روزنامه اعتماد
1399/12/24
كرونا حريف هنر نيست
بابك احمديهمين روزها كه گروهي از هنرمندان شناخته شده تئاتر ما براي ايجاد حريم امن پيرامون مهمترين بناي تئاتري كشور يعني مجموعه «تئاترشهر» تقلا ميكنند و در سوي ديگر تعطيلي سالنهاي خصوصي و نيمه دولتي جمع زيادي از گروه تئاتري را بيكار كرده، بعضي هنرمندان ايراني در كشورهاي ديگر به خلق نمايشنامه و توليد آثار نمايشي مشغولند.
متن جديد محمد يعقوبي به زبان انگليسي
در اين رابطه ميتوان به محمد يعقوبي، نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر اشاره كرد كه در صفحه شخصي خود خبر داد به تازگي از سوي «كاهوس تياتر» نامزد دريافت جايزه شده است. او در اين باره نوشت: «اولين نمايشنامهام كه به زبان انگليسي نوشتهام براي دريافت جايزه پن (كاهوس تياتر) برگزيده شده. از كاهوس تياتر، تانيشا تيت و ليزا آلوس بسيار سپاسگزارم.» محمد يعقوبي چند سال قبل به همراه همسرش آيدا كيخايي، بازيگر تئاتر به كانادا مهاجرت كرده و كمپاني Nowdays Theatre را راهاندازي كرده و به آموزش هنرجويان جوان مشغول است.
اگرچه با وجود مهاجرت از ايران، ظاهرا قرار نيست بعضي مشكلات خاص فضاي فرهنگي و هنري ما دست از سر او بردارد. چنانكه يكي، دو هفته قبل در صفحه شخصي خود براي چندمين بار به رعايت نشدن حق مولف توسط يك موسسه فرهنگي داخلي اعتراض كرد. نارضايتي آقاي يعقوبي از آنجا ناشي شد كه موسسه مذكور بدون دريافت مجوز نويسنده و كارگردان اقدام به انتشار فيلم تئاتر «خشكسالي و دروغ» در يوتوب كرده بود. «چند روز پيش با خبر شدم نمايش خشكسالي و دروغ نوشته و كار اينجانب محمد يعقوبي توسط موسسهاي فعال در ايران و بدون اجازه ما در يوتوب منتشر شده است. چند ماه پيش به صراحت گفته بودم كه به سهم خود اجازه نخواهم داد كارهايم بدون اجازه و رعايت كپيرايت منتشر شود، به همين دليل باورم نميشد با وجود صراحتم دستاندركاران آن موسسه همچنان بياعتنا به حقوق مولف و هنرمند گستاخانه اقدام به انتشار كارم كنند. به يوتوب ايميل فرستادم و به نقض كپيرايت استناد كردم و خوشحالم اعلام كنم دو روز بعد پاسخ دريافت كردم كه جلوي انتشار آن را گرفتهاند. اين چند خط را نوشتهام تا به همه همكارانم در تئاتر ايران اطلاع بدهم چنانچه از انتشار بياجازه كارشان ناخرسندند برخورد با ناقضان كپيرايت در فضاي يوتوب بسيار آسان است. وقت چنداني نميگيرد. اگر هم كسي به راهنمايي نياز دارد كافي است به من ايميل بدهد تا راهنماييشان كنم.»
چند روز مانده به سال جديد ايراني بايد منتظر بمانيم و ببينيم كه در نهايت نمايشنامه تازه نويسنده ايراني به زبان انگليسي جايزه دريافت ميكند يا نه؛ شايد بعضي بگويند جوايزي از اين دست در جهان تئاتر جايگاه چنداني ندارند ولي به ديدگاههايي از اين دست بايد اينطور پاسخ داد كه نوشتن به زبان دوم كار سادهاي نيست و نمايشنامهنويس ايراني مشغول برداشتن قدمهاي اول است، بايد به او انگيزه دهيم و اميد داشته باشيم تا چند سال ديگر عبور از مرزهاي جغرافيايي به زبان تازه را آغاز كند. هنرمند ايراني نشان داده كه ميتواند.
