معيشت مردم مهم‌تر از حل سياست خارجي

آرمان ملی- احسان انصاری: میزان مشارکت مردم در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری سرنوشت انتخابات را رقم خواهد زد. به همین دلیل این موضوع در دستور کار جریان‌های سیاسی قرار گرفته است. جریان اصلاحات معتقد است هرچه میزان مشارکت در انتخابات بیشتر باشد احتمال پیروزی کاندیدای این جریان بیشتر خواهد شد. به همین دلیل نیز در حال چانه‌زنی با نهادهای نظارتی برای عبور کاندیدای مورد نظر خود از کانال‌های نظارتی هستند. این در حالی است که این موضوع در جریان اصولگرایی در اولویت بعدی قرار دارد. اصولگریان که در شرایط کنونی با تعدد کاندیدا مواجه هستند به دنبال این هستند که از این دایره گسترده به کاندیدای نهایی برسند. از سوی دیگر ترجیح می‌دهند شرایط انتخابات به سمتی حرکت کند که میزان مشارکت در انتخابات شکل تعیینکننده‌ای به خود نگیرد تا گزینه نهایی آنها در یک شرایط حداقلی به پیروزی دست پیدا کند. اتفاقی که شاید در مسیر منافع جریان اصولگرایی باشد اما در راستای منافع ملی نخواهد بود. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با حجت‌الاسلام محمد‌تقی فاضل میبدی‌، مدرس دانشگاه و فعال سیاسی گفت‌وگو کرده است. وی معتقد است: «‌شورای نگهبان برای اینکه مشروعیت نظام تقویت شود باید شرایطی را به وجود بیاورد که کاندیدای جریان مختلف سیاسی در انتخابات حضور داشته باشند. برخی از جمله نمایندگان مجلس به دنبال این هستند که مشکلات معیشتی مردم در دولت آقای روحانی حل نشود و به دولت بعدی موکول شود. مافیای اقتصادی و سیاسی که پشت‌پرده قرار دارد گمان می‌کند وضعیت کنونی در آینده نیز ادامه پیدا می‌کند. این در حالی است که در واقعیت این وضعیت ادامه پیدا نمی‌کند و مردم تا حدی‌ شرایط موجود را تحمل می‌کنند. نمی‌توان مردم گرسنه را ملامت کرد». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  چگونه می‌توان میزان مشارکت مردم در انتخابات را با توجه به چالش‌های اقتصادی مردم بالا برد؟ سرنوشت انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به چه میزان به مسأله معیشت مردم گره خورده است؟ یکی از مهمترین مسائل امروز جامعه ایران موضوع اقتصاد و معیشت زندگی مردم است. این در حالی است که به‌رغم جدی بودن این موضوع هنوز عزم جدی برای حل این مشکلات در بین مسئولان جامعه به وجود نیامده است. این موضوع نیز به دلال و واسطه و گرانفروش مربوط نیست؛ بلکه به ساختارهای معیوب اقتصاد کشور باز‌می‌گردد. واقعیت این است که موضوع اقتصاد داخلی کشور به شکل‌های مختلف به سیاست و سیاست خارجی کشور گره خورده است. به همین دلیل سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی و داخلی روی مسائل معیشتی نیز اثر گذاشته است. تا زمانی که رویکرد ما در زمینه سیاست خارجی مانند موضوع رابطه با آمریکا و مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران حل نشود نمی‌توان به بهبود وضعیت اقتصادی کشور خوش‌بین بود. در چنین شرایط اقتصادی موضوع انتخابات و شرکت در آن برای مردم در اولویت بعدی قرار گرفته است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی