اخبار ویژه

  دودوزه‌بازی انتخاباتی افراطیون مدعی اصلاحات
روزنامه حزب کارگزاران به عنوان یکی از سه پدرخوانده ائتلاف اصلاحات و اعتدال، عبدالناصر همتی را به عنوان «صدای سوم» معرفی کرد.
روزنامه سازندگی تیتر اصلی خود را به «صدای سوم» اختصاص داد و مدعی شد همتی صدای سوم است. این روزنامه اصلاح‌طلب قبلاً هم از قول همتی تیتر زده بود «مستقل هستم».
در همین حال روزنامه آرمان هم به عنوان یک روزنامه دیگر، همتی و مهرعلیزاده را در تیتر یک خود به عنوان «نامزدهای مستقل» معرفی کرده است. این در حالی است که همتی رئیس کل بانک مرکزی و بیمه در دولت‌های روحانی، خاتمی و هاشمی بوده، و مهرعلیزاده نیز سوابق استانداری و معاونت رئیس‌جمهور را در دولت‌های روحانی و خاتمی برعهده داشته است. آرمان در عین حال از قول علی صوفی (وزیر رفاه و کار دولت خاتمی) نوشته که همتی و مهرعلیزاده منتظر چراغ سبز جبهه اصلاحات هستند. او حمایت از این دو را مشروط خوانده و این همان تعبیری است که علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی کارگزاران هم در گفت‌وگو با خبر آن‌لاین مطرح کرده است. نمازی می‌گوید؛ جبهه اصلاحات صریحاً اعلام کرده‌اند که در انتخابات نامزد ندارند ولی اگر همتی در مناظره‌ها خوب ظاهر شود شاید نظر جبهه اصلاحات تغییر کند. مفهوم دیگر این سخنان آن است که همتی و مهرعلیزاده باید در اظهارات و مناظره‌ها نظر سران جبهه اصلاحات را جلب کنند و چون این جلب توجه طبیعتاً ناظر به کارآمدی و کفایت نیست، نمی‌تواند مفهومی جز هل دادن دو نامزد به ارتکاب رفتارهای رادیکال مورد پسند افراطیون مدعی اصلاحات داشته باشد. یادآور می‌شود افراطیون مدعی اصلاحات در انتخابات سال 88 نیز تقسیم کار کرده و در دو ستاد موسوی و کروبی حضور یافته بودند و از هر یک از آنها می‌خواستند هر چه رادیکال‌تر موضع بگیرند تا بتوانند نامزد نهایی مورد حمایت جبهه اصلاحات باشند. رازگشایی نظرسنجی‌های دولتی از بداخلاقی دو نامزد


مرور نتایج آخرین نظرسنجی‌های مراکز دولتی، راز تندخویی و بداخلاقی دونامزد دولتی را در مناظره اقتصادی بازگو می‌کند.
در حالی که قرار بود مناظره اول نامزدها، موضوعات اقتصادی باشد، آقایان همتی و مهرعلیزاده ضمن اهانت و اتهام‌پراکنی علیه دیگر نامزدها، سعی کردند موضوع مناظره را که دغدغه اول مردم هم هست، به حاشیه بکشانند.
به لحاظ تحلیلی می‌توان گفت این کار غیراخلاقی دو دلیل داشت؛ یکی دیکته‌های پدرخواندگان طیف مدعی اصلاحات و اعتدال که در روخوانی‌های برخی متن‌ها (بی‌ربط به سؤالات اقتصادی) مشهود بود و دیگری اطلاع از بی‌اعتباری و ریزش مقبولیت طیف متبوع خود در میان مردم.
در این زمینه، مرور نتایج نظرسنجی‌های دولتی، می‌تواند تا حدودی توضیح دهد که چرا این نامزدها مرتکب بداخلاقی و در واقع انتحار پیش چشم مردم شدند.
براساس نتایج نظرسنجی یک مرکز معتبر دانشگاهی که مربوط به چند روز قبل از مناظره است درصد رأی نامزدها به این شرح بوده است:
رئیسی 67 درصد، همتی 5 درصد، مهرعلیزاده 1 درصد/ رضایی 7 درصد / جلیلی 4 درصد / زاکانی: زیر 1 درصد / قاضی زاده 1/ نامعلوم: 15 (رو به افزایش).
