اخبار ویژه

 
رأی‌الیوم: اسرائیل از انتخاب رئیسی ترسیده است
یک روزنامه عرب‌زبان منطقه‌ای در ارزیابی انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشت: ایرانی جدید در برابر آمریکا قرار گرفته و آمریکا مجبور است امتیاز بدهد و عقب بنشیند.
رأی‌الیوم می‌نویسد: انتخاب سید ابراهیم رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران این کشور را وارد مرحله جدیدی کرد که مهمترین مشخصه آن بازگشت جریان اسلامگرا و انقلابی به حاکمیت کشور، قوی‌تر از هر زمان گذشته بود. چرا که برای اولین‌بار بعد از رحلت امام خمینی قوای مقننه، قضائیه و مجریه در دست جریان انقلابی قرار گرفت.


اگر بخواهیم نسبت به اهمیت این انتخاب واقف شویم، می‌بینیم که قوه مجریه به شخصی سپرده شده که به قدرت و صلابت و حمایت از فقرا و مبارزه با فساد و عناصر فاسد معروف است. می‌توان اهمیت این انتخاب را در وحشتی دید که رژیم صهیونیستی با آن مواجه شده و کابینه و نخبگان سیاسی و تبلیغاتی این رژیم واکنش‌های متعددی را بعد از لحظات اولیه اعلام پیروزی وی نشان داده‌اند.چرا که محافل رسمی و غیر رسمی رژیم صهیونیستی معتقدند که رئیس‌جمهور آینده ایران می‌تواند توانمندی‌های این کشور را در خاورمیانه گسترش دهد.
ایران در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی با چالش‌هایی روبه‌رو است. اما نکته اساسی این است که رئیسی از نزدیک‌ترین شخصیت‌ها به رهبر معظم انقلاب است و نقشه راه مشخصی در نحوه تعامل با این پرونده‌ها دارد.
ایران جدید که هویت خود را طی چند ماه آینده نشان می‌دهد کاملا متفاوت با ایرانی خواهد بود که ما در دو دهه اخیر دیده‌ایم و نشانه‌های آن بیشترین همگرایی را با سرچشمه‌های اولیه انقلاب اسلامی ایران خواهد داشت که امام خمینی بنیانگذار آن بوده است. در این زمینه تنها یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن اینکه ایران جدید از نظر نظامی و سیاسی در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی بسیار قدرتمندتر و تاثیرگذارتر از گذشته است، چرا که صنایع نظامی خودکفا و ناوگان گسترده‌ای از موشک‌ها و هواپیماهای بدون سرنشین بسیار پیشرفته دارد و متحدان خود را در کشورهای مختلف خاورمیانه نظیر عراق، لبنان، یمن و نوار غزه گسترش داده است.
ریاست جمهوری آقای رئیسی به معنی بازگشت ایران به مرحله قبل از امضای توافق برجام و تقویت موضع مذاکراتی ایران در مذاکرات خواهد بود، چرا که حضور وی به عنوان یک رئیس جمهور انقلابی، به خودی خود اهرم فشار قدرتمندی مقابل آمریکا خواهد بود تا امتیازات روشنی نسبت به رفع کامل تحریم‌ها از ایران و به رسمیت شناختن موقعیت منطقه‌ای این کشور ارائه دهد. سینه‌خیز خاتمی پس از بی‌اعتنایی مردم به وی
در حالی که قاطبه مردم- اعم از رأی‌دهندگان و رأی ندادگان- به خاتمی بی‌محلی کردند، او به جای عذرخواهی از مردم مدعی شد انتخابات، زنگ هشدار برای حکومت است.
