فرزند کشی و هزاران درد دیگر

مریم اکبری نوشاد ‪-‬ صبح 27 اردیبهشت را با خبر وحشتناکی آغاز کردیم. قتل بابک خرمدین کارگردان سینما به دست والدینش.جسد مثله شده وی را در کنار سطل زباله‌ای یافته بودند و طی تحقیقات والدین به «قتل فرزند» اعتراف کرده بودند.
جزییات و شرح واقعه و علت ماجرا هنوز معلوم نیست اما آنچه روح و روان همه را بهم ریخته است این است که ما به چه مرحله‌ای از بی‌رحمی و قساوت رسیده‌ایم که حتی دست به قتل فرزند می‌زنیم.
اینها همه حکایت‌ها و داستان‌های مشابهی مثل ماجرای رومینا اشرفیست.
اینها همه شکست ارزش‌ها و اخلاقیات جامعه و ضعف و خلا‌های حقوقی است.


تمام این مسائل و درد‌ها ریشه در فشار و بحران‌های جامعه دارد.
جامعه‌ای ناخشنود، خشمگین و نا امید.
جامعه‌ای که در هجمه‌ای از مشکلات به حال خود رها شده و کرونا و فشار اقتصادی و فرورفتن در باتلاق فقر هر روز در آن بیشتر می‌شود.
آمار خشونت‌های خانگی به طرز چشم‌گیری بالا رفته و نه ناظری هست و نه کمکی.
هر روز یک خبراز گرانی نان و روغن و مرغ و.... لرزه بر تن قشر آسیب پذیر می‌اندازد.
در این مخمصه بیماری کرونا و واکسیناسیون قطره‌ای این همه فشار اقتصادی مردم را دچار نا آرامی روحی کرده است.
جوانان در حسرت ازدواج میسوزند و هیچ توانی برای ازدواج ندارند.
آنانی که ازدواج کرده و صاحب فرزند هستند کمرشان زیر هزینه‌ها له شده است.بعد رسانه‌های ملی مدام در تشویق برای فرزند‌آوری هستند!عده زیادی از مردم با وعده‌های دولت،اندک سرمایه شان را راهی بورس کردند و به دولت اعتماد کردند اما دولت پاسخشان را با ضررو از دست دادن سرمایه شان داد.مردم را در ایام کرونا در صف مرغ و روغن گرفتار کردیم بعد گله از بالا بودن آمار مبتلایان نمودیم.در میان این همه مشکل،روحیه افراد، حالات روانی آنها و صبر و تحملشان طاق میشود و هر اتفاق وحشتناکی قابل پیش‌بینی است.کاش آنهایی که کاندید می‌شوند به جای وعده‌های انتخاباتی پیشنهادات خود برای این موضوعات اعلام می‌کردند.