بین مردم و مسئولان تفاهم برقرار است؟

امید فراغت روزنامه‌نگار بین کائوچو و مس تفاوت است و با وجود حضور در فضای مشترک اما کارکردشان متفاوت است. تکانه جامعه امروز ایران و همچنین جوامع مختلف، متاثر از فناوری و تکنولوژی بوده است. جامعه امروز ایران مرحله کودک و والد را پشت سر گذاشته و اکنون در مرحله بالغ است و بسیاری از ترس‌ها به‌واسطه این بلوغ ذهنی و فکری فروریخته است. اگر از سوی مسئولان، سیاست‌مداران و نخبگانِ جوامع، تغییر و تحولات ذهنی مردم به رسمیت شناخته نشود و به تعبیری تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های‌شان را با ذائقه مردم متناسب نکنند، نوعی دوری تلخ شکل می‌گیرد و این تلخکامی چیزی نیست که جوامع را در راستای اهداف، به سرمنزل مقصود برساند. فناوری و تکنولوژی در قالب داده‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باعث شده است که مردم یکدیگر را پیدا کرده و به تعبیری نسبت به هم رابطه‌ای موثر ایجاد شده و نکته مهم‌تر اینکه نسبت به نقاط قوت و ضعف جغرافیای زیست‌شان اتفاق نظر دارند. بنابراین مسئولان نباید در برابر چنین جامعه‌ای که از طول، عرض و ارتفاع بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده، واکنش انفعال‌گونه به خود بگیرند! و به نوعی قواره و مختصات جدید مردم را به رسمیت نشناسند! در دنیای امروز مسئولان و مردم دیگر نمی‌توانند بگویند حرف، حرفِ من است! جوامع توسعه‌یافته به فضای خود‌گردانی رسیده‌اند و بر همین اساس نسبت به کوچک‌ترین نقص‌ها که رفاه آنان را به مخاطره می‌اندازد واکنش جمعی نشان می‌دهند و این واکنش‌ها در قالب اعتراض هم بدیهی و هم به نوعی پویایی یک جامعه را نشان می‌دهد! اگر بشر در مقابل درد، واکنشی متناسب با آن نداشته باشد، آن بشر بیمار است! البته وجود درد نعمت است چرا که باعث می‌شود به سراغ درمان رفت. بارها مسئولان در رابطه با زندگی زناشویی مردم از عبارت تفاهم استفاده می‌کنند! بنابراین در هر جامعه‌ای اگر بین مردم و مسئولان تفاهم برقرار نباشد آن جوامع دچار طلاق عاطفی می‌شود! سوال کلیدی این است آیا بین مردم و مسئولان جامعه امروز ایران تفاهم برقرار است؟ تعارف را کنار بگذاریم و نسبت به آنچه در زیر پوست جامعه جریان دارد واقعیت‌نگر باشیم! شاید برخی مسئولان بتوانند برای مدت زمانی با ایجاد موانع روند حرکت جامعه را متوقف کنند اما وقتی احساس شهروند جهانی شدن، به مردم دست داده دیگر نمی‌شود آذوقه‌ای را که حق‌شان است از آنان گرفت! ایجاد موانع در راستای هرگونه خواست و مطالباتی، فقط جامعه را عصبانی‌تر و خشمگین‌تر می‌کند! برخی از مسئولان فکر می‌کنند اگر صورت مساله خواست و مطالبات جامعه را پاک کنند، بعد از مدتی مردم فراموش کرده و تبدیل به اشکال هندسی موردعلاقه آنان خواهند شد! درصورتی‌که پاک کردن صورت‌مساله در واقع تلنبار کردنِ بیشتر آتش در زیر خاکستر است! جامعه امروز ایران کرامت می‌خواهد و یکی از معانی کرامت گذاشتن جامعه این است که تغییر و تحولات ذهنی آنان پذیرفته شود. باید پذیرفت این بشر است... ادامه صفحه 11