همه با هميم، به شرطها و شروطها!

نویسنده: نیره ساری 
جولان شبكه‌هاي مجازي در دو حادثه اخير تروريستي در تهران، بار ديگر جاي خالي شبكه اطلاع‌رساني مطمئن، برخط و جذاب را نمايان كرد. بازار داغ شايعات در كنار اطلاع‌رساني خلاف واقع بر دامنه حواشي اين حادثه تروريستي افزود. هرچند گرافيست‌هاي مجازي به سرعت با طراحي پوسترهاي جذاب بر جلوه‌هاي بصري فضاي مجازي افزودند و هرچند تهران، مجلس و حرم امام (ره) براي بيست و چهار ساعت ترند اول توئيتر شدند، اما ناجوانمردي‌هاي مجازي هم كم نبودند؛ مواردي از قبيل «همه با هميم» و «اتحاد» كه از جانب دشمنان اتحاد ايران هشتگ شد. كساني در اين بين از مدافعان ملت ايران حمايت و برايشان شعار و شعر درست كردند كه تا ديروز سنگين‌ترين الفاظ را نثار مدافعان حرم كردند. طنز تلخ ماجرا آنجا بود كه آنهايي كه تا چند وقت پيش شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران را سر مي‌دادند، اكنون به اين موضوع اعتراف كرده بودند كه بايد با تروريست‌ها در همان غزه و سوريه جنگيد.   همه چيز از كليد واژه «تيراندازي در مجلس» شروع شد. خبري كه در نبود اطلاع‌رساني به موقع از سوي مرجع مقدم براي مخابره حوادث، مردم را به سمت ساده‌ترين راه دسترسي به اطلاعات يعني فضاي مجازي كشاند و گام اول براي ديدن يك خبر كافي بود تا حدود پنج ساعت عمليات تروريستي در قلب پايتخت، چشم و گوش ميليون‌ها كاربر را به اخبار فضاي مجازي خيره كند.  اين‌بار نيز اطلاع‌رساني در مورد يك واقعه از همان ساعت‌هاي اوليه با چالش روبه‌رو شد. موضوعي كه پيش از اين و درست چند ماه قبل‌تر، در جريان بحران پلاسكو مورد نقد قرار گرفت و بسياري از كارشناسان جاي خالي ارائه اطلاعات و اخبار از سوي يك مرجع رسمي را مطرح كردند. در جريان پلاسكو نيز رسانه‌هاي رسمي در اطلاع‌رساني عقب افتادند. اگرچه صدا و سيما از همان دقايق اوليه پنجره‌اي به پخش زنده عمليات امداد و نجات اختصاص داد، اما اين اطلاع‌رساني نيز خود داراي مشكل‌هايي بود؛ چراكه در هنگام وقوع يك بحران و اتفاق مردم به دنبال خبر درست و دقيق و تحليل به موقع هستند، اما عملكرد نامناسب رسانه‌ها در اين زمينه، باعث شد تا شهروند خبرنگار و شهروند روزنامه‌نگار وارد ميدان شود. در اين شرايط است كه بازار شايعات داغ‌تر از اصل خبر مي‌شود.

 خلأ اطلاع‌رساني دقيق در جريان اقدام تروريستي تهرانبه‌رغم نقدهايي كه پيش از اين درباره نحوه اطلاع‌رساني صورت گرفته بود، اما بار ديگر اين خلأ در جريان دو اقدام تروريستي روز چهارشنبه گذشته شهر تهران ديده شد و گرايش مردم به سمت فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي از جمله توئيتر باعث شد در ساعات اوليه انتشار خبر، نام «تهران» تبديل به ترند اول دنيا شود و اخبار لحظه‌اي هر چند نادرست و غير‌واقعي در رسانه‌هاي بين‌المللي لحظه به لحظه مخابره شود.  از آنجايي كه نبود اطلاع‌رساني نظام‌مند و مرجع رسمي راه را به سادگي براي شايعه‌سازي هموار مي‌كند، به سرعت پاي اين شايعات در فضاي مجازي باز شد تا جايي كه همان روز از جانب وزارت اطلاعات بيانيه‌اي منتشر شد كه در آن از مردم درخواست شده بود به هيچ وجه از مترو استفاده نكنند، بيانيه‌اي كه دقايقي بعد توسط وزير اطلاعات تكذيب شد.


