اشتغال حلقه گمشده در سیاست‌های روزمره

آفتاب یزد: علی‌رغم جمعیت حدود ۸۳ میلیون نفری ایران در خوش‌بینانه‌ترین حالت، فقط ۲۵ میلیون تن در مشارکت اقتصادی حضور دارند. درصد مشارکت اقتصادی زنان نیزدر جامعه ما خیلی پایین است و نیازمند سیاستگذاری‌های بسیاری در این زمینه هستیم. اشتغال تنها ۲۵ میلیون ایرانی، مصرف‌کننده بودن جمعیت زیادی، کاهش فروش ناشی از تحریم‌های ظالمانه و اتکا به منابع مالیاتی باعث افزایش بیکاری در کشورمان شده است.
در حال حاضر در بسیاری از عرصه‌ها، اشتغال ناقصی داریم و متاسفانه اخباری نگران‌کننده را می‌شنویم. واقعیت این است که بخشی از مشاغل کنونی، توان مدیریت یک خانواده را ندارند. بسیاری برای گرداندن چرخ زندگی و تامین خانواده در دو یا سه جا کار می‌کنند. اشاره مسئولین ایران به مقوله بیکاری و ضرورت افزایش تولید نشان می‌دهد که ما در وضعیت اقتصادی خوبی نیستیم. امیدواریم سیاست‌هایی برای افزایش اشتغال اتخاذ شود.
نرخ رشد بر اساس افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی نسبت به سال ماقبل اندازه‌گیری می‌شود، ولی تاثیر این شاخص بر اقتصاد و به طور کلی شرایط اجتماعی یک کشور، خود را در دراز مدت نشان می‌دهد. رشد اقتصادی، برای یک کشور، بر افزایش تولید ناخالص داخلی در دراز مدت تکیه دارد. منظور از تولید ناخالص داخلی، به زبان ساده، ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می‌شود. با سرشکن کردن این متغیر بر جمعیت یک کشور، تولید داخلی سرانه به دست می‌آید. اگر میانگین سالانه رشد جمعیت از میانگین سالانه رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد، طبعا سطح زندگی
سقوط می‌کند.


این به آن معنا است که برای افزایش سطح رفاه مردم، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی باید به گونه‌ای محسوس از نرخ رشد جمعیت بیشتر باشد و در همان حال، طی یک دوران کم و بیش طولانی تداوم یابد. تاکید بر این نکته ضرورت دارد که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تنها به شرط تداوم می‌تواند به ارتقای چشمگیر یک اقتصاد و یک جامعه بیانجامد. در یک کشور صادر‌کننده نفت، به دلیل افزایش اتفاقی صادرات این کالا و یا اوجگیری قیمت آن در بازار جهانی، حجم تولید ناخالص داخلی می‌تواند طی مدتی کوتاه به گونه‌ای چشمگیر بالا برود. ولی به محض کاهش صادرات و یا سقوط قیمت نفت در بازار جهانی، نرخ رشد در کشور مورد نظر با همان سرعت کاهش می‌یابد. به بیان دیگر رشد تولید ناخالص داخلی باید سال‌ها ادامه یابد تا جامعه‌ای را به گونه‌ای کیفی در مسیر بهبود متحول کند. استحکام و پایداری این تحول در اقتصادهایی تحقق می‌یابد که قدرت محرکه اصلی آن‌ها درونزا باشد و از بخش‌های گوناگون فعالیت (صنعت، خدمات، کشاورزی) سرچشمه بگیرد.
بخش بزرگی از رشد اقتصادی کشورها، مدیون بهبود بهره‌وری است. طی چهل سال گذشته حدود سی تا چهل درصد رشد اقتصادی در کشورهای پویای آسیایی از رشد بهره‌‌وری منشا گرفته، حال آنکه ‌این نسبت در اقتصادی ایران زیر یک
درصد بوده است. سهم عظیم بخش دولتی و سیاست‌های حمایتی پرهزینه ولی بی‌ثمر در زمره مهم‌ترین عوامل ضعف
بهره وری در ایران اند.
>اشتغال با افزایش تولید رابطه مستقیم دارد
مرتضی افقه، اقتصاددان درخصوص بحث اشتغال و افزایش بیکاری به خبرنگار ما گفت: طبیعتا اشتغال رابطه مستقیم با تولید و تولید رابطه به سرمایه‌گذاری دارد و سرمایه‌گذاری هم بستر آرام می‌خواهد و این بی‌ثباتی‌ها و تنش‌های مجود در کشور برای سرمایه‌گذار جالب نخواهد بود.
وی در ادامه اظهارداشت: از بعداز جنگ تا به امروز بی‌ثباتی در داخل کشور وجود داشته چرا که همیشه ایران در روابط خارجی دچار تنش بوده است و اگر این روابط خارجی حل نشود این بی‌ثباتی ادامه دار خواهد بود از طرفی نیز ایران وابسته به فروش نفت است و حتی در تامین نیازهای اولیه تولید هم وابسته به واردات می‌باشد و اقتصاد ایران تا وقتی که به واردات وابسته است نمی‌تواند رونقی داشته باشد.
این اقتصاددان در ادامه اظهارداشت: در دوره احمدی‌نژاد این بی‌ثباتی آغاز شد و یک مقطعی در برجام این بی‌ثباتی‌ها فروکش کرد و سرمایه‌گذاری در کشور صورت گرفت اما از وقتی ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد این بی‌ثباتی‌ها دوباره آغاز شد و ایران در روابط با دیگر کشورها با مشکل رو به رو شد در وهله اول باید مقابل این بی‌ثباتی‌ها ایستادگی کرد و آنها را حل کرد حال رئیس جمهور بعدی حتی اگر اصولگرا هم باشد باید به دنبال حل این بی‌ثباتی‌ها باشد. وی در ادامه از مذاکرات وین گفت: مذاکرات وین در حال حاضر هم به نتیجه رسیده است و دولت بعدی نتیجه آن را می‌بیند و از مزایای این مذاکره استفاده خواهد کرد اما اگر با رویه شعاری‌عدم همکاری با غرب باشد این مذاکرات بی‌فایده خواهد شد.
>سرمایه‌گذاری همیشه منجربه اشتغال نخواهد شد
مرتضی افقه در ادامه از سرمایه‌گذاری در بخش اشتغال گفت: همه فکر می‌کنند سرمایه‌گذاری منجربه اشتغال می‌شود اما این فکر صحیح نیست. بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها مانند پتروشیمی و فولاد اشتغالی ایجاد نمی‌کند وسرمایه ملی را افزایش می‌دهد اما اگر سرمایه‌گذاری برای اشتغال باشد امری جدا است که باید سرمایه‌گذاری در کارخانه‌های تولیدی و کوچک صورت گیرد تا اشتغال ایجاد شود اما همان طور که گفتم سرمایه‌گذاری در بخش اشتغال حائز اهمیت است چرا که این سرمایه‌گذاری باید ‌به سمت افزایش رشد اقتصاد ملی است یا اشتغال اگر برای اشتغال باشد باید اولویت
نیروی کار ارزان باشد تا سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری راغب شود.