خاتمی که به همراه 16 حزب اصلاح‌طلب، از عبدالناصر همتی در انتخابات ریاست جمهوری و لیستی موسوم به «ائتلاف جمهور» در انتخابات شورای شهر تهران حمایت کرده بود، با ناکامی مطلق روبه‌رو شد. این نتیجه 8 سال سوءمدیریت اقتصادی و خسارت‌هایی بود که دولت ائتلافی مدعی اصلاحات و اعتدال (با حمایت خاتمی) به مردم تحمیل کرد. اما خاتمی بدون این که بابت خسارت‌های وارده به زندگی مردم عذرخواهی یا درباره واکنش انتخاباتی مردم اظهار شرمندگی کند، بیانیه‌ای منتشر کرده و نسبت به کاهش مشارکت (که نتیجه طبیعی سوء‌مدیریت بی‌سابقه دولت است) اظهار نگرانی کرده و ضمناً حاکمیت (و نه دولت مورد حمایت خود) را مخاطب هشدار قرار داده است.
او در این میان نه اشاره‌ای به نقش حداقل 11 درصدی کرونا در کاهش مشارکت کرده، نه به کاهلی برخی دستگاه‌های دولتی در تدارک نشاط انتخاباتی و اخذ رأی، نه به تأثیر تورم 42 درصدی در دلسردی مردم، و نه نقش خود و هم‌طیفانش در منفی‌بافی و سیاه‌نمایی 8-9 ماه اخیر علیه انتخابات؛ چنان که او و هم‌قطارانش اصرار داشتند انتخابات را مهندسی‌شده بدانند و ضمناً از مردم بخواهند با رأی دادن به همتی، با این مهندسی مقابله کنند.
با این اوصاف، و فارغ از تحلیل علل و عوامل کاهش مشارکت، یک اتفاق قطعی و غیر قابل انکار است و آن این که مردم متفقاً به خاتمی تودهنی زده‌اند. توضیح این که 95 درصد کل واجدان حق رأی و 72 درصد رأی‌دهندگان به دعوت خاتمی و اصلاح‌طلبان برای رأی به همتی و مقابله با مهندسی کذایی، «نه» گفتند و در کل، زیر 3 میلیون نفر به همتی رأی دادند. اما خاتمی و دوستانش با رندی و برای این که سرشکستگی بزرگ خود را لاپوشانی کنند، سراغ تحریف واقعیات درباره مشارکت رفته‌اند. اصلاح‌طلبان به کارنامه باختند نه نبودن جهانگیری و لاریجانی و پزشکیان
یک روزنامه اصلاح‌طلب تصریح کرد: ما اصلاح‌طلبان نباید درباره انتخابات فرافکنی بکنیم، این زمین ساخته و پرداخته ما ظرف 8 سال است.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: جریان رقیب از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجد؛ نخست، مجلس شورای اسلامی را قبضه کرد، بعد مبنا را گذاشت بر فتح پاستور و بهشت و حالا سرمست از پیروزی، بی‌توجه به «نق‌ زدن»های تمام‌ناشدنی ما(!) دارد تلاش می‌کند برای رفع و رجوع همه ایرادها و تخریب‌ها.
ما «اصلاح‌طلب‌ها» در حالی سال‌ها از تنش و تفرقه احزاب رقیب گفتیم با این غفلت آشکار که، تنش و تفرقه، همانی است که اصلاح‌طلب‌ها را «تکه‌تکه» کرد، بله! دقیقا تکه‌تکه!
در میانه آن شادی و سرمستی و این غفلت‌ و اندوه، بر آن هستیم که بررسی کنیم چگونه می‌شود یک تفکر پویا و تقریبا نوپا(!) ناگهان در سراشیبی سقوط و اضمحلال فرو می‌افتد و سرعت می‌گیرد و اصرار می‌ورزد به سقوط با تمام وجود.
در تمامی سال‌های سپری شده،‌ بعد به پایان رسیدن دولت «خاتمی»، یا نظاره‌گر بودیم یا ناراضی و در این نظاره‌گری و ناراضی بودن، روز به روز از هم دورتر، طلبکارتر و آب‌زیرکاه‌تر شدیم به‌گونه‌ای که در همین انتخابات اخیر، خودمان نیز نمی‌دانستیم چه نمی‌خواهیم. آن هم بعد مدت‌ها که فراموش کرده بودیم چه می‌خواهیم.
