است که بر عهده مدیر یا متصدی آزمایشگاه است. علی رغم دیده شدن چنین پٌستی در آموزش و پرورش ولی هرگز به آن توجه نشده و در اولویت نبوده است. عملا در مراکز تربیت معلم چنین دانشجویانی جذب نمی‌شوند.
از ابتدای دهه هفتاد در نظام آموزشی ایران برای رفع مشکلات ناشی از افت تحصیلی دانش‌آموزان اصلاحاتی ارائه و شکل گرفت. یکی از راه حل‌های ارائه شده در این سالها استفاده هم زمان ازدروس تئوری و عملی بود. دراین راستا سعی شد که مدارس از ابزار و صنایع آموزشی درقالب آزمایشگاه استفاده کنند تا بتوانند با این روش نیاز خود
را برطرف نمایند. متاسفانه بعلت عدم برنامه ریزی
دقیق و عدم وجود هزینه مناسب یا نبودن فضای مناسب و نیروی متخصص باعث شد که دراین راه نظام آموزشی ما در کاهش افت تحصیلی و همچنین گسترش استفاده از آزمایشگاه‌ها ناتوان بماند.