به دنبال داغ شدن شايعات بود كه حتي مركز اطلاع‌رساني وزارت كشور در اطلاعيه‌اي از همه رسانه‌ها و همچنين مردم خواست اخبار خود را صرفاً از مراجع معتبر اعلام شده يعني وزارت اطلاعات و وزارت كشور دريافت كنند و اين در حالي بود كه همچنان افراد و مسئولان مختلف اظهار نظر مي‌كردند و روايت‌هاي مختلفي از حادثه تروريستي داشتند. اينچنين بود كه خلأ اين اطلاع‌رساني دقيق مشخص بود، بنابراين مخاطب و افكار عمومي هم براي رفع عطش كسب اطلاع، چاره‌اي جز چنگ‌اندازي و اكتفا كردن به اخبار ضد و نقيض فضاي مجازي نداشت.
 همه با هميم، به شرطها و شروطها !علاوه بر اين امر منصفانه اين است كه بگوييم هرچند دنبال كردن اخبار و اطلاعات در فضاي مجازي، خود نقطه شروع اضطراب و تشويش رواني جامعه شد، اما ايجاد وفاق و اتحاد ملي هم بخش موجهي از اين ماجرا بود. در همان ساعت‌هاي اول طرح گرافيكي توسط طراحان ايراني در فضاي مجازي به وفور منتشر شد، طرح‌هايي كه محتواي اصلي‌شان، اتحاد و همبستگي مردم و طيف‌هاي مختلف با يكديگر بود و به سرعت همين طرح‌ها تبديل به تصاويري شدند كه هنرمندان و چهره‌هاي شناخته شده اجتماعي در كنار دلنوشته‌هايي در اينستاگرام منتشر كردند.
هرچند كه بايد گفت شيوه كوبيدن بر طبل اتحاد هم در جاي خود بسيار جالب توجه بود. افرادي كه تا ديروز به مخالفت با مبارزه در بيرون مرزهاي كشور برخاسته بودند و شعار نه غزه نه لبنان سر مي‌دادند، با انتشار طرح‌هاي گرافيكي و گلچين عكس‌هاي حادثه تروريستي كه نشان‌دهنده از خود گذشتگي غيور‌مردان ايراني بود، ‌تحليل‌ها و منطق خود را با تغيير مسير از سمت انتقاد به شيوه مبارزه در خارج از مرزها به سمت «هموطن اتحاد» هدايت كردند.  گويي تحليل اين عده در حدي است كه تا دشمن با آنها چشم در چشم نشود و به قلب پايتخت نزند، رفاه‌زدگي و امن بودنشان، آنها را به اين سمت سوق نمي‌دهد كه به مقابله با دشمن صدها كيلومتر وراي مرزهاي جمهوري اسلامي به پا خيزند.  نگاه مختصر به فضاي مجازي در دو روز گذشته نشان مي‌دهد همان‌هايي كه هر 12 ماه سال به مدافعان حرم و پاسداران انقلاب اسلامي بد و بيراه مي‌گويند، حالا دم از اتحاد مي‌زنند‌! درست است، اتحاد هماره خوب است، اما نبايد مواردي را هم از ياد برد.
هيچ وقت نبايد از ياد برد كه كوبيدن بر طبل دوگانه جنگ و صلح در ايام انتخابات و بارها گفتن اين جمله كذايي كه «ما سايه جنگ را از سر ملت ايران برطرف كرديم»، يكي از دلايلي است كه اجنبي‌ها را عليه ما شورانده است. يا اينكه نبايد هيچ وقت از ياد برد كه تضعيف قواي دفاعي كشور و خرده گرفتن بر شعار «مرگ بر اسرائيل» حك شده روي موشك‌هاي ايراني، دشمن خفاش صفت را شير مي‌كند.  درست است، اتحاد و همدلي خوب است، اما نبايد هيچ وقت از ياد برد كه لباس شخصي‌ها همانند مدافعان حرم، حافظان امنيت نظام و مردم كشورمان هستند، در هر حال بايد قدر اينان را دانست، ‌نه اينكه به وقت امنيت فحش و ناسزا نثار اين عده كرد و به وقت ترور گلوله. البته رويكرد مذبذب و نون به نرخ روز خور هشتگ‌نويسان مجازي براي همگان عيان شده است.