توجه رسانه آلماني به نمايشنامهنويس ايراني
اما از توجه كمپاني تئاتر كانادايي به نمايشنامه انگليسي زبان تازه محمد يعقوبي كه بگذريم، در اروپا و كشور آلمان جايي كه هنرمندان و دانشجويان ايراني كم ندارد، نسيم سليمانپور مورد توجه رسانهها قرار گرفت. اين نمايشنامهنويس ايراني كه به تازگي گفتوگوي مفصلي با سالنامه 1400 «اعتماد» انجام داده، در گفتوگو با خبرنگار «دويچه وله» به پرسشهايي درباره نمايشنامه مشهورش «خرگوش سفيد، خرگوش قرمز» و اجراي همزمان اين متن در بيش از 100 نقطه جهان پاسخ داد. مارن بِكِر گزارش خود را اينطور شروع ميكند كه نمايشنامهاي نامتعارف معمولا به شيوهاي مشابه شروع ميشود. او سپس درباره متني توضيح ميدهد كه نويسندهاش غايب است و كارگردان ندارد. همه چيز به معما ميماند؛ چون اجراگرها بدون آمادگي و تمرين قبلي به صحنه ميآيند و به صورت بداهه دستورات نويسنده را براي تماشاگران به نمايش ميگذارند. سليمانپور حدود سالهاي 2009 – 2010 اين متن را نوشته و به گفته خودش حالا كار به جايي رسيده كه از نقطهاي در توكيو تا يك زندان در مكزيك روي صحنه ميرود. «خرگوش سفيد، خرگوش قرمز» به معناي واقعي قرنطينه يا مرزهاي سياسي سرش نميشود و به هر جا كه بخواهد سفر ميكند. شيوه منحصربهفردي كه نويسنده ايراني پيشنهاد ميدهد مصداق بارز رهايي از مناسبات دست و پاگير تئاتر تجاري ايران است، كنار زدن تهيهكننده مدعي يا ايستادن در صف طولاني سالنهاي پرطمطراق. Text-play مسير خود را به هر جا و هر زبان كه بخواهد ميگشايد و منتظر صدور مجوز اين و آن نميماند. البته كه تئاتر ما چنان در مناسبات تئاتر تجاري غوطهور شده كه طرح پيشنهادهايي از اين دست بيشتر به شليك گلوله در جنگل تاريك شباهت دارد، اما هر چه هست مهمترين رسانه دولتي كشور آلمان به هنرمند ايراني و شيوه اجرايياش توجه ميكند. پيش از اينها البته لين گاردنر، منتقد شناخته شده تئاتر بريتانيا بود كه به متن ديگر نسيم سليمانپور به اسم «نسيم» مهر تاييد زد.
يك ايراني هميشه در سفر
پيش از اين دو خبر خوب تئاتري جا داشت به حضور اميررضا كوهستاني در deutschestheater اشاره كنم كه در گيرودار تعطيلي سالنهاي تئاتر ايران موفق شد «ويتسك مختل شده» نوشته مهين صدري را در يك كمپاني تئاتر دولتي اجرا كند. او البته مخاطب و علاقهمندان ايراني كارهاي خود را فراموش نكرد و بعدا ترتيبي داد تا نمايش يك نوبت و با زيرنويس فارسي از طريق پلتفرم آنلاين براي تماشاگران مشتاق به نمايش گذاشته شود. «ويتسك مختل شده» سعي داشت خوانشي بهروز از نمايش مهم گئورگ بوخنر ارايه دهد و بر اين اساس اخبار تلخ زنكشي در كشور آلمان را دستمايه قرار داده بود. نكته قابل توجه در اجراي مورد نظر فارغ از مباحث كيفي و فني، شايد درسي بود براي مديران ما كه ببينند طرح و بازنمايي يك معضل حاد اجتماعي توسط گروه تئاتر قرار نيست جهان را زير و رو كند. كوهستاني و گروه تئاتر «مهر» در سالهاي اخير نمايشهاي «شنيدن» و «بيتابستان» را در كشورهاي متعدد اروپايي روي صحنه برد كه هر دو نيز مورد توجه رسانهها و تماشاگران قرار گرفت. اين گروه چند ماه قبل نمايش «در انتظار گودو» را متناسب با وضعيت شيوع ويروس كرونا براي اجرا در فضاي باز طراحي كرد كه با وجود رعايت شيوهنامههاي ايمني ستاد مبارزه با كرونا در نهايت پس از چند جلسه متوقف شد.