مردم بیش از اینکه دغدغه انتخاباتی و انتخاب رئیس‌جمهور آینده را داشته باشند دغدغه معیشتی و اقتصادی دارند و به دنبال این هستند که مشکلات اقتصادی آنها حل شود. بدون‌تردید اگر وضعیت به همین صورت ادامه داشته باشد  ما در انتخابات آینده با یک انتخابات سرد مواجه خواهیم بود که حتی ممکن است میزان مشارکت از انتخابات مجلس نیز کمتر باشد. البته بین انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی تفاوت‌هایی وجود دارد و به دلیل اینکه انتخاب رئیس‌جمهور یک مسأله ملی است، ممکن است شرایط میزان مشارکت تغییر پیدا کند. ما در آستانه شب عید قرار داریم. این در حالی است که هر چه به شب عید نوروز نزدیک‌تر می‌شویم به همان اندازه میزان تورم و گرانی بیشتر  و وضعیت معیشتی برای مردم سخت‌تر می‌شود. اینکه این مسأله هنوز برای مسئولان جامعه درک نشده و برای آن تدبیر لازم اندیشیده نشده جای سوال دارد.  چرا این درک هنوز به وجود نیامده است؟ ما باید به واقعیت‌های موجود نگاه کنیم. در شرایط کنونی با روی کار آمدن بایدن و شکست ترامپ در انتخابات شرایط ایران و آمریکا تغییر کرده است. این در حالی است که این موضوع هنوز توسط برخی از مسئولان درک نشده و این تغییر و تحول را براساس واقعیت‌های موجود ارزیابی نمی‌کنند. این رویکرد که اول چه کسی باید تعهدات برجامی خود را انجام بدهد و این موضوع به کش‌و‌قوس و رقابت تبدیل شده رویکرد صحیحی نیست. عرصه سیاست عرصه تعقل و دوراندیشی است. هر چه این کش‌و‌قوس بیشتر شود و زمان بیشتری را صرف خود کند به همان اندازه تأثیر منفی آن روی وضعیت معیشتی مردم بیشتر خواهد شد. نکته قابل‌تأمل این است که گروهی به دنبال این هستند که این مشکل در دولت آقای روحانی حل نشود؛ بلکه به دولت آینده سپرده شود تا دولت آینده که به این گروه نزدیک‌تر است این مشکلات را حل کند. هدف نیز دغدغه‌های سیاسی و جناحی است. این گروه تلاش می‌کند پیامدهای مثبت این موضوع به نام جناح خود نوشته شود که اقدام صحیحی نیست. زندگی مردم و منافع ملی جای لج‌بازی‌های سیاسی نیست. بنده معتقدم اگر قرار است مذاکره‌ای صورت بگیرد این مذاکره باید از موضع عزت باشد. اگر امروز نیز شرایط برای مذاکره عزتمندانه فراهم است. پس این اتفاق باید بیفتد و لزومی ندارد به دولت آینده منتقل شود. اگر این اتفاق رخ بدهد احتمال برداشته شدن تحریم‌ها نیز وجود دارد. در چنین شرایطی وضعیت اقتصادی مردم نسبت به گذشته بهبود پیدا خواهد کرد. اگر وضعیت اقتصادی مردم بهبود پیدا کند در مشارکت در انتخابات نیز تأثیرگذار خواهد بود و میزان مشارکت در انتخابات افزایش پیدا خواهد کرد. هر چه مسئولان جامعه در راستای رفاه بیشتر مردم و حل مشکلات آنها بیشتر تلاش کنند به همان اندازه شرایط برای حضور مردم در انتخابات افزایش پیدا خواهد کرد. در غیر این صورت واقعیت منطقه خاورمیانه این است که رابطه ایران با کشورهای عربی قطع شده و به همین دلیل این کشورها در دامن اسرائیل افتاده‌اند و روز‌به‌روز به اسرائیل نزدیک‌تر می‌شوند. این در حالی است که  در چنین شرایطی ایران فرصت‌های منطقه‌ای خود را از دست می‌دهد. به همین دلیل معتقدم تا زمانی که مشکلات کلان سیاسی در عرصه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی حل نشود نمی‌توانیم منتظر انتخاباتی پرشور در سال آینده باشیم. البته توصیه بنده این است که تنها راه،‌‌ حل شدن مشکلات مردم حضور در پای صندوق‌های رأی است و تنها از این طریق می‌توان نسبت به تغییر و تحول در آینده خوش‌بین بود.  