یکی از کاربران در روزها و شب‌هایی که تا پاسی از نیمه شب در «اتاق‌های 8000 تایی» سرود پیروزی می‌خواندند و نوید غلبه بر رقیب می‌دادند؛ هشدار داده بود که رئیس‌جمهور شدن از مسیر «کلاب‌هاوس» نمی‌گذرد بلکه در کف جامعه باید در جست‌وجوی رای بود اما باز هم در همان پس پشت ماجرا، قول و قرارها را گذاشته بودند. روزی که گفته بودند دقیقه 90 سورپرایز خود را رونمایی می‌کنیم همه متوجه شدند منظور؛ «علی لاریجانی» است اما وقتی دیدند بازی عوض شد، کوتاه نیامدند و این‌گونه وانمود کردند که آن پدیده ناپیدا «عبدالناصر همتی» بود نه شخصیتی دیگر!
الان بهتر می‌شود به ماجراهای یک ماهه رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری نگریست و تحلیل ارائه داد یعنی 8 سال بی‌توجهی حسن روحانی به اصلاح‌طلبان، تمام آن هشت سال همراهی و بهره‌وری کارگزاران و در نهایت دل‌خوش داشتن به «کلاب‌هاوس» یک «مثلث برمودای سیاسی» پیش پای اصلاح‌طلب‌ها قرار داد که یا باید از کنار آن می‌گذشتند یا باید ورود می‌کردند و نیست و نابود می‌شدند برخی تا لحظه آخر ایستادگی کردند اما بعضی تاب نیاوردند و با تمام وجود سقوط خود به این مثلث برمودای سیاست را به نظاره ایستادند.
شورای نگهبان از میان صدها نامزد رسید به هفت نام اما با قطعیت می‌گویم حتی اگر همه نام و نشان‌دارها آمده بودند با همه سلایق، باز هم در دو مسئله هیچ خللی ایجاد نمی‌شد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی «سید ابراهیم رئیسی» این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم به تیر غیب حسن روحانی و کلاب‌هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند.
خلاصه و مفید، رقابت در زمین بازی ساخته و پرداخته ما اصلاح‌طلب‌ها است و اگر نه 8 سال ایستادیم و اعتمادکشی حسن روحانی را نظاره کردیم با کلاب‌هاوس می‌خواستیم اعتمادسازی کنیم یا با تکیه بر مثلث «مرعشی، کرباسچی و قوچانی»؟ خلاصه و مفیدتر بازی با مشارکت پایین دو رو دارد؛ یک رو واقعیتی است که داریم می‌بینیم روی دیگر فرافکنی ما اصلاح‌طلب‌ها است یعنی مردمی که هشت سال هست و نیست‌شان را از دست دادند باید یقه کدام طرف ماجرا را می‌گرفتند؛ اصلاحاتی‌ها را یا اصولگرایان را دولتی که با حمایت اصلاح‌طلب‌ها بر سر کار آمده بود در میانه راه، با بخشی از اصلاح‌طلب‌ها بهتر کنار آمد اما مردم تمام اصلاح‌طلب‌ها را مقصر دانستند. در این میان ما اصلاح‌طلب‌ها یا با همراهی با حسن روحانی اعتماد و معیشت و هست و نیست مردم را سوزاندیم یا با سکوت‌مان که در هر دو صورت مقصر بودیم و باید تاوان پس می‌دادیم که دادیم. ظرفیت رای اصلاح‌طلب‌ها همانی بود که دیدیم با یا بدون جهانگیری، پزشکیان و حتی علی لاریجانی، اصل ماجرا هیچ تغییری نمی‌کرد چون ما در «مثلث برمودای سیاست» از نظر مردم «نیست و محو» شده بودیم و چاره‌ای جز پذیرش شکست نداشتیم! رأی همتی با حمایت خاتمی و 16 گروه اصلاح‌طلب، زیر 3 میلیون!