از سوی دیگر مرکز افکارسنجی ایسپا (نزدیک به دولت) چند روز قبل از مناظره، از شهروندان پرسیده «اگر الان انتخابات برگزار شود به چه کسی رأی می‌دهید؟»
از میان افرادی که در انتخابات شرکت می‌کنند و نامزد مورد نظرشان را انتخاب کرده‌اند، 82/4 درصد ابراهیم رئیسی، 2/2 درصد عبدالناصر همتی، و 0/2 درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیده بودند.
همچنین از بین افرادی که قطعاً یا احتمالاً در انتخابات شرکت می‌کنند ولی هنوز نامزد مورد نظرشان را انتخاب نکرده‌اند، اگر امروز انتخابات برگزار شود، 53/3 درصد ابراهیم رئیسی، 2/9 درصد عبدالناصر همتی و 1/3 درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیده بودند.
همچنین رئیس مرکز افکارسنجی ایسپا در گفت‌وگو با جام جم تصریح کرد: 80 درصد رأی‌دهندگان کاری به جناح‌ها ندارند.
رفیعی بهابادی با بیان اینکه وضعیت نامناسب اقتصادی و احساس ناامیدی، برمیل به مشارکت اثر منفی گذاشته، می‌افزاید: همه ما با این صحبت رهبر معظم انقلاب که مردم از نامزدها و رئیس‌جمهوری آینده کار می‌خواهند موافق هستیم و طبق نظرسنجی‌ها اقتصاد و عدالت در همه حوزه‌ها و در رأس آن در حوزه اقتصادی برای مردم بسیار پررنگ و مهم است.
وی درباره گرایش سیاسی مردم هم گفت: در حال حاضر یکی از نتایجی که ما در نظرسنجی‌ها به آن رسیده‌ایم این است که میزان تمایل مردم به گرایش‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا به شدت کاهش پیدا کرده است؛ به طور مثال مجموع گرایش اصولگرا و اصلاح‌طلب در آخرین نظرسنجی تلفنی به زیر 20 درصد رسیده که البته ممکن است در نظرسنجی حضوری مقداری از این بالاتر باشد در حالی که سال 96 و نزدیک انتخابات، این عدد حدود 43 درصد بوده است. رئیس ایسپا این را هم گفته بود که؛ اختلاف رأی آقای رئیسی با بقیه بسیار زیاد است.
وی افزوده بود: گرایش کماکان به سمت آقای رئیسی است و تقریباً نصف کسانی که هنوز در مورد گزینه انتخابی به قطعیت نرسیده‌اند، آقای رئیسی را مطرح می‌کنند؛ یعنی شواهد نشان می‌دهد حتی کسانی که نسبت به نامزدها دچار تردید هستند، رأی‌شان فعلاً بیشتر به سمت آقای رئیسی است. دوتابعیتی‌های تیم آمریکا در کمین تیم ایران
روزنامه دولتی ایران، با رویکرد مثبت، حضور یک ایرانی دوتابعیتی در تیم مذاکراتی آمریکا را پوشش داد.
این روزنامه در خبری با عنوان «دیپلمات ایرانی‌تبار به تیم آمریکا در وین پیوست/ عراقچی: همه معتقدند اختلافات حل شدنی است»، نوشت: «خبر مرتبط با هیئت آمریکایی که از ابتدای گفت‌وگوها در وین حضور دارد، این بود که آرین طباطبایی، دیپلمات ایرانی‌تبار به این تیم اضافه شد.
آرین طباطبایی، از تحلیلگران مسائل ایران در آمریکا بهمن سال قبل به عنوان مشاور ارشد معاون وزارت خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امور امنیت بین‌الملل منصوب شد. طباطبایی مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا در تیم مذاکراتی ایالات متحده در نشست مشترک با هیئت دیپلماتیک روسیه در مذاکرات وین شرکت کرد. طباطبایی دارنده مدرک دکتری تخصصی در رشته مطالعات جنگ از دانشگاه «کینگز کالج لندن» است و به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی صحبت می‌کند. او فرزند سید جواد طباطبایی، روشنفکر و استاد دانشگاه ایرانی است که پروژه ایرانشهری را دنبال می‌کند.».
یادآور می‌شود سید جواد طباطبایی از مدعیان زوال اندیشه پس از اسلام است اما با این وجود آقای روحانی چند سال قبل، جایزه جشنواره فارابی را به وی اعطا کرد!
