زمزمه حذف مناظره از انتخابات۱۴۰۰

حسین نقاشی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با آفتاب یزد: مناظره دیگر اصل نیست اما نمی‌تواند برگزار نشود
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب به آفتاب یزد گفت: «من نیز خبر عدم برگزاری احتمالی مناظره‌ها در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را شنیده‌ام اما در نهایت مناظره نمی‌تواند برگزار نشود!»
حسین نقاشی در ادامه و در واکنش به منتفی بودن مناظره‌ها می‌افزاید: «مناظره‌های انتخاباتی در چند دوره‌ای که برگزار شده روی آگاهی و شناخت مردم از کاندیداها و جریان‌های سیاسی که از آن‌ها حمایت می‌کنند تاثیر بسزا گذاشته است.»
وی تاکید می‌کند: «مسائل و بحرانی‌های اساسی کشور در قالب این مناظره‌ها بهتر بروز پیدا کرد و قاعدتا کاندیداها در قالب این مناظرات مجبور بودند که در کنار طرح کردن بحران‌ها و مسائل اصلی کشور راهبردها و برنامه‌های خود را برای حل آن‌ها ارائه دهند. البته هر گل یک خار هم دارد و برخی مدیران سیاسی کشور نگران تبعات و هیجانات سیاسی هستند که در بستر این مناظره‌های انتخاباتی اتفاق می‌افتد. اما من معتقدم این خار یا نکته منفی نیست حتی تب و تاب سیاسی که به وجود می‌آورد یکی از وجوب و اضلاع انتخابات سالم است.»


> مناظره یا نبرد گلادیاتورهای سیاسی؟!
پیشتر خیال می‌کردیم فقط دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده‌ی آمریکا به هم توهین می‌کنند، همدیگر را به باد تمسخر می‌گیرند، شخصی‌ترین مسائل را مطرح می‌کنند و از همه‌ی مسائل لقمه‌ای بر می‌دارند الا از استراتژی ها، برنامه‌ها و راهکارها تا این که برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران و در سال ۸۸ چهارنامزد نهایی در مناظره‌هایی رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. در این مناظره‌ها احمدی‌نژاد بسیاری از مرزها را در نوردید، خطوط قرمز را نادیده انگاشت و در پاره‌ای مواقع حتی از انگ زدن به عالی‌ترین مقامات سابق و لاحق وقت از جمله مرحوم هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نیز ابا نکرد. در نهایت آن مناظره‌ها منجر به دلخوری‌هایی وسیع اما رئیس جمهور شدن مجدد محمود احمدی‌نژاد شد.
در سال ۹۲ اما روحانی، سکان دار مناظره‌ها بود و گاهی به روش احمدی‌نژاد، رقبا را گوشه‌ی رینگ گیر انداخت و آنان را مجبور به پذیرش شکست حتی پیش از انتخابات اصلی کرد. ۹۶ بازهم مناظره‌ها برگزار شد و باز روحانی که در ۹۲ قالیباف را از میدان به در کرده بود این بار با کمک جهانگیری، عرصه را برای تاخت و تاز خود خالی از حریف کرد. این روزها که حدود ۳ ماه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده، زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که دیگر قرار نیست مناظره‌ای در کار باشد تا صدها علامت سوال پدید آید که اگر یک بُعدِ مناظره‌ها جلب مشارکت بوده پس لابد حق داشته‌اند آن عده‌ای که نگران تلاش برای پایین آوردن مشارکت به منظور پیروزی اصولگرایان در انتخابات پیش رو بوده اند.
> با سه بحران درگیریم؛ ناکارآمدی، فساد و تبعیض!
حسین نقاشی در پاسخ به این پرسش که؛ «آیا منتفی شدن مناظره‌ها روی میزان مشارکت و در نهایت برنده شدن قهری اصولگرایان تاثیر می‌گذارد یا خیر؟» می‌گوید: «پیش از پاسخ مستقیم به این پرسش باید مقدمه‌ای را گفت و آن این که؛ اکنون سه بحران اصلی وجود دارد؛ اول بحران ناکارآمدی دوم بحران فساد و سوم بحران تبعیض. هر کدام از این بحران‌ها نتایجی داشته است. بحران ناکارآمدی موجب توقف یا کم رمق شدن امر توسعه شده بحران فساد موجب شده است ساختار بوروکراسی کشور به اصطلاح فشل شود و اعتماد در کشور کاهش یابد. بحث تبعیض هم سبب خشم اجتماعی شده است. مجموعا این مسائل باعث شده که تاثیر مستقیم روی مشارکت عمومی گذارد از سوی دیگر ساختار حقیقی و حقوقی به سمتی رفته است که مردم وقتی در انتخابات مشارکت می‌کنند وقتی فردی را انتخاب می‌کنند توقع دارند شعارها و برنامه های‌شان را اجرایی کنند. این افراد وقتی وارد مجلس یا ریاست جمهوری می‌شوند با موانع ساختاری حقوقی و حقیقی مواجه می‌شوند که امکان پاسخگویی به مطالبات را ندارند این سبب سرخوردگی سیاسی - اجتماعی برای مردم می‌شود. همه این موارد به بحران مشارکت عمومی در انتخابات منجر شده است. وقتی مردم احساس می‌کنند مشارکت آن‌ها تغییری در اوضاع کشور نداده است از حضور در انتخابات ناامید می‌شوند. به همه این موارد باید نظارت استصوابی هم اضافه کرد که محدودیت‌هایی برای انتخابات‌کنندگان در میان کاندیداها وجود دارد. با در نظر گرفتن همه این موارد مسئله برگزار کردن یا نکردن مناظرهای انتخاباتی در این شرایط سیاسی مسئله اصلی نیست. ممکن است یکی از فروعات در بحث تاثیر برمشارکت عمومی باشد ولی الان مسائل دیگری اصل است که بیان کردم.
