اصلاح‌طلبان وگزینه‌های سخت انتخاباتی

جعفر گلابی روزنامه‌نگار اوضاع سیاسی ایران به‌شدت پیچیده است ولی پیچیده‌تر از آن نسبت میان اصلاح‌طلبان با انتخابات ریاست‌جمهوری است. این جناح سیاسی در یکی از بغرنج‌ترین شرایط عمر خود به‌سر می‌برد و اتخاذ هیچ راهبردی برایش آسان و سهل‌الوصول نیست. در این مورد سخن فراوان است ولی اجمالش این است که نهاد انتخابات از اهمیت استراتژیک برخوردار است و اگر جامعه ایرانی به هر دلیل و با هر مقدمه‌ای انتخابات را از دست بدهد یا انتخابات از جدیت و تاثیرگذاری‌اش خالی شود درواقع به قهقرا رفته‌ایم و ثمره حدود 100 سال مبارزه برای حاکمیت مردم از دست رفته است، بماند که اگر مردم در فرآیند سیاسی کشور حضور جدی نداشته باشند، نه‌تنها فسادها، ظلم‌ها و تبعیض‌ها فراوان می‌شوند که استقلال و حتی تمامیت ارضی کشور در خطر حتمی قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر مشارکت در قدرت برای اصلاح‌طلبان فقط ازطریق انتخابات میسر است و تقریبا همه راه‌های رسیدن به مناصب دولتی و رسمی برای ایشان مسدود است. بر این اساس، اصلاح‌طلبان هرگز نمی‌توانند نسبت به انتخابات بی‌تفاوت باشند. اگر اصلاح‌طلبان عطای انتخابات را به لقایش ببخشند، علاوه پذیرفتن نکات مذکور هویت سیاسی خود را از دست می‌دهند و بدتر از همه عدم شرکت دواطلبانه در انتخابات اعلام پایان راه اصلاحات در کشور خواهد بود. به عبارت دیگر، مشاهده می‌شود که اولین راه یعنی عدم شرکت در انتخابات که شاید بسیاری براثر دیدن مشکلات موجود آن را انتخاب کرده باشند خطیر و سخت و احتمالا فاجعه‌بار خواهد بود. اما درحالی‌که تجربه چند سال اخیر ثابت کرده است صلاحیت کاندیداهای اصلی و اجماعی اصلاح‌طلبان مورد تایید قرار نمی‌گیرد و شرکت کردن در انتخابات هم دارای اشکالات متعدد خواهد بود. اگر بعد از فرآیند بررسی صلاحیت کاندیداهای ریاست‌جمهوری کسی باقی نماند که اصلاح‌طلبان بر او اجماع نظر داشته باشند، شرکت در انتخابات کاملا بی‌معنی می‌شود. چگونه می‌شود یک جناح سیاسی به انتخاباتی ورود کند درحالی‌که کاندیدایی نداشته باشد؟ راه بعدی این است که اصلاح‌طلبان به کاندیدایی رضایت دهند که همه شاخص‌های اصلاح‌طلبی را نداشته باشد یا اصلا اصلاح‌طلب نباشد یا فقط از کسی حمایت کنند که کاندیدای رقیب رای نیاورد. تجربه نقد این کنش سیاسی حمایت از آقای روحانی است که خودش هم هیچگاه نگفته که اصلاح‌طلب است. او با حمایت همه‌جانبه اصلاح‌طلبان رای آورد ولی راه خود را رفت، یاران خود را انتخاب کرد و حتی در مسائل مهم رای و نظر حامیان خود را نپرسید! و جالب اینکه حالا این اصلاح‌طلبان هستند که باید تاوان همه سیاست‌ها و تصمیم‌ها و عملکردهای صحیح و سقیم او را بدهند! اکنون که تنها حدود 3ماه به برگزاری انتخابات باقی است می‌توان گفت هیچ‌چیز مشخص نیست. فقط با همت و تلاش احزاب اصلاح‌طلب نهاد اجماع‌ساز تشکیل شده است و هنوز بحث جدی روی کاندیداهای اصلاح‌طلب آغاز نشده و هیچکس نمی‌داند که بالاخره از انبوه جلسات و بحث‌ها و رایزنی‌ها چه کسی کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان خواهد بود؟ البته حتی اگر چنین شخصی معین شود قطعا باید در انتظار تایید کاندیداها از سوی شورای نگهبان نشست تا صحنه بازی ترسیم شود و اصلاح‌طلبان امکان شرکت یا عدم شرکت خود در انتخابات را بررسی و به‌طور رسمی اعلام کنند. با اینکه کاندیداهای نظامی و غیرنظامی اصولگرا یکی پس از دیگری... ادامه صفحه 2