هنر کجاست؟

حسن معظمی‪-‬ مدت زمان زیادی به انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری باقی نمانده است و کاندیداها شروع به ارائه برنامه‌های خود برای آینده کشور کردند و وعده‌هایی را هم نیز به مردم می‌دهند اما اگر دقت کرده باشید متوجه می‌شوید که هیچ کدام از کاندیداها برنامه، صحبت و یا حتی اشاره‌ای به حوزه فرهنگ و هنر ندارند. انگار در کشور چیزی به نام فرهنگ و هنر وجود ندارد.
سینما هنر رسانه است اما در برنامه‌های نامزدهای انتخاباتی جایگاهی ندارد. کاندیداها در زمینه‌های مختلف شعار و برنامه‌هایی را ارائه می‌دهند اما نمی‌گویند چه اهداف و برنامه‌هایی برای حوزه هنر دارند. حال در چنین شرایطی برخی‌ها به خود این اجازه را می‌دهند در همه حوزه‌ها به خصوص حوزه هنر سرک بکشند و برای خودشان حیاط خلوت قائل بشوند. نمونه بارز آن هم توقف برخی از فیلم‌ها آنهم به دلایل مختلف است. از همین رو طبیعی است که برخی از سازمانها یا نهادها، ضعف‌های خودشان را که در یک سریال نشان داده می‌شود تحمل نکنند و باعث توقف یک فیلم یا سریال شوند تا اصلاحات مورد نظرشان بر روی آن فیلم صورت بگیرد. اساسا متولی فرهنگ وهنرمان آزاد نیست چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واقع هیچ کاره است. الان حوزه نمایش خانگی را به صدا و سیما تفویض اختیار کردند؛ خب صدا و سیما به دنبال چیست و قرار است چه چیزی را به ما نشان دهد؟ آیا صدا و سیما برای تولیدات خود ارزش قائل است؟ معلوم است که خیر. به این خاطر که صدا و سیما حتی سریال‌هایی را که در گذشته نشان داده است در باز پخشش، با سانسور مواجه می‌کند. اکنون سوال اینجاست که فیلمساز باید چه کار کند یعنی با این شرایط باید منتظر باشد که یک فیلمنامه سفارشی به او برسد تا فیلم بسازد؟ از طرف دیگر چون سیستم فیلمسازی ما دولتی است برخی از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها چون دستمزدشان را دریافت کرده‌اند شاید خیلی دغدغه این مسئله را نداشته باشند که فیلم‌شان فروش برود یا خیر. به هر حال قدرت نظارتی از آنجا که خودش را دست بالا می‌گیرد با چنین اقداماتی احترامی برای مخاطب قائل نمی‌شود.