> مناظره‌ها لازم است به اندازه‌ی شبکه‌های اجتماعی
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با مقایسه‌ی مناظره‌های انتخاباتی و شبکه‌های اجتماعی خاطرنشان می‌کند: «مناظره‌های انتخاباتی جزئی از ملزومات انتخاباتی است مثل شبکه‌های اجتماعی که دو سال پیش نبود اما الان جزو بخشی از زندگی همه افراد است. اکنون مناظره انتخاباتی از زمانی که آغاز شده یعنی از سال ۱۳۸۸ دیگر حذف‌پذیر نیست همان طور که نمی‌توان شبکه‌های اجتماعی را حذف کرد و حذف آن خلا ایجاد می‌کند. مناظره اکنون جز یکی از مقدمات انتخابات خوب است. ولیکن نکته‌ای وجود دارد و آن این که، بخشی از جامعه به خصوص پایگاه اصلاح‌طلبان به گونه‌ای نسبت به دستاوردهای انتخابات حساس است و ناامید هستند که به نظر من این بحث در شرایط فعلی کشور جزو مسائل ثانویه است و مشکلات جدی‌تر و بزرگتری وجود دارد که این مسئله را در حال حاضر کم‌رنگ می‌کند. اگر سال ۹۶ می‌خواستند مناظره را حذف کنند واکنش
اجتماعی به مراتب در شبکه‌های اجتماعی خیلی گسترده‌تر و پرشور‌تر می‌بود تا امروز که بحران سطح بالاتری دارد و بحث شرکت یاعدم شرکت است. وقتی در این شرایط قرار می‌گیریم برخی مسائل اصلی می‌شوند. در بستر زمان این مسئله از یک امر اولیه به امر ثانویه تبدیل شده امر ثانویه هم امر مهمی است اما ارزش امر اولیه را ندارد. مسئله اکنون سطح بالاتری دارد بحث مشارکت یاعدم مشارکت مردم است نه برگزار شدن یا نشدن مناظره‌های انتخاباتی.
> نگاهی کوتاه به تاریخچه مناظره در آمریکا
یکی از مهم‌ترین عوامل در انتخاب رئیس جمهوری در آمریکا در دهه‌های اخیر چگونگی شناساندن شخصیت نامزدها به مردم توسط خود نامزدها است و این ممکن نیست مگر از طریق شرکت در مناظره‌های انتخاباتی تلویزیونی با حریف و رو در رو شدن و پاسخ دادن به پرسش‌ها برای راًی دهندگانی که در آن طرف خط نشسته‌اند- خط انتخاب. نخستین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا به سال ۱۸۵۸ یا ۱۶۳ سال پیش بر می‌گردد. در آن سال، هفت دور مناظره بین آبراهام لینکلن و سناتور وقت استفن دوگلاس انجام گرفت؛ مناظره‌ای که هیچ اداره کننده‌ای به جز خود نامزدها در آن حضور نداشتند. پس از آن نیز چندین بار مناظره انتخاباتی بین نامزدها صورت گرفت، اما مناظره تلویزیونی بین دو کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا در سال ۱۹۶۰ انجام گرفت. در این مناظره جان اف، کندی، سناتور و نامزد حزب دموکرات برای ریاست جمهوری، با ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهوری و نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری در شیکاگو و در استودیوی خبری سی، بی، اس رو در روی هم نشستند. مناظره‌ای که جان، اف، کندی در آن پیروز شد. در سه دور پس از آن، مناظره‌ای بین نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا انجام نشد. در سال ۱۹۷۶ مجدداً و برای بار دوم این رشته از مناظره‌های انتخاباتی تلویزیونی شکل گرفت و ۱۶ سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۲ نیز برای نخستین بار نامزد سومین حزب سیاسی آمریکا به جمع مناظره‌کنندگان پیوست.
اهمیت انجام مناظره تلویزیونی بین نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در این است که بعضی مواقع در مدتی بسیار کوتاه سرنوشت یک نامزد انتخاباتی را تغییر داده است. در سال ۱۹۷۶ میلادی، یک سری مناظره‌های تلویزیونی بین نامزدها انجام شد. این مناظره‌ها از سوی «اتحاد زنان راًی دهنده» حمایت می‌شد. در سپتامبر همان سال، جیمی کارتر نامزد حزب دموکرات و جرالد فورد رئیس جمهوری وقت آمریکا که نامزد حزب جمهوری خواه بود و برای دور دوم ریاست جمهوری فعالیت می‌کرد، موافقت کردند که سه مناظره انجام دهند و قرار شد که یکی از مناظره‌ها در باره مسائل داخلی، دومی درباره سیاست خارجی و آخری در مورد مسائل روز انجام شود. پرزیدنت فورد قبل از انجام این مناظره ها، با تفاوت نسبتاً زیادی بر جیمی کارتر پیشی گرفته بود و گفته می‌شد نخستین مناظره که درباره مسائل داخلی آمریکا بود نتیجه مثبتی داشته است. اما پس از دومین مناظره تلویزیونی که وی گفته بود «تسلط اتحاد جماهیر شوروی بر کشورهای اروپای شرقی وجود ندارد و هرگز در دولت فورد وجود نخواهد داشت»، فورد برتری خود را از دست داد و جیمی کارتر در انتخاباتی که دو کاندیدا در آن بسیار به هم نزدیک بودند، پیروز شد. در سال‌های اخیر اما مناظره‌های انتخاباتی در آمریکا به معنای واقعی کلمه نمایشی از ابتذال و بی‌بند و باری و اخلاق ستیزی است به گونه‌ای که برخی حتی تمایلی به تماشای مناظره‌های به عنوان سرگرمی نیز ندارند!