روزنامه اعتماد
1395/11/07
داغ و درد و دريغ
«ضلع شمال غربي» نماد اندوه يك ملت ولي خليلي / ضلع شمال غربي ساختمان پلاسكو «بهشت» آتشنشانان شد، همگي با هم و در كنار يكديگر بودند كه ساختمان فروريخت و حالا بعد از گذشت 8 روز با هم از زيرآوارها بيرون كشيده شدند؛ آتش نشاناني كه پيكرشان با « لااله الاالله» همكاران و شاخههاي گل از روي ويرانهها عبور كرد؛ همكاراني كه در اين روزها نخلهاي ايستادهاي بودند تا دوستانشان را پيدا كنند و وقتي اين اتفاق افتاد، يك، يك روي ويرانههاي پلاسكو زانو زدند؛ اشك ريختند و شكستند. از ديروز مفهوم و واژه جديدي به ادبيات فارسي اضافه شد: « ضلع شمال غربي»؛ تا قبل از اين وقتي از ضلع شمال غربي يك ساختمان چيزي ميشنيديم تنها برايمان بخشي از يك سازه تداعي ميشد كه در هر ساختمان ميتوانست باشد ولي از حالا به بعد فراموش نكنيم كه «ضلع شمال غربي» تنها يك واژه براي ما ايرانيان نيست، ضلع شمال غربي يك مختصات هندسي نيست بلكه يادآور قهرمانان آتشنشان كشور است، دوستان و رفقايي كه در كنار هم براي نجات جان ديگران «ضلع شمالي غربي» را به يك واژه بزرگ تبديل كردند، بهشتي زميني؛ اگر خيبر و هورالعظيم يادآور شهداي غواص است از اين پس «ضلع شمال غربي» را هم به واژه ادبيات ايثار اضافه كنيم؛ اگرچه قهرماني اين آتشنشانها را حتي در قانون هم «شهادت» به حساب نميآوريم و واژه «شهيد خدمت» را براي آنها ساختهايم ولي باور كنيم كه از اين پس «ضلع شمالي غرب» پلاسكو هيچ كمي از هورالعظيم، شلمچه و... ندارد و تنها يك نقطه نيست، يك مختصات نيست بلكه تمام غم و اندوه يك ملت است، نماد چشمهاي منتظري است كه خيره به اين نقطه شدند و اشك ريختند، اشك ريختند و اشك ريختند. تنها لحظهاي به نگاه منتظر همسران، مادران، پدران و فرزندان آتشنشانان فكر كنيد كه اين روزها و شبها را چگونه پشت سر گذاشتند، آنهايي كه روي ويرانههاي پلاسكو سرگشته در گوشهاي مچاله شده بودند و چشم انتظار فرياد اميد بخش يك امدادگر و پارسهاي اميد بخش يك سگ زنده ياب بودند، حالا دوباره به واژه «ضلع شمال غربي» فكر كنيم، واژهاي كه ديروز براي ما ايرانيان به تلخترين كلمه جهان تبديل شد. هنوز معلوم نيست كه براي آينده پلاسكو مسوولان و صاحبان اين زمين چه خوابي ديدهاند و قرار است چه نقشهاي را در آن اجرايي كنند و چه سازهاي را بالا ببرند ولي بايد از همين حالا به اهميت « ضلع شمال غربي» آن فكر كنند، نقطهاي كه يادآور قهرماني و جانفشاني آتشنشاناني است كه در اين ساختمان جاودانه شدند؛ نقطهاي كه چشم ميليونها ايراني به آن دوخته شد و گره خورد. مادر شهيد گمنامي با بغض دريك برنامه تلويزيوني تعريف ميكرد: «براي مادر ويرانهكنندهترين چيز دنيا اين است كه نداند بايد سر كدام مزار براي فرزندش اشك بريزد و لالايي بخواند، دعا كنيد نشان و پيكر فرزندم پيدا شود»؛ ديروز پيكر 8 آتشنشان از «ضلع شمال غربي» ويرانههاي پلاسكو پيدا شد، يعني 8 مادر نشاني از فرزندشان پيدا كردند ولي همچنان 5 آتشنشان مفقود هستند و 5 مادر چشم به راه نشاني از فرزندانشان... 7 و 8 و 9 و14 و 16
سایر اخبار این روزنامه
داغ و درد و دريغ
نگاهي به حقوق مستاجران پاساژ پلاسكو مطابق قانون روابط موجر و مستاجر
تغييرپايتخت را جدا بررسي كنيد
نامه محرمانه در دستان روحاني
سپردهگذاري قوه قضاييه در بانك و استفاده از سود آن ممنوع شد
ايران در ليست ممنوعيتهاي احتمالي ترامپ
اصلاحطلبان پيشقدم آشتي ملي شدهاند
ولايتي عضو هيات امناي دانشگاه آزاد شد
رودخانههاي سركش زندگيها را بردند
خطاي هرمنوتيك مخالفان شريعتي
رشد تصاعدي بدهيهاي دولت تا 1400
شايسته: در حوزه بانوان خبرهاي خوبي خواهيد شنيد