آمريكا؛ ماندن به شرط تضعيف عراق

جعفر قنادباشی تحلیلگرمسائل خاورمیانه عراق برای آمریکا اهمیت بسیاری دارد. یکی از دلایل آن دنبال کردن رقابت‌ها بر سر ذخایر غنی نفت در جهان است. عراق جزء مقام‌های اول در حوزه ذخایر نفتی است. آمریکا برنامه دارد تا انحصار و تسلط بیشتری بر منابع نفتی داشته باشد و اجازه ندهد رقبای دیگر، چه در غرب و چه در شرق بر آن تسلط یابند. عراق از نظر جایگاه منطقه‌ای محل تلاقی چند سیاست مختلف و مهم در منطقه است؛ یکی ایران به عنوان محور کشورهای مقاومت، دیگری عربستان همسو با آمریکا در قالب وهابیت و سلطه‌گری عربی، ترکیه که عثمان‌گرایی را دنبال می‌کند و دیگری اسرائیلی‌ها که خواستار تضعیف کشورهای محور مقاومت هستند. لذا آمریکایی‌ها به دلیل این اهمیت استراتژیک عراق خواستار باقی ماندن در این کشور هستند تا همچنان لابی‌های عربی را از طریق دریافت دلارهای نفتی راضی نگه دارند و از طرفی از نزدیکی ایران و عراق و تبدیل شدن آن‌ها به یک قدرت بزرگ بین‌المللی جلوگیری کنند. اشتراکات فرهنگی بسیار این قابلیت را ایجاد می‌کند که ایران با عراق به متحدانی بینظیر تبدیل شوند و همکاری اقتصادی که همین حالا دارند را حتی بالاتر برند. یکی دیگر از اهمیت‌های عراق این است که اسرائیلی‌ها از آمریکایی‌ها می‌خواهند تا نیروهای مقاومت را تضعیف کنند و آمریکایی‌ها هم برای تضعیف عراق در آن می‌مانند. در راهبرد اصلی آمریکایی‌ها ماندن در عراق به یک اصل مسلــم تبدیل شده است، چون سیاست‌های نفتی آن‌ها مهم است، حفظ متحدان عربی خود را دنبال می‌کنند و در صدر سیاست‌های خود حفظ امنیت اسرائیل را دارند و می‌خواهند که کشورهای عراق و سوریه را تضعیف کنند. خواسته دیگر آن‌ها جلوگیری از گسترش حوزه اقتدار و همکاری‌های ایران به خارج از مرزهاست. برخلاف آمریکایی‌ها می‌خواهند، آنچه در عراق اتفاق افتاده است، پیدایش جامعه‌ای است که مخالف ادامه حضور آمریکا در عراق هستند. ایجاد حشدالشعبی یعنی ایجاد زیرساخت‌های بسیار متفاوت با خواست آمریکایی‌ها چرا که آن‌ها نمی‌توانند یک ساختار نظامی و شبه‌نظامی را تحمل کنند که در عراق ایجاد شود و فرصت‌های آن‌ها را زیر سوال ببرد. آمریکا همواره تلاش می‌کند که حضور خود را در عراق تثبیت شده نشان دهد. آن‌ها حالا بر اساس این تاکتیک عمل می‌کنند که مواضع خود را تثبیت شده نشان دهند اما این یک تاکتیک انفعالی است و این شامل ضعف اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکاییان و متحدینشان در حالی اتفاق می‌افتد که کشورهای محورهای مقاومت در حال قوی‌تر شدن هستند و عقبه مردمی پیدا می‌کنند. این علت بسته شدن شبکه‌ها مختلف مقاومت است چرا که آمریکاییان خود اعتراف کرده‌اند که افکار عمومی حامی نیروهای مقاومت در منطقه گسترش پیدا کرده است و آمریکایی‌ها در منطقه به کلی این افکار عمومی را از دست داده‌اند و سیر قهقرایی و حذف آن‌ها از منطقه آغاز شده است. آنچه مسلم است این است که نه در دراز مدت و نه حتی در میان مدت آمریکایی‌ها نمی‌توانند با توجه به شرایط منطقه، ضعف‌هایشان و ضعف متحدینشان در عراق بمانند.