عده‌ای با موتورگازی آمدند و با بنز رفتند!

شهردار تهران درباره برخی انتقادات مبنی بر اینکه کار عمرانی و ویژه‌ای در شهر طی این ۳۰ ماه انجام و مگاپروژه‌ای در پایتخت افتتاح نشده است، به طعنه جواب داد: «آن‌هایی که آنطوری اظهار نظر می‌کنند، مدیرانی بودند که اتفاقی مسیرشان به شهرداری تهران خورده است.»
شهردار تهران از مدیریت شهری به سبکی که وی آن را «رابین هودی» تعریف می‌کند، مثالی زد و گفت: «اینکه یک جایی تخریبی صورت می‌گیرد تا کاری انجام شود، هنر نیست؛ اینکه شما بتوانید شهر را متعادل و کم عارضه مدیریت کنید، هنر اصلی است.»
در بخشی از مصاحبه ایرنا با حناچی آمده است:
= هیچ کیفیتی اتفاقی نیست و نتیجه ممارست است. علت آنکه ما به مردم گزارش می‌دهیم و آنان را دعوت به شرکت در انتخابات می‌کنیم این است که اگر مردم پای صندوق‌های رای نیایند، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. ما دوره‌هایی داشته‌ایم که افرادی با ۱۰۰ هزار رای وارد شورا شده اند، با موتور گازی آمده و با بنز رفته‌اند بیرون. اگر مردم پای صندوق‌های رای نیایند هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.


= ما وظیفه داریم که کار درست کرده باشیم و درست کار کرده باشیم و این را درست به مردم گزارش کنیم؛ ما همه تلاشمان را انجام می‌دهیم که به وظایمان درست عمل کنیم. به من ایراد می‌گیرند که چرا از روز اول گزارش نمی‌دادی؟ خوب ما از روز اول که کار نکرده بودیم. ما از روزی که آمدیم، کار کردیم و اکنون نوبت بهره‌گیری از این کارها است. اگرچه بسیاری از کارهایمان به نتیجه نرسیده است و البته شرایط سختی را هم پست سر گذاشته ایم.
= حجم تورم غیر رسمی ۴۸ درصد در کشور و به خصوص در تهران به این معنا است که ارزش پول ملی شما به یک سوم رسیده است. یک مقایسه‌ای دوستان کردند، خیلی از نیازهای ما ارزی است مانند حمل و نقل عمومی که به طور مستقیم وابسته به ارز است.
= در این مقایسه بودجه شهرداری تهران در سال ۹۰ خورشیدی، ۷.۵میلیارد دلار بود و با قیمت از یک هزار تومان؛ در سال ۹۹ این بودجه به ۱.۵میلیارد تومان رسیده است اگرچه رقم ریالی بودجه ما در این سال به ۵۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد، اما ارزش واقعی آن به دلار به ۱.۵ میلیارد دلار می‌رسد.
= من برنامه دارم و باید مطابق با آن پیش بروم. یعنی این نگاهی که به شما توضیح دادم. هر شورایی که این نگاه را قبول داشته باشد وارد گفتگو می‌شوم و تلاش هم می‌کنم، همه هم باید تلاش کنیم که شورایی رای بیاورد که این نگاه را قبول داشته باشد.
= معتقدم که این نگاه می‌تواند شهر را نجات دهد وگرنه آن نگاهی که هیچ راهی و بینشی جز تراکم فروشی نمی‌بیند، منافع همه را تامین نمی‌کند.
= ما در گذشته شهرداری داشتیم که می‌گفت من با ۲۵ سرمایه‌گذار این شهر را اداره می‌کنم. با ۲۵ سرمایه‌گذار شهر را اداره کردن، فقط منافع آن‌ها را تامین می‌کند.
= شما شکل کالبدی و پروژه‌هایی که هیچ توجیهی ندارد و گره ترافیکی ایجاد کرده است را در تهران می‌بینید؛ پروژه‌ای در شهید ستاری داریم که گره ترافیکی ایجاد کرده است، اما مقصر آن سرمایه‌گذار نیست، مقصر، من مدیری هستم که گره ترافیکی ایجاد کرده ام. من می‌توانستم سرمایه‌گذار را هدایت و جور دیگری طراحی کنم تا این گره رخ ندهد.
= مجتمع کوروش، جایی برای اوقات فراغت مردم است و محاسن بسیاری دارد، رستوران و مراکز خرید دارد و مردم می‌توانند چند ساعت در آنجا زمان سپری کنند، اما کوروش برای پلاک‌های مجاورش جز مصیبت چیزی نداشته است.
