چرا برق

از روزی که اردکانیان پا به وزارت نیرو نهاد، گویا کسانی که در قبال این وزارتخانه حرکتی کرده‌اند جملگی اشتباه بوده است و به طور کلی در حالیکه خودش نزدیک به ۷۰ سال سن دارد تمام متخصصین و کارشناسان ارشدی را که این مملکت برای آنها هزینه کرده و جملگی شکست‌های متعددی را تجربه و برای روز بحران آمادگی داشتند با یک تفسیر اشتباه از قانون بازنشستگی این متخصصین را به جای نگهداری و استفاده از توان علمی‌شان مجبور به ترک کار کرد. مهمتر از آن در طول چهار سال اخیر متاسفانه با بی‌توجهی به سرمایه‌های انسانی فرهنگ تعصب و تعلق خاطر سازمانی را در بخش برق از بین برد و شاهد آن بودیم که نیروی انسانی بخش برق آنچنان که باید و شاید انرژی و توان خود را برای مهار بحران‌های مختلف به ویژه بحران برق تابستان سال جاری به کار نبرد و این نکته‌ای است که باید مدنظر وزیر جدید نیرو قرار گیرد. بازسازی روحیه ی همبستگی و عرق سازمانی جهت خدمت به همنوعان از مهمترین وظایف وزیر جدید نیرو حتی نسبت به ساخت نیرو گاه‌های جدید است. پیش بینی اوج مصرف برق کار مشکلی نبود چرا که علیرغم بحرانی که در آب داریم و خشکسالی یکی از عوامل اصلی آن است در بخش برق چنین بهانه‌ای وجود ندارد. هرچند در بخش آب باید بتوانیم با آمایش سرزمین از هرگونه بحران آب جلوگیری کنیم و این موضوع، نقطه ضعف وزارت نیرو را آشکار می‌کند. یادمان باشد در تمام کشور‌ها برای افراد با تجربه و دانشمند هر بخشی اتاق فکر تشکیل داده و با منت از آنها درخواست
می‌کنند که برای هر حرکت کوچک به آنها راهنمایی کرده و راه‌حل ارائه کنند ولی در کشور عزیز ما این موضوع کاملا نادیده گرفته شده و آیا به راستی با کنار گذاشتن نیروهای با تجربه از ظرفیت جوانان که نوآور بوده و در این رشته صاحب نظر
هستند، توانسته‌ایم بهره گرفته و از آنها استفاده کنیم؟ این موضوع در وزارت نیرو عیان نیست. آب و برق در کشور ما شوخی نیست که هر فرد مدعی با بی‌توجهی به مشارکت دیگران اهمیت بتواند آن را اداره کند.