با توجه به شرایط خطیر کشور این لج‌بازی‌های سیاسی چه پیامدهایی می‌تواند برای آینده کشور داشته باشد؟ شورای نگهبان برای اینکه مشروعیت نظام تقویت شود باید شرایطی را به وجود بیاورد که کاندیدای جریان مختلف سیاسی در انتخابات حضور داشته باشد. برخی از جمله نمایندگان مجلس به دنبال این هستند که مشکلات معیشتی مردم در دولت آقای روحانی حل نشود و به دولت بعدی موکول شود. مافیای اقتصادی و سیاسی که پشت پرده قرار دارد گمان می‌کند وضعیت کنونی در آینده نیز ادامه پیدا می‌کند. این در حالی است که در واقعیت این وضعیت ادامه پیدا نمی‌کند. مردم تا حدی شرایط موجود را تحمل می‌کنند. نمی‌توان مردم گرسنه را سرکوب کرد. ممکن است با چنین روش‌هایی در کوتاه‌مدت بتوان شرایط را کنترل کرد، اما کنترل این وضعیت با چنین شیوه‌هایی در بلند‌مدت امکان‌پذیر نیست. اگر مسئولان به صف مرغ‌فروشی‌هایی که مرغ را به قیمت دولتی می‌فروشند سر بزنند متوجه وخامت اوضاع خواهند شد. صف مرغ به اندازه‌ای شلوغ و پرازدحام است که وضعیت نگران‌کننده‌ای را ایجاد کرده است. ما 42 سال پیش در کشور انقلاب کردیم که برای مردم عزت به ارمغان بیاوریم. آیا عزت به معنای این است که به کشورهای دیگر ناسزا بگویم اما مردم ساعت‌ها در صف مرغ منتظر باشند؟ چنین فردی خود و خانواده‌اش را تأمین کرده و به همین دلیل نیاز نیست در صف مرغ بایستد. به همین دلیل نیز برای چنین فردی مهم نیست مردم در چه شرایطی زندگی می‌کنند. عزت به معنای این است که زندگی مردم تأمین شود و مردم رفاه بیشتری داشته باشند. ‌درشـرایط کنونی جریان اصلاحات با محدودیت‌های زیادی برای حضور در انتخابات مواجه است که مهمترین آن احتمال رد شدن کاندیدای این جریان در انتخابات است. ایــن در حالی است که جریــان اصولگرایی با فرصت‌های زیاد و تعدد کاندیدا مواجه است. به نظر شما نابرابری در فرصت‌های انتخاباتی بین دو جریان سیاسی چه تأثیری در میزان مشارکت خواهد داشت؟ بدون‌تردید وجود چنین شرایطی به تخریب مشارکت منجر خواهد شد. کسانی که گمان می‌کنند کشور را می‌توان یک‌صدا و سلیقه‌ای اداره کرد سخت در اشتباه هستند. هیچ‌گاه یک کشور با تک‌صدایی اداره نخواهد شد. اگر قرار است تنها یک جریان سیاسی در انتخابات حضور داشته باشد مانند این است که تنها یک نوع غذا سر سفره یک نفر گذاشته شود و به وی اصرار کنند تنها همین غذا را بخورد. باید اجازه دارد تفکرات و سلیقه‌های مختلف در انتخابات حضور داشته باشند تا هر کسی بر اساس سلیقه و تفکر خود کاندیدای مورد‌نظرش را انتخاب کند. هیچ‌ چیز تحمیلی به نتیجه نمی‌رسد. اقتصاد، سیاست و انتخابات تحمیلی صحیح نیست و به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. خداوند انسان را آزاد آفریده و کشور نیز براساس قانون اساسی باید طبق دموکراسی مدیریت شود. ما با امید اینکه با رأی و مشارکت مردم قرار است آینده کشور ساخته شود انقلاب کرده‌ایم و پشتوانه اصلی انقلاب نیز حضور و مشارکت مردم در صحنه‌های تصمیم‌گیری کشور بود. در چنین شرایطی گروهی نمی‌توانند خود را قیم مردم قلمداد کنند و به جای مردم تصمیم‌گیری کنند.  