= برای بافت مسکونی اطراف تا شعاع یک کیلومتری مردم درگیر مشکلات آن هستند و حتی با وجود توسعه پارکینگ آن، همچنان مشکلات پا برجاست. چون بخشی به حجم بارگذاری و موقعیت آن برمی‌گردد.
= در مورد ایران مال هم همینطور است، کلنگ ایستگاه خط ۱۰ مترو را هفته گذشته زدیم، هیچ فکری به حال حمل و نقل عمومی آن نشده است. ایران مال به اعتقاد من از کل ایران مسافر و مقصد جمع می‌کند یعنی شریان‌های حکیم، همت و حتی اتوبان تهران - کرج تحت تاثیر ایران مال قرار می‌گیرد و اگر حمل و نقل عمومی و زیر ساخت‌های عمومی را حل نکرده باشید، مشکلی را حل نکرده و یک مشکل اضافه کرده است.
= مصلا اکنون در شمال و جنوبش ایستگاه مترو قرار دارد و مردم دسترسی آسانی به این محدوده دارند. نمایشگاه کتاب که در مصلا داشتیم و کمی هم تبلیغ کردیم که کسی با ماشین نیاید و با مترو خیلی راحت می‌توانند همه دسترسی داشته باشند و از همین رو بسیاری از نمایشگاه‌ها را بدون عارضه در وسط شهر برگزار کردیم.
= اگر شورا را به جهت نظارتی ضامن وجدان عمومی شهر بدانید و فضایی که با خرد جمعی تصمیم می‌گیرد و تصمیم به مصلحت می‌گیرد، در امور اجرایی دخالت نمی‌کند و پشتیبان فضای سالم مدیران است، چه اشکالی دارد، خیلی هم درست است.
= ما یک مشکلی با سیاسیون‌مان داریم. معتقدم شاید در این دوره هم یک مقدار بحث هم صورت گرفت، اما اداره امور شهر را سیاسی نمی‌بینم. اینکه ما یک آدم سیاسی داشته باشیم که برای خودش نقطه نظراتی دارد و متخصص است و در حوزه‌ای کار می‌کند، از هر جناحی هم باشد و کار کارشناسی‌اش را هم خوب بلد است. اما اینکه افراد را از جناح‌های مختلف صرفا به خاطر اینکه وصل به یک حزب یا جناحی هستند، بی‌راهه رفتن است. احزاب حرفه‌ای در دنیا این کار را نمی‌کنند.
= احزاب حرفه‌ای در دنیا می‌آیند بهترین نیروها را جذب و تربیت می‌کنند برای آن زمانی که مردم به آنان روی آوردند و رای دادند، بتوانند خوب اداره کنند. مثل تونی بلر که آن موقع که نامزد انتخابات شد نزدیک به ۳۰ سال داشت و اعلام کرد که اگر رای بیاورم، تمامی موزه‌های دولتی لندن را مجانی می‌کنم.
= نمی‌توانید تصور کنید که از چه درآمدی صرف نظر کرد. موزه‌هایی که برای ورود و خروج از آن صف می‌ایستند. وقتی دولتی می‌گوید که از این درآمد صرف نظر می‌کنم، حتما کارشناسی شده که این حرف را می‌زند و از محل دیگری این درآمد را به سمت کشور هدایت می‌کند در رقابت با کشورهای اروپایی در جریان جذب گردشگر.
= این نتیجه کار احزاب است که با جذب نیروهای متخصص و ارائه برنامه‌های روشن، زندگی بهتری را برای مردم و گروه‌های مختلف بتوانند فراهم کنند و اگر این اتفاق بیفتد و شیرینی این رقابت سیاسی زیر زبان مردم برود، آن زمان رقابت معنا پیدا می‌کند.
= فرض کنیم احزاب بیایند رای بیاورند و در کیفیت زندگی مردم، اما تاثیر نداشته باشند؛ مردم برای چه باید پای صندوق رای بیایند، این سوالی است که اکنون می‌پرسند که برای چه باید پای صندوق رای بیاییم وقتی انتخاب هر کسی هیچ تاثیری ندارد.
= معتقدم در این دوره توانستیم این تغییر را ایجاد کنیم، شاید ملموس نباشد، چون در ابتدای راه هستیم. ما ۳۰ ماه فرصت داشتیم تا به مسائل شهرداری مسلط و مشکلات را مطلع شویم و بدانیم که چگونه این مشکلات را برطرف کنیم و چگونه برنامه ریزی برای توسعه داشته باشیم و قطعا ۳۰ ماه برای این دوره کافی نیست؛ با استمرار آن می‌توان موفقیت این مسیر را تضمین کرد و در این مسیر باید فعالیت‌ها و عملکردمان را منعکس کنیم و مردم این نگاه را بپذیرند.
