فتح بابت برای تمام مربیــان ایرانی

گزارش ‌ وصال روحانی       یحیی گل‌محمدی به یک نشریه چینی گفته است اگر پیشنهاد هدایت یک تیم حرفه‌ای این کشور به‌ وی ارائه شود، آن را بررسی می‌کند و این بدان سبب است که او از هر چالش جالب و تازه‌ای استقبال می‌کند. سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران به ‌گزارش نشریات قطری پیشنهادی از یکی از باشگاه‌های این کشور هم دریافت کرده اما با ارائه پاسخ منفی متذکر شده که قصد دارد به متن قراردادش با سرخ‌های تهرانی که تا پایان فصل آتی استمرار دارد، پایبند بماند. عده‌ای بر این باورند که سرکرده کادر فنی قرمز‌های تهرانی در 50 سالگی به درجه‌ای از مهارت و تجربه رسیده که به مسأله کار در لیگ‌های خارجی هم بیندیشد و در چنین اندازه‌هایی تلقی شود. این درست است که او بیش از حد آرام و خجول و قانع است و این با نیازها و فرمول‌های کسب موفقیت در فوتبال داخلی ایران که سروصدای زیاد و شلوغی بپا کردن از جانب مربیان است، تضاد آشکاری دارد اما یحیی با دوباره‌سازی پرسپولیس و تبدیل «سرخ‌های مدل برانکو» به «قرمزهای دلخواه خودش» ابزارهای موفقیت را هم از دست نداده است.   عبور از مهلکه‌ها بی‌گمان کلاس و کارآیی‌های «پرسپولیس برانکو» بسیار بهتر و بیشتر از «پرسپولیس یحیی» است اما این مربی ایرانی در میان تمامی گزینه‌های وطنی برای هدایت این تیم اگر بهترین مطلق جلوه نکرده باشد، یکی از 3 انتخاب نخست و معقول و مردی است که می‌تواند در دل مسابقات و گرمای رقابت‌های داغ کلید‌های موفقیت را به تدریج بیابد و به آرامی و براساس مشاهدات و نقشه‌چینی‌هایش، تیم خود را تا سرحد امکان از مهلکه‌ها برهاند و از باخت‌ها تساوی و از تساوی‌ها پیروزی بسازد. تعداد قابل توجه دیدارهایی که گل‌محمدی با تغییر روش کار تیمش و انجام تعویض‌های لازم «نیمه مربیان» را از رقبا برده و بازی‌ها را به سود پرسپولیس به پایان رسانده، نشانگر صحت این مسأله و ثابت‌کننده هنر یحیی در خواندن دست حریفان و انتخاب و اجرای تاکتیک‌هایی است که برد را پس‌ از بررسی مجدد امور در بین دو نیمه و با در اختیار گرفتن ساز و کارهایی تازه میسر می‌سازد.   مراحل و مراتب یک تغییر هویت اما تک قهرمانی پرسپولیس در لیگ ‌برتر با یحیی‌ گل‌محمدی که فصل پیش به دست آمد، اولاً محصول مشترک وی و گابریل کالدرون بود که دومی سرخ‌ها را در نیم فصل اول لیگ بیستم هدایت می‌کرد (و سپس زمام امور را به یحیی سپرد) و ثانیاً با تیمی به‌دست آمد که منهای اضافه‌شدن حسین کنعانی‌زادگان، تمام و کمال از همان مهره‌های زمان ایوانکوویچ شکل می‌گرفت و به واقع یحیی و کالدرون با استفاده از تیمی اول شدند و افتخار قهرمانی را کسب کردند که تیم برانکو بود و نه تیم آنان، پس از اتمام لیگ بیستم و در راه شرکت در لیگ قهرمانان آسیا 2020 و سپس لیگ برتر 1400- 1399 بود که پرسپولیس تا 50 و حتی 60‌درصد تغییر چهره و تغییر پرسنل داد و ابتدا 7 بازیکن در ماه‌های مرداد و شهریور 1399 و سپس چهار، پنج بازیکن هم در تابستان امسال به ترکیب سرخ‌ها تزریق شدند و یحیی، پرسپولیس را از نو و براساس توانایی‌های آنان تغییر وضعیت داد و بتدریج و با گذشت ماه‌ها در اواسط خرداد 1400 به نقطه‌ای رسیده است که می‌توان تیم فعلی قرمزها را تیم یحیی نامید و به‌رغم حضور مهره‌های متعددی از تیم برانکو در تیم فعلی، آن را محصول تلاش‌ها و انتخاب‌های این مربی ایرانی دانست و مکانیسم‌های آن را به کلی متفاوت با نحوه عمل و شیوه بازی قرمز‌ها در دوران ایوانکوویچ دانست. استفاده از امثال سعید آقایی و علی شجاعی در سمت چپ میدان، قرار دادن میلاد سرلک و اخیراً محمد شریفی در مرکز میدان، استقرار عیسی آل‌کثیر در نوک حمله و شهریار مغانلو در پست مهاجم مکمل، بهره‌گیری از احسان پهلوان در پست هافبک آزاد و البته مستقرشدن حامد لک درون دروازه، پرسپولیسی را ساخته است که دیگر برانکویی بازی نمی‌کند و تابع ایده‌ها و مجری روش‌های یحیی است.   