چالش‌های فراروی دولت سیزدهم

پیروزی آیت‌الله رئیسی در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری، محصول اراده ملی برای تغییر وضع موجود و تشکیل دولت انقلابی و جهادی است. این پیروزی از دیگر سو حاصل «سابقه مثبت وی در عدالت‌خواهی و فسادستیزی در قوه قضائیه»، «تولید گفتمان انقلابی جذاب و فراگیر»، «وحدت و اجماع جبهه انقلابی»، «اخلاق انقلابی و پرهیز از سخنان مأیوس‌کننده و اختلاف افکن» و «ارائه چهره فراجناحی» است.
توطئه مهندسی شده جریان نفوذی دشمن برای از بین بردن تأثیر و شیرینی صد‌ها و بلکه هزاران دستاورد بی نظیر و کم نظیر نظام اسلامی در تمامی حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، دفاعی، امنیتی و خدماتی، و ناکارآمد نشان دادن نظام ولایت فقیه و زدن ریشه نظام از طریق «ناکارآمدی و سوءمدیریت دستگاه‌های اجرایی»، «ترویج لیبرالیزم لجام گسیخته و وحشی در تمامی زیرنظام‌های اقتصادی کشور»، «اشرافی‌گری و کاخ نشینی مسئولان و غفلت از مردم»، «توسعه فقر و فساد و تبعیض»، «بیکاری و تورم افسار گسیخته»، «عدم شفافیت و پنهانکاری دولتمردان»، «بی‌ثباتی در همه امور از جمله قیمت‌ها» و «تعطیلی چرخ اقتصاد و تولید» با حضور آگاهانه همراه با بصیرت مردم و رأی به تغییر وضع موجود خنثی شد.
فروپاشی ادراکی مردم به‌عنوان مقدمه فروپاشی نظام از طریق ناکارآمد نشان دادن نظام، خط کاری دائمی جریان نفوذ در کشور بوده و هست. هرگز فراموش نمی‌کنیم که هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفتم در اسفند سال ۸۱ روزنامه شرق در مقاله‌ای تحت عنوان «چهارراه عمل» خطاب به تاج‌زاده مسئول وقت ستاد انتخابات وزارت کشور نوشت: «آقای تاج‌زاده؛ چرا بیهوده انتخابات برگزار می‌کنید و بی جهت مردم را امیدوار به آینده می‌کنید. بیایید صادقانه به مردم بگویید که فقه اسلام قادر به اداره جامعه نمی‌باشد». این خطی است که در سال‌های اخیر با شدت بیشتر دنبال شد و یقیناً در آینده نیز به طرق و روش‌های جدید پی گرفته خواهد شد.
با روی کار آمدن دولت انقلابی، دشمنی که تمام رشته‌های خود را در حال پنبه شدن می‌بیند، یقیناً از تمام ظرفیت‌های خود «شبکه نفوذی‌ها»، «شبکه سلاطین صنفی و اقتصادی»، «شبکه حلقه‌های اجتماعی در اقشار و صنوف»، «شبکه گسترده و بی در و پیکر دنیای مجازی»، «شبکه جریان بازنده»، «جریان مروج سکولاریزم داخلی»، «امپراتوری رسانه‌ای دشمن»، «مراکز سایبری معاندین و محاربین و مخالفین خارج نشین» برای زمین زدن دولت انقلابی و ناکارآمدنمایی نظام اسلامی و تحریک مردم علیه حاکمیت استفاده خواهد کرد. با اطمینان می‌توان گفت اگر چه تشکیل دولت آیت‌الله رئیسی پروژه ناکارآمدسازی و ناکارآمدنمایی نظام جمهوری اسلامی را عملاَ با شکست مواجه ساخته است، اما یأس و ناامیدی دشمن هرگز به معنی دست برداشتن از توطئه و تسلیم شدن در برابر اراده انقلابی ملت ایران نبوده و بی‌شک غرب برای مقابله با حرکت انقلابی ملت ایران و تلاش برای دردسر آفرینی و مانع تراشی‌های جدید طرحی نو درانداخته و ساز دیگری کوک خواهد کرد. مهم‌ترین مأموریت خط نفوذ و شبکه همکار دشمن در داخل، «انجام پروژه بزرگنمایی مشکلات و مشغول‌سازی دولت انقلابی به امور فرعی»، «ایجاد چالش‌های وسیع بر سر راه دولت» و تشدید فشار‌های اقتصادی و سیاسی همراه با افزودن بر حجم توقعات مردم خواهد بود. برخی از چالش‌های فراروی کشور که دولت آینده باید نسبت به آن‌ها توجه ویژه داشته باشد از قرار زیر است:


۱- تشدید فشار خط تحریم و تروریسم اقتصادی.
۲- دمیدن مستمر در کوره انتظارات مردم از دولت انقلابی.