اجراي بيسروصدا در هلند
روز گذشته خبرگزاري دانشجويان ايران اطلاع داد كه آروند دشتآراي به تازگي نمايش «صفر » را در هلند اجرا كرده است. اتفاقي كه اطلاعرساني خاصي نداشت و اطلاعات چنداني هم از آنچه به صحنه رفته در دست نيست. دشتآراي در گفتوگويش با اين رسانه گفته: «تصور ميكرد اين نمايش به دليل موضوع خاصي كه دارد، براي تماشاگران هلندي برخورنده باشد، اما خوشبختانه چنين نشد.» آنطور كه كارگردان نمايش اعلام ميكند متن نمايش «صفر» از سه مونولوگ تشكيل شده و موضوع مهاجرت را زير ذرهبين گذاشته است. موضوعي كه همواره از سوي مديران هنري كمپانيهاي تئاتر اروپايي و مخاطبان كشورهاي مهاجرپذير مورد توجه قرار ميگيرد.
دشتآراي درباره برخورد تماشاگران هلندي با اين نمايش نيز ميگويد: «از آنجا كه مانيفست اين نمايش، اعتراض به برخورد چندگانه با مهاجران است، ذهنيت اوليهام اين بود كه براي تماشاگران هلندي برخورنده باشد ولي خوشبختانه اينگونه نشد بلكه اجرايي اثرگذار بود.در آغاز يك پروسه پژوهشي داشتيم و درباره مشكلاتي كه براي اين بازيگر ترك در هلند رخ ميدهد، تحقيق كرديم. در واقع اين اجرا، نوعي سخنراني اجرا و شايد تمرين اجرا (try out) بود و نكته ديگر اينكه هر سه اجرا در كنار هم كامل ميشوند.»
نكتهاي كه درباره نمونه اجراهايي از اين دست مشهود به نظر ميرسد وجود نوعي سراسيمگي و نامشخص بودن تمناي به صحنه بردن اجرايي با كيفيتي نازل – طبق اشاره كارگردان به تمرين شتابزده – به نظر ميرسد. انتخاب موضوع اصطلاحا غربيپسند، تمرين شتابزده و اجرا در سكوت كامل خبري در كنار يكديگر نشانههاي خوبي به دست نميدهند و اين روش به تجديدنظر نياز دارد.
وجود معدود فعاليت هنرمندان تئاتر ما خارج از مرزهاي كشور نويدبخش به نظر ميرسد اما در سوي ديگر بايد به اين موضوع نيز فكر كنيم كه اين روزها در تئاتر درون مرزها چه ميگذرد؟
سایر اخبار این روزنامه
اجناس فراوان جيبهاي خالي
چرا سينما «فتوت- نامه»اي نداشته و ندارد؟
گلايه از پارلمان و سكوت درباره انتخابات
كرونا حريف هنر نيست
برخورد قاطع تهران با زيادهخواهيها
چشمانداز تورم در سال 1400
تلاش براي عبور از بحران كرونا و تحريم
تاريخ معاصر يا تاريخ مغفول!
دولت، شوراها و مديريت كشور
برجام ايران، برجام امريكا