خشک‌سالی بی‌نظیر یا مدیریت دولتی بی‌نظیر؟!

خشک‌سالی بی‌نظیر یا مدیریت دولتی بی‌نظیر؟! میرمهرداد میرسنجری* درحالی‌که خوزستان در بی‌آبی دست‌‌وپا می‌زند و کرمان اسیر سیل شده و بحران فرونشست زمین تهران و آتش‌سوزی جنگل‌ها و انواع بحران‌های محیط‌زیستی، بسیاری از شهرها و روستاهای ایران را تهدید می‌کند، رئیس‌جمهوری در روزهای پایانی دولتش معضل کمبود آب و مشکل قطع برق را به گردن خشک‌سالی انداخته، آن هم با پسوند واژه مثبت «بی‌نظیر»! چند سال پیش، هم‌زمان با اوج بحران خشک‌شدن دریاچه ارومیه، در مسیر بازگشت هوایی از یک سفر علمی، بر فراز ترکیه رنگ آبی تیره دریاچه وان ترکیه که گویای اکوسیستم پویا و طبیعی آن بود، توجهم را جلب کرد، از آن عکسی گرفتم و به فاصله چند دقیقه از دریاچه ارومیه، در شرایطی کاملا متفاوت به رنگ آبی بسیار کم‌رنگ متمایل به سفید که نشانه اوج بحران و تنش آبی آن بود عکس گرفتم و پیوست مقاله‌ای تحلیلی- انتقادی کردم، این در شرایطی بود که وزیر نیروی وقت مدعی بود شرایط اقلیمی و خشک‌سالی، عامل اصلی خشک‌شدن دریاچه ارومیه است!؟ البته وزیر پاسخ نداد که ادعای غیرعلمی او چرا فقط روی دریاچه ایرانی اثر گذار بوده و هیچ تأثیری بر دریاچه همجوار چند کیلومتر آن طرف مرز ترکیه نداشته است؟! شوربختانه بسیاری از مدیران دولتی نمی‌دانند که محیط زیست نه یک اولویت لوکس بی‌اهمیت بلکه یک تخصص آکادمیک و اولویت نخست بسیار اثرگذار بر سلامت و بقای زیست‌مندان جامعه است و این صاحب‌نظران و متخصصان آگاه و مستقل هستند که از صلاحیت ابراز نظر درباره آن برخوردارند و نه صاحب‌منصبان غیرمتخصص غیرمستقل. معضلات و بحران‌های فزاینده محیط زیستی کشور، این نتیجه را به دست می‌دهد که دیگر جریمه‌های مالی و امید واهی به اصلاح بسیاری از پروژه‌های کلان، بازدارنده تخلفات محیط‌زیستی نخواهد بود و اقدامات ضربتی فوری، در شرایط حاضر، ضرورتی است انکارناپذیر. 1- پیروزی جامعه محیط‌زیستی کشور برای توقف پروژه جاده کمربند جنوبی مشهد که مدافعان و طراحان، از آن به‌عنوان یکی از حیاتی‌ترین شاهراه‌های ارتباطی در جنوب مشهد نام می‌بردند، نقطه‌ای درخشان و امیدوارکننده، در میان انبوه خبرهای ناامیدکننده محیط‌زیستی است. به‌دنبال تشدید اعتراضات گروه‌ها و سمن‌های محیط‌زیستی و با دستور دادستانی مشهد و تصمیم شورای حفظ حقوق بیت‌المال، عملیات احداث جاده کمربندی جنوبی شهر مشهد، با وجود پیشرفت فیزیکی حدود ۸۰ درصدی فاز یک و هزینه‌کرد بودجه‌ای بالغ بر 2250 میلیارد ریالی متوقف شد. همچنین از انجمن علمی ارزیابی محیط زیست ایران به ریاست پروفسور دکتر مجید مخدوم، در قالب مشاور برای انجام مطالعات ارزیابی اثرات و برنامه مدیریت محیط زیست پروژه دعوت به همکاری شد. تیم مطالعاتی این پروژه تحت سرپرستی دکتر مخدوم در کوششی مستمر و حدودا یک‌ساله، به استناد روش‌های علمی و تخصصی و پافشاری بر اصول علمی و حرفه‌ای، با وجود فشارهای موجود، گزینه اجرای پروژه را رد و تبدیل اراضی تخریب‌شده به عرصه‌های سبز طبیعت‌محور را به‌عنوان گزینه جایگزین پیشنهاد كرد.  انجمن علمی ارزیابی محیط زیست ایران، امید دارد توقف اجرای جاده کمربندی جنوبی و تبدیل این اراضی به عرصه‌های سبز، مانند ریه‌های تنفسی کلان‌شهر مشهد، به ارائه خدمات اکوسیستمی به شهر عمل کند و بی‌تردید این موفقیت بزرگ می‌تواند به‌عنوان نقطه عطف کنش‌های محیط‌زیستی دهه‌های اخیر و چراغ راهی برای هوشیاری محیط‌زیستی در دیگر پروژه‌های کلان آتی تلقی شود. 2- در نمونه‌ای دیگر، پس از اصرار برای انتقال آب کاسپین برای تأمین آب آشامیدنی مردم سمنان، در فروردین 1395، استادان و متخصصان محیط زیست در طوماری سرگشاده به عنوان «اعلامیه مشترک در مخالفت با