اگر محدودیت‌ها برای جریان اصلاحات در انتخابات وجود داشته باشد به چه میزان این احتمال وجود دارد که پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات در انتخابات شرکت نکند؟ بنده بر این باورم که پایگاه جریان اصلاحات باید در انتخابات شرکت کند. البته باید شرایط برای مشارکت فراهم شود. اگر عرصه برای اصلاح‌طلبان در انتخابات تنگ شود و کاندیدای این جریان تأیید صلاحیت نشود شرایط متفاوت خواهد بود و احتمال کاهش میزان مشارکت وجود خواهد داشت. با این وجود معتقدم جریان اصلاحات و همه مردم باید اصل را بر حضور و مشارکت فعال در انتخابات قرار بدهند. در انتخابات آینده باید اختلافات سیاسی کنار گذاشته شود. تا زمانی که کاندیدای جریان اصلاحات در انتخابات حضور دارد باید ‌به حضور حداکثری مردم و اصلاح‌طلبان امیدوار بود. به هر حال ما در یک بزنگاه ملی و تاریخی قرار داریم که سرنوشت آینده کشور را رقم خواهد زد. به همین دلیل هرچه شرایط برای حضور بیشتر مردم در انتخابات فراهم شود به سود کشور خواهد بود. اگر در شرایط کنونی احساس می‌شود کسانی قصد ورود به صحنه انتخابات را دارند که ممکن است در آینده کشور را به وضعیت خطرناکی بکشانند و برای کشور هزینه درست کنند باید با چنین افرادی رقابت کرد و اجازه نداد مدیریت کشور در اختیار آنها قرار بگیرد. اگر در رقابت انتخاباتی کاندیدای اصلاح‌طلبان ردصلاحیت شود شرایط متفاوت خواهد بود. به هر حال اصلاح‌طلبان باید حجت را بر مردم تمام کنند که ما با تمام قوا در انتخابات شرکت کردیم و به هر دلیل در انتخابات شکست خوردیم. اگر هم کاندیدای جریان اصلاحات تأیید نشد اصلاح‌طلبان باید برای مردم شرایط را توضیح بدهند که به دلایل محدودیت‌های موجود شرایط انتخابات به سمت دیگری در حال حرکت کردن است.  آیا گزینــه‌هایی که برای انتخابات مطرح هستند می‌توانند مشکلات کنونی کشور را حل کنند؟ تا آنجا که بنده شرایط را رصد می‌کنم گمان نمی‌کنم این افراد بتوانند مشکلات را حل کنند. اغلب کسانی که به عنوان کاندیدا معرفی شده‌اند از یک جریان خاص سیاسی هستند که به نهادهای نظامی وابستگی دارند. واقعیت این است که در کشوری که نهادهای نظامی آن را مدیریت می‌کنند شرایط برای وجود تضارب آرا و سلایق مختلف فکری در حد مطلوب فراهم نخواهد شد. شرایط کشور به شکلی نیست که یک نظامی، که دارای پشتوانه نظامی است، بتواند مشکلات را حل کند و به موفقیت برسد. چنین فردی ممکن است در مسیری حرکت کند که این مسیر ممکن است مورد رضایت بسیاری نباشد.  دیدگاه شما درباره نامه رئیس دولت اصلاحات به مقام معظم رهبری چیست؟  رئیس دولت اصلاحات همواره در راستای وحدت و آشتی ملی حرکت کرده و نامه اخیر ایشان نیز در همین راستا بوده است. ایشان همواره معتقد به رقابت آزاد بین جریان‌های سیاسی برای تعالی عزت ملی بوده است. اقدام اخیر ایشان یک اقدام خردمندانه برای نزدیکی بیشتر مردم و حاکمیت بوده است.