۳- افزایش لحظه‌ای و مهندسی شده قیمت کالا‌های ضروری.
٤- ایجاد اختلال در انجام امور و به اصطلاح چوب گذاشتن لای چرخ دولت.
۵- ضرورت طهارت و پاک‌دستی، ساده زیستی و مردمی بودن همه اعضای کابینه و عدم حضور حتی یک عنصر بدسابقه در بدنه دولت.
۶- تعهد به گفتمان انقلابی، فسادستیزی، عدالت‌محوری، طهارت اقتصادی، پاک‌دستی مدیران، امانت داری، رعایت تقوا، ساده زیستی و پرهیز مطلق از اشرافی‌گری.
۷- توطئه و کارشکنی سکولار‌ها برای ناتوان و ناکارآمد نشان دادن دولت انقلابی.
۸- تشدید فشار بین‌المللی بر دولت آینده در موضوع حقوق بشر و حمایت از تروریسم.
۹- مطالبه مردمی در خصوص تحقق مطالبات رهبری در افق ۲۵ ساله در محو رژیم صهیونیستی.
۱۰ - راه اندازی نهضت مطالبه گری درباره قول‌های داده شده و تحقق اقتصاد مقاومتی، خروج امریکا از منطقه، پیروزی مقاومت در منطقه و...
۱۱ - ضرورت نوسازی در ساختار مدیریتی کشور و ورود افراد تازه نفس و انقلابی ورود یک مجموعه تازه نفس و پرانگیزه به عنوان یک فرصت، یک ظرفیت، یک انتظار، یک ضرورت، یک ذخیره.
۱۲ - نحوه مشارکت دادن مردم در فرایند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های نظام.
۱۲ - دمیدن در کوره ضرورت شفاف‌سازی و اقناع افکار عمومی درباره تمامی اقدامات دولت با راه اندازی پروپاگاندا و هدف کشاندن دولت به سطح مناقشه‌های بیهوده و خسته کننده.
۱۳ - جهت دهی به شور انقلابی ایجاد شده در بدنه جامعه برای پشتیبانی از اهداف دولت.
۱٤ - مدیریت صحیح ناراضیان، روشنفکران غرب‌زده، جریان بازنده و...
۱۵ - رفع نارسایی‌های مدیریتی کشور و کارآمدسازی، چابک‌سازی و جوان‌گرایی سیستم مدیریتی کشور.
۱۶ - تشخیص اولویت‌های کشور در حوزه‌های مختلف و پرهیز از اقدامات عجولانه.
۱۷ - ضرورت مهندسی و مدیریت صحیح فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی.
۱۸ - جلوگیری از دوقطبی و جندقطبی‌های دروغین و ساختگی که بی‌شک سم مهلک کارآمدی دولت بوده و دولت را همواره در موضع ضعف و انفعال قرار خواهد داد.
۱۹ - ضرورت گفتمان‌سازی منطبق با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و بیانیه گام دوم و مراحل پنج‌گانه تحقق تمدن نوین اسلامی.
۲۰ - جلوگیری از ایجاد اختلال در سامانه‌های سخت افزاری و نرم‌افزاری خدمات عمومی نظیر برق مثل خارج شدن برخی نیروگاه‌های کشور از مدار به دلایل مختلف از جمله خرابی و کمبود آب.
۲۱ - ایجاد شوک و نوسان‌های غیر منطقی در قیمت ارز، طلا، گوشت و...
۲۲ - و بالاخره تلاش جریان اسلام امریکایی برای تأثیر‌گذاری بر نحوه تدوین برنامه هفتم توسعه کشور که باید برنامه و بودجه بندی سال ۱٤۰۱ نیز بر اساس آن تهیه گردد.
این‌ها تنها بخش ناچیزی از چالش‌های فراروی دولت آینده است که تلاش جریان بازنده در انتخابات ۱۴۰۰ برای ناموفق ساختن دولت سیزدهم به منظور زمینه‌سازی برای بازگشت به صحنه قدرت و استمرار وضع اسفبار موجود را هم باید به آن اضافه کرد. بر این اساس فوری‌ترین وظیفه و تکلیف دولت آینده، شناسایی دقیق چالش‌های احتمالی و برنامه ریزی هوشمندانه برای جلوگیری از افتادن در سیاه چاله چالش‌ها و به کار بستن روش‌های منطقی و عاقلانه برای غلبه بر آن‌ها و ناامید کردن جریان نفوذ خواهد بود. تنها در صورت شناسایی و غلبه بر امواج سهمگین چالش‌هاست که میدان را برای تهیه برآورد‌های استراتژیک و تعیین اولویت‌ها فراهم آورده و مسیر را برای افزودن بر خدمت خالصانه به ملت و رفع و دفع دغدغه‌ها و نگرانی ملت و شیرین نمودن کام آنان هموار خواهد کرد.