شباهت‌ها وتفاوت‌ها گل‌محمدی در این میان به برخی مهره‌های ایام برانکو نیز نقشی وسیع‌تر و کلیدی‌تر در قیاس با ایام برانکو واگذار کرده و سرآمد اینگونه نفرات امید عالیشاه است. یحیی مثل سرمربی کروات بسیار موفق سابق پرسپولیس در هر فرصت لازم و در هر زمان ضروری و حساس از سیامک نعمتی در پست مدافع راست نفوذی که تخصص اول او نیست، بهره‌ گرفته و به‌ رغم نیمکت‌نشین‌های یک یا دو در میان کمال کامیابی‌نیا و احمد نوراللهی که محصول علاقه ‌به وضوح بیشتر یحیی به میلاد سرلک، شاگرد پیشین او در تیم پدیده مشهد است، این دو را هم هرگز از محاسبات درجه اول خود حذف نکرده و در اکثر موارد از آنها بهره‌گرفته است. مهدی عبدی که از دوران کوتاه حضور کالدرون در پرسپولیس به بازی گرفته شد، در دوره یحیی نیز به‌رغم فرصت‌های از دست رفته زیادش به حد قابل ملاحظه‌ای در ترکیب تیم به بازی گرفته شده و با اینکه از مهدیخانی آب چندانی گرم نشده و آرمان رمضانی جواب گفته شده و به اردوی رقیب بزرگ (استقلال) کوچ کرده و فرجی هم همان مدافعی نشان نداده که در تیم پدیده جلوه کرده بود اما حضور آنها نیز سبب شده پرسپولیس فعلی تیم یحیی باشد و نه همان تیمی که برانکو ساخت و قهرمانی‌های قاطع‌تر و متوالی آن تیم در سه دوره لیگ و همچنین رسیدنش به فینال لیگ قهرمانان آسیا در فصلی که پرسپولیس بیشترین کمبودها و تعداد زیادی مصدوم و محروم داشت و فیفا این تیم را از خریدهای تازه بازداشته بود، نشان از بزرگی کار وی و کلاس برتری داشت که در تیم ایوانکوویچ می‌شد آن را یافت. این البته به معنای نقض و رد دستاوردهای یحیی نیست و تیم ساخته شده توسط او هم کارآمد است ولی رقابت پایاپای سپاهان با تیم یحیی نشان از آن دارد که یحیی در اولین فصلی که واقعاً همه چیز پرسپولیس با آرای وی شکل گرفته، برای تکرار حکومت‌های مطلقه زمان برانکو مشکلاتی بزرگ داشته که تا این لحظه برای او لاینحل مانده است.   شایسته‌هایی که پر شمارند این توضیحات و فرایندها، ما را به نقطه‌ای می‌رساند که بپرسیم آیا یحیی به درجاتی از تکامل کاری‌اش در مقام یک سرمربی رسیده که از این پس خود را در اندازه‌های حضوری موفق در یک لیگ خارجی بداند و آیا کسانی که معتقدند او در این اندازه‌ها هست، درست می‌پندارند؟ به شهادت اتفاقات و انتقال‌های سال‌های دور و نزدیک، فوتبال ایران کمترین انتقال مربی را به خارج داشته و از کوچ 45 سال پیش مرحوم ناصر‌حجازی به محمدان بنگلادش تا اشتغال عباس رضوی و محمدحسین ضیایی در لیگ‌های سوئد و مجارستان در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 میلادی و سپس سر برآوردن مربیان دورگه ایرانی تبار در جاهای مختلف جهان (شامل الکساندر نوری و البته افشین قطبی)، صادرات مربیان ما در قیاس با کوچ‌های فوتبالیست‌های ما چیزی نزدیک به صفر بوده است. با این اوصاف هرگونه کوچ تازه مربیان ایرانی به لیگ‌های خارجی می‌تواند تغییر دهنده این روند و یک فتح باب تازه باشد و یحیی حتی اگر در چین و قطر یا جاهای دیگر ناموفق باشد، به لطف تجربیات برگرفته در آن مشاغل می‌تواند حضوری پربارتر در لیگ ایران در سنوات بعدی و در بازگشت به عرصه‌های داخلی داشته باشد. این راهی است که اگر گل‌محمدی طی کند، گشایشی مهم و بزرگ برای تمام مربیان شایسته فوتبال کشورمان خواهد بود که البته تعدادشان به هیچ روی کم نیست.