رأی همتی نشان داد حمایت انبوه اصلاح‌طلبان از او هیچ تأثیر مهمی نداشته است.
روزنامه جوان در سرمقاله خود ضمن ارزیابی انتخابات نوشت: از عوامل کاهش مشارکت؛ کرونا عاملی مهم بود که ۲۸ درصد مردم معتقد بودند احتمالاً به خاطر آن شرکت نمی‌کنند. فشارهای اقتصادی و معیشتی عامل مهم دیگری است. علاوه بر این دو عامل کلیدی، بسیج جهان غرب و اپوزیسیون نیز بی‌تأثیر نبود. رد صلاحیت‌ها کمترین تأثیر را داشت چراکه در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ که مرحوم هاشمی و احمدی‌نژاد تأیید صلاحیت نشدند، مشارکت کاهش نیافت. حال نیز امثال جهانگیری و لاریجانی بالاترین رأی منفی را در نظرسنجی‌ها داشتند (هر کدام حدود ۳۹ درصد)، بنابراین از اول رأی‌آوری آنان جدی برآورد نمی‌شد.
به‌رغم فشارهای اقتصادی، کرونا، جنگ روانی و تحریم بخشی از اصلاح‌طلبان باید مشارکت را مطلوب دانست که اگر این عوامل نبودند، باید برای درک کاهش مشارکت به شاخص‌های دیگری رجوع می‌شد.
رأی جناب همتی نشان داد از خاتمی تا سروش و ۱۶ حزب اصلاح‌طلب هیچ تأثیری بر مشارکت نداشته‌اند. این نشان می‌دهد اگر جهانگیری هم حضور داشت، چفت و بست وی با دولت مستقر شرایط را بدتر می‌کرد، بنابراین یا مردم پذیرفته‌اند که اصلاح‌طلبی در مسیر اولویت‌های آنان نیست یا رقیب توانسته است با اثبات خود این گزاره را در ذهن جامعه معتبر نماید. صوفی: علت کاهش مشارکت مشکلات اقتصادی بود نه سیاسی
عضو نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گفت: مشکلات اقتصادی، ریشه کاهش مشارکت و قهر با صندوق بود.
روزنامه آرمان از علی صوفی وزیر دولت اصلاحات پرسید «جنس اعتراض مردمی که پای صندوق‌های رأی نرفتند با جنس اعتراض اصلاح‌طلبانی که رأی ندادند چه تفاوتی دارد؟»
صوفی در پاسخ گفت: به باور من علت قهر مردم با صندوق‌های رأی ریشه‌اش به مشکلات و فشارهای اقتصادی باز می‌گردد...
هم به دلیل مشکلات اقتصادی و هم به علت ارز چهار هزار و 200 تومانی همچنین علت دیگر آن مربوط می‌شود به نزدیکان و تخلفات، البته نباید از عملکردهای مثبت اصلاح‌طلبان غافل شد چرا که در زمینه خارجی، تفاهم‌نامه‌ها، برجام و در اینکه اعتقاد دارند که کشور نباید منزوی باشد، طرز تفکراتشان خوب است ولی در میان اصلاح‌طلبان رانت‌بازی و اینکه کدام وزارتخانه را بگیرند، ایران خودرو و سایپا را چه کسی بگیرد متأسفانه بسیار زیاد است.
«چرا با وجود اینکه جبهه اصلاحات اعلام کرد که کاندیدایی در این انتخابات ندارد و از کاندیدایی حمایت نکرد اما برخی از احزاب از عبدالناصر همتی حمایت کردند با وجود اینکه نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که اصلاح‌طلبان پیروز این میدان نیستند؟» صوفی در پاسخ این سؤال می‌گوید: به باور من حتی اگر همه اصلاحات هم حمایتش را از آقای همتی اعلام می‌کرد، باز هم ایشان رأی نمی‌آورد. علت آن هم همان مشکلات اقتصادی است که عنوان کردم.