واکسیناسیون عمومی ؛مطالبه جدی‌ مردم

امید فراغت روزنامه‌نگار فناوری و تکنولوژی در قالب داده‌های شبکه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی قد‌و‌قواره و مختصات واقعی کشورها را در معرض دید عموم قرار داده است و در شرایط حال حاضر جوامع به درستی قد‌و‌قواره‌شان را در نظام بین‌الملل می‌دانند و به تعبیری تحت‌تاثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار نمی‌گیرند، چرا که آنچه با پوست و استخوان‌شان را درک می‌کنند، به عنوان متر و مقیاس واقعی باور دارند! جامعه امروز ایران نیز از این قاعده جهانی مستثنی نیست. بر همین اساس تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران وظیفه دارند متناسب با واقعیت‌های جامعه گفتار و عملکرد داشته باشند؛ در غیر این‌صورت خیلی زود از چشم جامعه می‌افتند و به تعبیری رابطه ملت- دولت تهی از معنی و باور خواهد شد. قریب به دو سال‌و‌اندی‌ست که جهان در معرض آسیب‌های ویروس کرونا قرار گرفته و آمار تلفات جهانی گواه هولناک بودن این ویروس منحوس بوده است، بنابراین نحوه مواجهه دولتمردان و واکنشی که در قبال این ویروس منحوس از خود بر جای گذاشته‌اند، می‌تواند ارزیابی دقیق‌تری از کارآمدی یا ناکارآمدی را به منصه‌ظهور برساند. به‌زعم کارشناسان، جامعه امروز ایران در فضای پیک پنجم قرار گرفته است. از طرفی هم مردم از طریق شبکه‌های اجتماعی نسبت به عملکردهای مسئولان دیگر کشورها آگاهی پیدا کرده‌اند و وقتی می‌بینند اکثریت کشورها در فرآیند واکسیناسیون عمومی اقدام و عمل‌های موثری را برای ملت‌های‌شان به انجام رسانیده‌اند ناخودآگاه در مقام قیاس و سرخوردگی قرار می‌گیرند و از اینکه هنوز ایران در پروسه واکسیناسیون عمومی قرار نگرفته است اظهار ترس و نگرانی پیدا می‌کنند. خوشبختانه این روزها تبلیغات در فضای کشف و تولید انواع و اقسام واکسن‌های ایرانی کارکرد دارد؛ اما وقتی ملت می‌بیند وعده‌های پیشین برخی مسئولان در راستای واکسیناسیون عمومی محقق نشده نسبت به وعده‌های این‌روزهای مسئولان و همچنین تبلیغاتی که در راستای تولید واکسن‌های مختلف ایرانی می‌شود و می‌شنوند! نگران می‌شوند! «دوصد گفته چون نیم‌کردار نیست»؛ این درست که بحث تبلیغات و رجز‌خوانی‌ها در نظام بین‌الملل همواره موثر بوده است اما در فضایی که فناوری و تکنولوژی در قالب داده‌های شبکه‌های اجتماعی به درستی واقعیت‌های پیدا و پنهان جوامع را به تصویر می‌کشد، باید فیتیله تبلیغات را پایین کشید و گفتارها و عملکردها باید بر اساس واقعیت‌هایی که مردم با آن مواجه هستند، باشد! جامعه امروز ایران آنچه را می‌بینند باور می‌کنند، نه آنچه را می‌شنوند! باید پذیرفت نحوه مواجهه مسئولان و همچنین مردم توامان در مواجهه با ویروس کرونا معقول و مطلوب نبوده است. وقتی چنین واقعیتی مورد پذیرش همگانی قرار دارد باید تغییر روش و منش داد! تا هنگامی که نپذیریم با روش و منش‌های تکراری نتایج متفاوت حاصل نمی‌شود آش و کاسه همان آش و کاسه قبلی باقی خواهد ماند! نباید مصداق ضرب‌المثل آفتابه و لگن هفت دست اما شام و ناهار هیچی شد! اگر قرار است به دنبال بازسازی اعتماد و باور تخریب شده جامعه بود باید بر اساس داشته‌ها، توانایی‌ها و کارآمدی‌ها، گفتار و عملکرد داشت. سال‌هاست مردم در بطن واقعیت‌ها زندگی می‌کنند و ارزیابی و تحلیل‌های‌شان بر اساس واقعیتی‌ست که با آن سر و کار دارند، پس اگر از آنان سوال شود جایگاه‌مان در عرصه اقتصاد، فرهنگ، پزشکی و... در نظام بین‌الملل چیست، بهترین، درست‌ترین و مناسب‌ترین پاسخ را خواهند داد.