= من فکر می‌کنم اگر ما مسیر را باز بگذاریم و شرایط را عادلانه تعریف کنیم می‌توان به نتایج خوبی رسید. هفته گذشته یک گلایه‌ای را توییت کردم مبنی بر اینکه ما خط ۱۰ مترو را کلنگ زنی کردیم، اصلا نگفتند که این کار شهرداری است؛ پیمانکار را آوردند و گفتند که پیمانکار این کار را کرد. از ابزارهایی که داریم باید درست استفاده کنیم، اگر بخواهیم اینگونه عمل شود خیلی از تلاش‌ها و اقدامات به نتیجه نمی‌رسد، چون شما به گونه دیگری نشان می‌دهید و نمی‌گوییم چه کسی این کار را انجام می‌دهد یا برای آن تصمیم گرفته و برنامه ریزی کرده است.
= در هر صورت این شرایطمان است. به نظرم در این زمینه باید نخبگان و کسانی که تفاوت ۲ نگاه را می‌فهمند و مردم و دانشگاهیان معمولا به آن‌ها اعتماد می‌کنند و کسانی که با نگاه کارشناسی به مسائل می‌نگرند، متوجه تفاوت می‌شوند. نتایج تغییر هم معمولا در شرایط مساوی بین ۱۰ درصد، یعنی اگر این میزان نتایج انتخابات تغییر کند، نظر آن تیمی که توانسته این نظر را ایجاد کند رای می‌آورد.
= تهران علاوه بر اینکه یکی از پر جمعیت‌ترین شهرهای دنیاست، با تعدادی چالش‌های جدی هم مواجه است، مانند اتباع، کودکان کار، زباله گردی و امثال آن. اما ۲ چالش در این چند سال گذشته خیلی در مورد تهران مطرح شده است، یکی بحث ایمنی و زلزله و دیگری تداخل مدیریت. به نظر تهران از معدود شهرهایی در دنیا است که سه مدیریت موازی دارد؛ هیئت دولت، استانداری و شهرداری. هر سه برای هر مسئله‌ای و پروژه‌ای اظهار نظر می‌کنند و وقتی بحرانی اتفاق می‌افتد همه پا پس می‌کشند. چرا؟
= قانونی که ما شهرها را بر آن اساس اداره می‌کنیم برای سال ۱۳۳۵ است. محصول نهایی چند سال اداره حکومت توسط دکتر مصدق است که بعد از دوره وی به تصویب می‌رسد. حدود ۵۰ بند آن در سال ۱۳۳۵ به تصویب می‌رسد و ۵۰ بند دیگر آن طی سال‌ها تا اواخر دهه ۵۰ که بعد از انقلاب هم تبصره‌هایی به آن می‌خورد.
= نگاهی که این قانون را نوشته و در زمانی که این قانون نوشته شده کاملا دولت‌ها حاکم بوده است و هنوز توسعه بخش خصوصی و کوچک شدن بخش خصوصی مطرح نبود و کاملا وابسته به دولت و وزارت کشور است. اساسا خیلی نقش اجتماعی هم برای شهرداری‌ها قائل نیست، نقش‌های دیگر هم قائل نیست.
= اختیارات و مسئولیت باید با هم تناسب داشته باشد، یعنی اگر از شهردار مسئولیت و پاسخگویی می‌خواهیم، باید اختیارات را نیز به او محول و پشتیبانی کنیم.
= این مدیریت‌های موازی قطعا یک ایراد واردی است، در این دولت هم برای اصلاح آن تلاش شد، اما من فکر می‌کنم اصلی‌ترین مانع خود بدنه دستگاه‌های دولتی هستند که شاید باید به گونه دیگری باید رفتار کنیم که این کار به نتیجه برسد. مثلا در حوزه آب و برق، در وزارت نیرو توسط شرکت آب منطقه‌ای و شرکت توانیر انجام می‌شود. ما در شرکت آب منطقه‌ای سهامدار هستیم، اما سیبل نداریم.
= تصور کنید که اگر سهامدار عمده این شرکت ما باشیم، این همان اتفاقی است که مدیریت یکپارچه شهری نام دارد. این شرکت ها، چون به شکل شرکت دولتی هستند، اگر شهرداری سهامدار اصلی آن‌ها باشد، خط‌دهنده آن‌ها می‌شود.
= دولت در این دوره، زورش به دستگاه‌های خودش نرسید و خیلی جدی این موضوع را تعقیب نکرد. شاید اولویت‌های دیگری آمد و جای این موضوع را گرفت، اما به طور قطع ما باید این کار را بکنیم. ما به قانون ویژه‌ای برای تهران به عنوان پایتخت نیاز داریم و از یاد نبرید که در بسیاری از کلانشهرهای دنیا، شهرداران مستقیما با رای مردم
انتخاب می‌شوند.