همذات‌پنداری و خبر مثبت روزنامه دولت درباره عضو ایرانی‌تبار تیم آمریکا در حالی است که افرادی از این دست به تابعیت آمریکا درآمده و معتقدند که زیر پرچم آمریکا در مقابل دشمنانش خدمت کنند و حتی در صورت جنگ بجنگند. در واقع تیم آمریکایی به اعتبار اعتمادش به فرد یاد شده، او را در مذاکرات کنار خود به خدمت گرفته است؛ همان‌گونه که فرد دوتابعیتی دیگر به نام سحر نوروززاده در تیم مشاوران امنیت ملی باراک اوباما حضور داشت و بعدها فاش شد که نوروززاده، دیدارهایی را با عبدالرسول دری اصفهانی، عضو و مشاور تیم مذاکراتی ایران (برجام) ترتیب داده است. نفوذ تیم امنیتی آمریکا در تیم مذاکره کننده ایرانی و مشاوران آن موجب شد برجام در حوزه واگذاری امتیازات از سوی ایران کاملاً دقیق و روشن تنظیم شود، اما حقوق ایران سرهم‌بندی شود و آمریکا بتواند ضمن نقض تعهداتش، طلبکار ایران هم بشود. به عبارت دیگر، امثال دری اصفهانی و کاوه مدنی و سایر عناصر دوتابعیتی نفوذی در دیوان‌سالاری دولتی، همان خدمت را در حق آمریکایی‌ها مرتکب می‌شوند که عناصر دوتابعیتی حاضر در تیم و طرف آمریکایی. بانک مرکزی، طلبکار دولت رئيس بانک، مدیون روحانی!
سخنان چندی قبل رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر مدیون بودنش به روحانی با واکنش‌های اجتماعی بسیار مواجه شد.
رئیس کل بانک مرکزی چند روز قبل ضمن انتشار توئیتی مدعی شده بود: من مثل همه مردم به خاطر دفاع روحانی از برجام، مدیون ایشانم.
جهان‌نیوز ضمن انتشار متن این توییت از مردم خواست نظر خود را در این باره بیان کنند:
* خیلی‌ها مدیون جناب روحانی هستند به‌ویژه آن صدها مدیر اصلاح‌طلبی که درب بیت‌المال را باز دیدند و حقوق‌های میلیونی به خودشان دادند...!
* بابا این برجام رو رها کنید بوی جنازه برجام همه دنیا رو برداشت شماها هنوز ایستادید بالای سرش و دم از برجام می‌زنید.
* از طرف خودت حرف بزن، یعنی چی من هم مثل همه مردم ایران!
* اینها خودشان را همه مردم می‌بینند. من یکی مدیون حسن روحانی نیستم چون برجام به جز گرانی و فقر و بیکاری برای کشور ما چیزی به ارمغان نیاورد.
* از صدقه‌سری برجام امسال اجاره‌های مسکن سر به فلک کشیده است. روحانی مچکریم!
* شما ظاهرا شکمت سیر است، منزل بزرگ و خودروی شخصی داری، درآمد مکفی هم داری و... که این‌طوری صحبت می‌کنی؟! از قدیم گفتند سواره از پیاده خبر ندارد.
* برجام اقتصاد کشور را قفل کرد.
* آدمی که حتی نتونست قیمت ارز رو کنترل کنه، آدمی که توان کنترل چند تا بانک را هم نداشت و... از چی تشکر می‌کند؟
* شما حتما مدیون مردم هستید ولی مردم هرگز.
* شما فکر کنم توجهی به نظرسنجی‌ها ندارید. همین که حواستون نیست آقای روحانی یکی از غیرمحبوب‌ترین افراد سیاسی حال حاضر کشور است نشان می‌دهد که از مسائل سیاسی چندان سررشته‌ای ندارید.
* خب الحمدلله اقتصاددان هم هستید و برجام‌دوست هم هستید. پس صف مرغ‌ها در دوره شما طولانی‌تر می‌شود.
* بالاخره صدای خاموش مردم هستی یا مدیون بانی وضع موجود؟!
* رئیس قبلی بانک مرکزی (آقای صیف) زمانی که هنوز ظاهر برجام توسط آمریکا حفظ شده بود، درخصوص برجام اعلام داشت «تقریبا هیچ‌چیز عاید ما نشد».
یادآور می‌شود ادعای مدیون بودن رئيس بانک مرکزی نسبت به آقای روحانی در حالی است که به اذعان خود وی، دولت بیش از 100 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار است! این بدهی‌ها بخشی از علل تشدید تورم محسوب می‌شود.