دیپلماسی اقتصادی در کما

پلان اول: در پرواز بودم و اندیشه نوشتن پیرامون دیپلماسی اقتصادی با تاکید بر انرژی که یکی از مولفه های قدرت برای ایران می‌تواند محسوب شود ولی اکنون به چکشی بر سر اقتصاد تبدیل شده است. به این فکر می‌کردم که سیاسیون و اقتصاددانان این مولفه را به مطالبه تبدیل نکرده و به جای آن بازار دعوا برای هیچ از همیشه داغ‌تر است.
در همین زمان ناگاه در یکی از شبکه‌های اجتماعی چشمم به تیتر تکان دهنده‌ای خورد: روسیه جایگزین ایران در پاکستان برای تامین گاز به ظرفیت سالانه ۱۲/۵ میلیارد مترمکعب که باید گفت این تیتر حجم خواب آلودگی دیپلماسی انرژی ما را نشان می‌دهد.
قرار بود ایران با احداث خط لوله صلح به مدت ۲۵ سال گاز پاکستان و هند را به قیمت توافقی تامین نماید که در میانه تنش‌های سیاسی و تحریم ها احداث این خط لوله به کما رفت و با توافق جدید روسیه و پاکستان با سرمایه گذاری ۲/۲۵ میلیارد یورو تیر خلاص برای خط لوله صلح نواخته شد.
پلان دوم: معمولاٌ کشورهای قدرتمند دنیا برای تعریف دکترین امنیت ملی و اقتصادی خود بر مولفه های قدرت داخلی خود تکیه می‌کنند و بر اساس ضرورت و حتی در صورت نیاز راه اندازی بحران و جنگ بین المللی به ایجاد مولفه های قدرت مورد نیاز خود دست می‌زنند. شناسایی مولفه های قدرت و نحوه استفاده از آن در عرصه بین الملل در جهت کسب منافع ملی به عهده دیپلماسی اقتصادی است. دیپلماسی اقتصادی یعنی استقرار یک سیستم هوشمند نرم افزاری و واحد با پشتوانه امکانات و ابزارهای داخلی و بکارگیری هدفمند آن در جهت تامین منافع ملی. سیستم دیپلماسی اقتصادی بسان مهاجم جنگنده، باهوش و فرصت شناس است. این جمله معمولاً در این مواقع به کار می رود که «استفاده نکنی باختی، چه با دشمن بازی کنی چه با دوست باید مهاجم جنگنده باشی، تعارفی در کار نیست و کسی هم منتظر شما نمی ماند، مثل خط لوله ی گاز پاکستان».


اگر از منابع و ابزار های مولد قدرت در عرصه بین الملل به موقع استفاده نشود این امکانات ممکن است به بحران، خطر و یا هر چیز غیرقابل پیش بینی تبدیل شود.
برای همین در سیستم دیپلماسی اقتصادی کشورهای پیشرفته ابزار کلیدی آینده پژوهی هم به‌عنوان یار کمکی اضافه شده، چون راه برگشتی نیست، برگشت به معنی نابودی و حذف است. نوکیا به راحتی محو شد. اپل فقط به آینده می اندیشد و می‌تازد و آمازون و تسلا سرنوشت آینده ما را طراحی می‌کنند و یکی هم مثل ال جی درک کرده که قدرت یعنی آگاهی از اینکه چه چیزی باید حذف شود. این برندها همه با پشتوانه دیپلماسی اقتصادی کشورشان مرزها را وحشیانه در می نوردند.گاهی اوقات فکر میکنم کاش در خیلی جاها هیچ تصمیمی نگیریم، بایستیم و به اطراف بنگریم و به خودمان، اینکه به کجا می‌رویم و به کجا باید می‌رفتیم.
این مطلب بر فراز آسمان زیبای ایران نگاشته شد.
به گمانم برای تعیین مسیر هوشمند تر بهتر است از بالا نگاه کنیم چرا که از پایین فقط خودت را می‌بینی بدون عیب و یکه تاز، از بالا که بنگری ضعف و کوچکی بی‌پروا نمایان می‌شود.
محمدرضا کریمی پور
مدیرعامل شعبه ایران گروه HMS