تا هر دو دروغ گفته باشیم!(نکته)



در مناظره تلویزیونی ۷ نامزد ریاست‌جمهوری برخورد آقایان همتی و مهرعلیزاده اگرچه تاسف‌آور و دور از شأن کسانی بود که در قاب نامزد ریاست‌جمهوری ظاهر شده‌اند ولی این برخورد سخیف بی‌فایده هم نبود و به وضوح نشان داد بلایی که طی ۸ سال گذشته بر سر ملت و مخصوصاً اقتصاد کشور آمده است از کدام آبشخور آب خورده است! آقایان همتی و مهرعلیزاده تقریباً به هیچ‌یک از پرسش‌های مطرح شده پاسخ ندادند و فرصت را به تعریف و تمجید از خود و طرح ادعاهای خلاف و لاف‌های گزاف اختصاص دادند. آنچه در این میان به وضوح احساس می‌شد، فرصت‌سوزی نامزدهای دولت برای عبور از این بخش مناظرات بود که به مسائل اقتصادی و معیشت مردم اختصاص داشت و آقایان برای دفاع از عملکرد خود و دولتی که به نمایندگی از آن نامزد شده‌اند، پاسخی نداشتند!
گفتنی‌ها در این باره اگرچه بسیار است ولی نقد و بررسی مناظره‌ای که چهار ساعت به طول انجامیده است در این نوشته کوتاه نمی‌گنجد. با این حال بخش‌های حساس‌تر آن را در گزارش امروز کیهان آورده‌ایم و در روزهای بعد نیز به آن خواهیم پرداخت. در این وجیزه اما، فقط به عنوان مشتی از خروارها و اندکی از آن بسیارها، به دو نمونه ‌اشاره‌ای گذرا داریم.


۱- جناب همتی می‌گوید؛ «عدم پذیرش FATF در مجمع تشخیص مصلحت، پدر اقتصاد کشور را درآورده»! و این درحالی است که ایشان در بهمن ماه ۹۸ با ‌اشاره به اجلاس FATF گفته بود «برخی به خاطر اجلاس آتی FATF تلاش می‌کنند التهابی در بازار ارز ایجاد کنند، ولی همان‌طور که گفتم تصمیم اجلاس FATF تاثیر معناداری در بازار ارز نخواهد داشت.»! اما، وقتی در مناظره تلویزیونی از آقای همتی درباره این تناقض سؤال می‌شود، می‌فرمایند؛ آن ادعای خلاف (دروغ) را در سال ۹۸ برای کنترل بازار گفته‌ام! و توضیح نمی‌دهند که اگر معتقدند «عدم پذیرش FATF پدر اقتصاد کشور را درآورده است»! چرا با دروغی که گفته‌اند باعث شده‌اند «پدر اقتصاد کشور دربیاید»؟! و چه تضمینی هست که بعدها همین اظهارات اخیرشان را به اصطلاح       «دروغ مصلحت‌آمیز» ندانند! و از کسی که حاضر می‌شود پدر اقتصاد کشور دربیاید تا به قول خودشان بازار را کنترل کنند - و البته نتوانسته‌اند - چه انتظاری می‌توان داشت که فردا به بهانه‌ای دیگر بلای دیگری بر سر اقتصاد کشور و معیشت مردم نازل نفرمایند؟! و...
۲- آقای مهرعلیزاده به‌گونه‌ای محسوس و البته سخیف      و ناشیانه که با اعتراض شدید و تمسخر برخی از اصلاح‌طلبان هم‌حزبی ایشان نیز قرار گرفت، سعی می‌کرد ناتوانی خود در تبیین ابتدایی‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین مسائل را با دروغ‌های شاخدار جبران کند و با اهانت و حمله به بزرگان بر کوچکی خود سرپوش بگذارد! ایشان در مقابل تعجب توأم با تمسخر دیگران ادعا کرد که آقای رئیسی فقط ۶ کلاس سواد دارد! این ادعا حتی از سوی رسانه‌های بیگانه که این روزها در دفاع از نامزدهای دولت یقه چاک می‌دهند نیز با تمسخر روبه‌رو شد. بدیهی است که آقای مهرعلیزاده به خوبی می‌دانست که دروغ می‌گوید و آقای رئیسی علاوه بر اجتهاد، دکترای حقوق هم دارند. ولی چرا این دروغ بزرگ را بر زبان می‌آورد؟
با طرح این دروغ در پی چیست؟! فقط تصور بفرمائید که ایشان غیر از حمله و اهانت به بزرگان چه امتیاز قابل ارائه دیگری داشته‌اند؟!
آقای مهرعلیزاده در پایان چند بیت شعر هم به زبان آذری خواند که اهانت به تمامی مردم ایران و مخصوصاً هموطنان غیور و شریف آذری‌زبان بود و خواهران و برادران آذری‌زبان، فضای مجازی و سایت‌ها را از اعتراض به او پُر کرده‌اند. نگارنده این سطور متاسفانه زبان‌آذری نمی‌داند ولی ترجمه آن را به نقل از برادران آذری آورده‌ایم؛
حیدر بابا آدم‌های مَرد به جامعه تحویل ده
بینی انسان‌های نامرد را به خاک بمال
در گردنه‌ها گرگ‌ها را بگیر و خفه کن
بگذار بره‌هایت با خیال راحت در دشت‌ها بچرند
دنبه‌های گوسفندهایت پروار بشوند
حالا خودتان قضاوت کنید که چه کسانی مثل گرگ به جان ملت افتاده‌اند و با تورم ۴۰ درصدی و گرانی افسارگسیخته و ۷ برابری قیمت مسکن و اجاره‌بها و تعطیل کردن کارخانه‌ها و بیکاری جوانان و غارت اموال عمومی و... عرصه را بر مردم تنگ کرده‌اند و در همان حال چه کسانی در دشت اموال مردم به چرا مشغولند و دنبه‌های خود و نزدیکانشان را پروار می‌کنند؟!
۳- و بالاخره این سروده را در پاسخ آقایان وصف‌الحال می‌دانیم:
هرکس بد ما به خلق گوید
ما چهره ز غم نمی‌خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم!

حسین شریعتمداری