روزنامه خراسان، پنجه در پنجه سفرای شاه انگلیس و تزار روسیه 

جواد نوائیان رودسری – به توپ بستن مجلس شورای ملی در تیرماه سال 1287، واقعه‌ای تلخ و ناگوار بود؛ اما آزادی‌خواهان ایران را ناامید نکرد. پس از مبارزات جانانه مردم آذربایجان به رهبری ستارخان و باقرخان، به‌تدریج فضای مبارزه و قیام، سراسر ایران را گرفت و نبرد همه‌جانبه با استبداد، آغاز شد. در این بین، برخی چنین باور داشتند که اگر سفارت روسیه تزاری، پشت محمدعلی‌شاه ایستاده‌است و از استبداد حمایت می‌کند، سفارت بریتانیا چنین نیست؛ ماجرای تحصن در گیر و دار امضای فرمان مشروطیت و فرار برخی از وکلا به سفارت انگلیس، در جریان به توپ بستن مجلس را دلیل قرار می‌دادند و می‌گفتند انگلیس هوادار مشروطه‌خواهی است؛ صرف‌نظر از این‌که بعدها و در جریان قراردادهای استعماری، انگلیسی‌ها نشان دادند که هیچ فرقی با  روسیه تزاری ندارند، در همان ایام هم این مسئله بر بسیاری از سیاسیون و فعالان مشروطه‌خواه، پنهان نبود. روزنامه خراسان، به عنوان ارگان مشروطه‌خواهان در مشهد، در شماره روز 9 اردیبهشت‌ماه سال 1288، مصادف با  دوران نویسندگی ملک الشعرا بهار در آن، به تفصیل این موضوع را موردتوجه قرار داد. این روزنامه، در هماهنگی با انجمن ایالتی خراسان که در تکاپو برای بیرون راندن مستبدین از مشهد بود، نامه‌ای اعتراضی و افشاگرانه را خطاب به 9 سفارتخانه خارجی در تهران ارسال و متن آن را در روزنامه نیز، منتشر کرد. انتشار این گزارش در روزنامه خراسان، همزمان با سلطنت نیکولای دوم در روسیه تزاری و ادوارد هفتم در بریتانیا بود. این متن یکی از اسناد مهم ارتباط بریتانیا با محمدعلی‌شاه و مستبدین است؛ مصداق بارز «شریک دزد   و    رفیق قافله». متن گزارش «به سفرای دول معظمه «عثمانی» «آلمان» «انگلیس» «روس» «اطریش» «فرانس» «هولاند»(هلند) «امریک»(آمریکا) «ایتالی»(ایتالیا) با کمال توقیر و احترام اظهار میشود گویا بر خاطر مبارک عالی پوشیده نیست که مملکت ایران از تاریخ قبل از جلوس محمدعلی شاه و بعد از آن بعنوان مشروطیت بتمام دنیا معرفی شده و ملت ایران خود را تابع دولت مشروطه و قانون اساسی که بامضای مرحوم مظفرالدین‌شاه و پسرش رسیده‌است میداند. بر حسب اصل 23-24-25 از همین قانون اساسی کلیه امتیازات و معاملات و استقراض با داخله و خارجه بدون تصویب مجلس شورای ملی رسماً ممضی نیست و ملت ذمه‌دار آن نخواهد بود. علیهذا خاطر مبارک عالی را معطوف و متوجه مینمائیم به سه نکته مهم که برخلاف مراتب فوق بتازگی از طرف درباریان باغ‌شاه (محمدعلی‌شاه و طرفدارانش) با نمایندگان پُلتیکی(سیاسی) دولتین فخیمتین انگلیس و روس معامله شده یا میشود. 1- نایب‌السلطنه چهارصد هزار تومان ببانک [استقراضی روس] قرض شخصی دارد درباریان مصمم شده‌اند که این مبلغ را قبول کرده و یکصد هزار تومان دیگر نیز استقراض جدید نموده برای یک کرور(500 هزار) تومان سند دولتی بدهند. 2- امتیاز معدن نفت قصرشیرین سابقاً بکمپانی انگلیسی داده شده است که بعد از جریان [یافتن] نفت هرساله ده یک منافع را بخزانه دولت بدهد حالا که نفت جاری شده درباریان [و شاه] میخواهند حقوق ده یک سالانه را به 25 هزار لیره [به انگلیس] فروخته دولت را مسلوب‌المنافع نمایند. 3- [واگذاری امتیاز] برّه‌کشی و تجارت پوست بره برحسب امر مجلس مقدس دارالشورای کبرای ملی منع و توقیف شده‌بود درباریان توقیف برّه‌کشی را مرتفع و امتیاز تجارت پوست بره را به نیکلای ارمنی از تبعه روس داده‌اند و قرار گذاشته‌اند در مدت پنج سال یکصدهزار تومان و کسری از او دریافت نمایند سی هزار تومان تنزیل از این مبالغ کسر نموده بقیه را نقد گرفته‌اند.» تحلیلی از شرایط زمان تنظیم گزارش افشای روابط دو دولت انگلیس و روسیه‌تزاری با دربار محمدعلی‌شاه، آن‌هم در شرایطی که تنها چند ماه از دوران حکومت وی باقی‌ مانده‌بود، یک وجه مغفول‌مانده از شرایط سیاسی و اجتماعی 112 سال قبل را در مشهد نشان می‌دهد؛ این‌که مردم در نگاه به استعمارگران، بین روس و انگلیس تفاوتی قائل نبودند و آن‌چه به عنوان گرایش در میان سیاستمداران این دوره مطرح است، فقط یک بحث مربوط به طبقه نخبگان سیاسی در این دوره تاریخی است. گزارش و در واقع حمله رسانه‌ای و گسترده روزنامه خراسان، نشان می‌دهد که چگونه انگلیسی‌ها در حالی که به برخی مشروطه‌خواهان وعده و وعید می‌دادند، در پشت پرده وارد بازی و تعامل با مستبدان شده بودند. این گزارش در مارس سال 1909 تنظیم شده‌ است؛ حدود دو سال قبل از تنظیم این گزارش، در قراردادی که روسیه تزاری و بریتانیا برای تعیین محدوده نفوذ خود و در واقع در راستای واهمه‌ای که از قدرت گرفتن آلمان قیصری امضا کردند، ایران به دو بخش تقسیم و عملاً استقلال آن از سوی این دو دولت نادیده گرفته شد؛ این مسئله، از دید سیاسیون ایرانی و آزادی‌خواهان دور نماند. افشای این اطلاعات برای هفت سفارتخانه خارجی در تهران که شش‌تای آن‌ها اروپایی بودند، سبب‌ساز بروز تنش در روابط سیاسی می‌شد؛ همان‌طور که بعدها، افشای اطلاعات قرارداد 1919 در اروپا، موجی از مخالفت را در برابر بریتانیا برانگیخت و یکی از عوامل به چالش کشیده‌شدن نقشه استعماری انگلیس شد؛ این یک نبرد بود؛ در واقع پنجه در پنجه استعمار افکندن.