جنگ اول و صلح آخر

از قديم گفته‌اند جنگ اول به از صلح آخر. شوراي نگهبان اين‌بار دقيقا به همين مثل قديمي عمل كرد. از همان ابتدا تكليف همه را مشخص كرد تا انتخابات رياست‌جمهوري اين دوره از همان صورت حداقلي رقابتي كه از سال ۱۳۷۶ به اين طرف داشته هم خالي شود و بازگرديم به مدل انتخاباتي سال‌هاي ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۲ كه رييس‌جمهور از همان ابتدا معلوم بود و چند نفر (عمدتا از حاميان خودش) محض خالي نبودن عريضه به صحنه مي‌آمدند. با اين وضعيت آقاي رييسي ماند و تعدادي از افرادي كه براي پوشش ايشان در مناظره با رقبا آمده بودند و دو، سه رقيب كم‌جان و بدون پايگاه راي جدي و طبعا نتيجه مشخص است. اگر بخواهيم در مقام مقايسه كساني كه تاييد شدند و آنها كه نشدند، چندوچون كنيم حرف زياد است اما بي‌فايده. اينكه چرا فلاني با سوابق اجرايي و سياسي نامشخص تاييد شده اما فلاني با سوابق اجرايي و وزن به مراتب بيشتري تاييد نشده دردي را دوا نمي‌كند، چون قرار بوده در صحنه‌آرايي مشخصي، انتخاباتي كم‌ريسك برگزار و فردي بي‌رقيب برگزيده شود. البته اينها منافي ظرفيت‌ها و توانمندي‌هاي آقاي رييسي نيست. شخصا معتقدم ايشان مي‌توانست در رقابتي جدي و با مشاركت حداكثري مردم نيز پيروز انتخابات و رييس واقعي جمهور مردم ايران شود. اتفاقا به همين دليل معتقدم ايشان نيز نبايد تسليم اين صحنه‌آرايي خطرناك شده و به پيروزي حداقلي قانع شود. جدا از صحنه‌چيني شوراي نگهبان، حضور كانديداي پوششي براي حمايت از ايشان در مناظره‌ها را نيز دون شأن ايشان مي‌دانم و معتقد بودم اگر ايشان گفتمان جذابي به جامعه ارايه كند بدون حضور برخي چهره‌ها نيز مي‌تواند بر رقبا فائق آيد. با شوراي نگهبان كه الان دقيقا مشخص نيست از چه چيزي نگهباني مي‌كند نيز  سخني نيست. اين شورا كه امروز به آرزوي سال‌هاي ديرين خود جامه عمل پوشانده و رويه‌اي را كه از انتخابات مجلس در سال ۹۸ آغاز كرد (و البته در مجالس چهارم، هفتم و نهم هم سابقه داشت) به انتخابات رياست‌جمهوري نيز تعميم داده و با تغلب برداشت خاص خود از نظارت استصوابي مدل جديدي از حكومت اسلامي را جايگزين جمهوري اسلامي كرده است. احراز احتمالي صلاحيت يكي، دو نفر ديگر با رايزني و حكم حكومتي و روش‌هاي مشابه نيز چيزي از قلم و خطر اين رويكرد نخواهد كاست. به هر روي، اين انتخابات نيز بي‌دردسر با پيروزي نامزد مورد نظر حاكميت (كه مي‌توانست منتخب واقعي مردم هم باشد) به پايان خواهد رسيد و اين درخت ناميمون ميوه مدنظر را خواهد داد اما نگراني‌ها براي خشكيدن اين بستان كه از دوران مشروطه تاكنون با خون‌هاي پاك ميهن‌پرستان و آزادي‌خواهان و شايسته‌ترين فرزندان اين ديار آبياري شده و طراوت يافته بود، بيش از پيش خواهد شد.