7 اشتباه در کمین 45 درصد زنان طلاق‌گرفته

 «چه تعداد از زنان طلاق‌گرفته در کشور دوباره ازدواج می‌کنند؟»، تقی رستم‌وندی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور در پاسخ به این سوال گفته است: «بر اساس جدیدترین آمار سازمان ثبت‌احوال، ۴۰ تا ۴۵ درصد از بانوان مطلقه دوباره ازدواج می‌کنند.» باتوجه به آمارها، امکان ازدواج مجدد زنان بعد از طلاق، نزدیک به 50 درصد است و این خود بهانه‌ای شد تا در ادامه، توصیه‌هایی به چنین خانم‌هایی داشته باشیم و از رایج‌ترین اشتباهات‌شان بگوییم. همچنین بگوییم که خانم‌ها بعد از طلاق برای ازدواج مجدد چه نکاتی را در نظر بگیرند تا زندگی‌مشترک موفق‌تری در انتظارشان باشد و شکست قبلی باعث نشود که باز هم زندگی‌شان به خطر بیفتد.
 
برای بهبود روانی به خودتان زمان نمی‌دهید
پس از خاتمه یافتن زندگی مشترک به خودتان زمان بدهید تا خودتان را ببخشید و به آرامش برسید. بعد از طلاق یا فوت شوهر چه دارای فرزند باشید و چه فرزندی نداشته باشید، حداقل به مدت زمانی نزدیک یک ساله برای بهبود روانی نیاز دارید و نباید کمتر از یک سال ازدواج مجدد داشته باشید زیرا در این یک سال باید فرد از دردها، غم‌ها و آسیب‌های روانی رها شود و به بازیابی خود بپردازد.
 انگیزه‌تان برای ازدواج مجدد اشتباه است


به انگیزه ازدواج مجدد خود هوشیار باشید. متاسفانه ازدواج‌های دوم به ویژه برای خانم‌ها با عجله بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی و افسردگی یا رفع نیازهای عاطفی، جسمی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب انجام می‌شود که نتیجه‌اش هم معمولا خوشبختی نیست.
 از خاطرات گذشته فرار می‌کنید
گیر کردن در مرور خاطرات تلخ گذشته برای شما ممنوع است. برخی خاطرات از زمانی که با همدیگر بودید، شما را آزار خواهد داد. این خاطرات قرار نیست فراموش شوند، نباید از به یادآوردن این خاطرات فرار کنید اما نکته مهم این است که نباید با آن‌ها زندگی کنید. به خودتان یادآوری کنید لحظات خاطره‌انگیزی در انتظار شما در آینده است. آینده‌تان آن چیزی است که شما اکنون نیاز دارید به آن فکر کنید و روی آن تمرکز کنید. این مسئله‌ای حیاتی است که شما آسیب‌های هیجانی طلاقی را که تجربه کرده‌اید، درک کنید اما نباید در آن متوقف شوید. به عبارت دیگر، باید خیلی سریع و بدون تاخیر، دوباره کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید و به سوی تحقق آرزوهای جدیدتان بروید. این کار را باید با بررسی گذشته، توجه به موقعیت فعلی و برنامه‌ریزی برای بقیه زندگی‌تان انجام دهید.
 دچار حس بی‌ارزشی می‌شوید
احساس خود ارزشمندی را به خودتان برگردانید. باید بدانید احساس‌های نامناسب تا حدودی پس از تجربه طلاق طبیعی است. حس طرد شدن که منجر به تصمیم طلاق شده موجب حس بی‌ارزشی می شود و پس زدن   رابطه را در پی‌دارد. در طول زندگی مشترک‌تان چقدر نیازهای خودتان را سرکوب و خود را فدا کردید تا همسرتان خشنود باشد؟! اکنون زمانی است که باید زندگی برای خودتان را شروع کنید. انجام‌دادن کارهایی که شما را شاد می‌کنند، به طرز قابل توجهی عزت‌نفس‌تان را افزایش می‌دهد. بهتر است ازدواج در زمانی صورت گیرد که پایش روانی‌تان از ازدواج اول را به پایان رسانده‌ و سهم خودتان را در اشتباهات گذشته درک کرده‌اید و با این کار، حس خود ارزشمندی خودتان را درمی‌یابید.
 ملاک‌های کمال‌گرایانه در نظر می‌گیرید
انتخاب ملاک‌های واقع‌گرایانه و نه کمال‌گرایانه برای ازدواج مجدد، مسئله مهمی است. در جامعه و فرهنگ ما برای ازدواج افراد مطلقه چه زن و چه مرد موارد محدودتری وجود دارد پس واقع‌گرا باشید و برای ازدواج ملاک‌های دست بالایی را در نظر نگیرید زیرا با گذشت زمان این موارد محدودتر خواهد شد. اگر ملاک‌های بسیار ‌سخت‌گیرانه‌ای در ذهن داشته باشید، دیدن کوچک‌ترین مشکلاتی شما را به یاد زندگی گذشته می‌اندازد و آستانه تحمل‌تان تا حد زیادی کاهش می‌یابد. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که واقع‌گرایی خود را حفظ کنید و بتوانید برای ازدواج مجدد معیارهای مناسبی را انتخاب کنید.
 طلاق‌تان را از خواستگارتان مخفی می‌کنید
بعد از پیدا کردن فرد مد نظر با او صادق باشید. چیزی را از او مخفی نکنید. خوب است که درباره گذشته خود روشن برخورد و ابهامات را برای فرد جدید برطرف کنید اما لزومی ندارد که تمامی جزئیات را برای او بازگو کنید. از تعریف کردن بیش از حد دلایل طلاق بپرهیزید. قرار ملاقات فرزندان و هر مسئله‌ای که قرار است ارتباط شما با همسر سابق‌تان را حفظ کند با همسر آینده‌تان مطرح کنید. رعایت نکردن این مسئله پس از ازدواج می‌تواند به نوعی نگرانی و احساس نبود امنیت در همسر آینده‌تان بینجامد.
 خواستگارتان را با شوهر سابق‌تان
مقایسه می‌کنید

پیدا کردن ریز‌ترین شباهت‌های رفتاری خواستگارتان با شوهر سابق موجب می‌شود که خاطره‌های بد فرد از همسر سابق یادآوری و به سطح هوشیاری آورده شود. بعدش هم بلافاصله فرد واکنشی بسیار منفی و شدید‌تر از سطح منطقی به این رفتار یادآورنده می‌دهد و خب معلوم است که فرد مقابل هم در مواجهه با این رفتارهای واکنشی پرخاشگرانه بیکار نمی‌نشیند. یادتان باشد که هر فردی در این دنیا با فرد دیگر شباهت‌هایی دارد و البته تفاوت‌های بسیار. پس نباید هر شباهت رفتاری را به حساب یکی‌بودن بگذاریم. بلکه نوع برخورد ما با مسائل و کسب مهارت‌های جدید رفتاری زندگی را جور دیگر رقم می‌زند.