طرح انتقال آب دریای کاسپین (Caspian Sea) به سمنان»، این طرح را به‌عنوان طرحی، هم فاقد توجیه اقتصادی و هم فاقد ارزیابی جامع تخصصی و محیط‌زیستی، کاملا مخرب محیط زیست اعلام و آن را به توقف واداشتند و نگارنده در رشته یادداشت‌هایی گوشزد کرد که برای یک استان بسیار کم‌جمعیت 600 هزار نفری، به جای انتقال آب بسیار پرهزینه با پیامد‌های منفی محیط‌زیستی مانند تحمیل شوری به اکوسیستم ساحلی دریا، تخریب جنگل‌های میراث جهانی یونسکوی هیرکانی، تغییر وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی و هزینه بسیار زیاد پمپاژ آب و انتقال در ارتفاعات مسیر، راهکار بسیار کم‌هزینه و زود بازده، تأمین آب آشامیدنی استان سمنان با استفاده از کارخانه‌های آب معدنی کشور است و برای تأمین آب مورد نیاز صنعتی و کشاورزی استان سمنان هم با مدیریتی بهینه، تصفیه و بهره‌برداری از پساب‌های شهری و صنعتی استان سمنان و شرق تهران امکان‌پذیرترین راهکار خواهد بود. 3- پیروزی قاطع بزرگ دیگر اخیر، رد ادعای مالکیت متولی امامزاده حارث روستای آق مشهد ساری نسبت به پنج‌هزارو 600 هکتار از جنگل‌های ثبت جهانی یونسکو شده هیرکانی برای قطع آنان! بوده که منجر به شکایت و پیگیری دغدغه‌مندان محیط زیست و در نهایت رأی دادگاه براساس قانون سال 1341 اصلاحات ارضی و ملی‌شدن جنگل‌ها و بازگشت این ثروت ملی به ملت ایران شد. 4- اقدام شایسته همگام با محیط زیست دادستانی کل کشور در لغو مصوبه دقیقه نودی دولت برای واگذاری شش هزار معدن کشور با ارزش تقریبی 150 میلیارد دلار هم هرچند دیر ولی بسیار ضروری بوده است. 5- قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین سامانه مدیریت پایدار منابع آب جهان با نام کاریز یا قنات، در شهر گناباد ایران قرار دارد که به ثبت جهانی UNESCO هم رسیده و پس از دوهزارو 700 سال هنوز هم آب آشامیدنی و کشاورزی را برای نزدیک به 40 هزار نفر تأمین می‌کند و این است جلوه عملی توسعه پایدار همگام با محیط زیست که تمدن، هنر و دانش هزاران ساله نیاکانمان را پیش روی ما می‌گذارد، ولی در‌حالی‌که امروزه بیش از ۲۰۰ شرکت پیمانکاری و ۷۰ شرکت مشاور برای ساخت قریب 600 سد در ایران مشغول‌اند، به انجام پروژه‌های آبخیزداری به‌عنوان بهترین روش مدیریت پایدار منابع آب کمتر توجه شده است. جلوگیری از سیلاب و فرسایش خاک، کنترل هرزآب‌ها، حفاظت از منابع طبیعی و پوشش گیاهی جهت تأمین معیشت عمومی، تأمین منابع آب شیرین از طریق سفره‌های زیرزمینی برای جوامع محلی، حفاظت از تنوع زیستی و احیای آن، تنظیم جریان منابع آبی و ایجاد محیطی امن به‌عنوان آبشخور حیوانات از مهم‌ترین مزایای آبخیزداری است؛ برای نمونه در طرح تحقیقاتی پخش سیلاب گره‌بایگان فسا توسط دکتر آهنگ کوثر که به‌عنوان پروژه‌ای زبانزد توسط سازمان‌های جهانی FAO، UNESCO و UNDP معرفی شده، پخش سیلاب در آبخوان، با ذخیره آب خروجی، بدون تبخیر و هدررفت آن را حفظ و با تغذیه سفره‌های پایین‌دست و پرآب‌کردن آنها حیات و باروری دشت‌های پایین‌دست را تضمین کرده و از همه مهم‌تر عرصه پخش سیلاب در آبخوان را که یک ریگ‌زار لم‌یزرع بوده، به جنگل و مرتعی بسیار سرسبز و مشجر تبدیل کرده و کشت آبی در منطقه را از 280 هکتار به بیش از سه‌هزارو 482 هکتار افزایش داده و این طرح را به‌عنوان الگویی مناسب برای بهره‌برداری از 13 میلیون هکتار آبخوان‌های کشور مطرح کرده است. فرجام سخن: درحالی‌که از سال ۲۰۱۲ میلادی تاکنون بیش از هزارو 700 سد در سراسر آمریکا برچیده شده چرا در ایران سد‌های ضد محیط‌زیستی و کارخانجات و صنایع پرضرر و پروژه‌های بزرگ انتقال آب بین حوضه‌ای برچیده نمی‌شوند؟ فراموش نکنیم که اصرار بر پروژه‌هایی مانند انتقال آب سرشاخه‌های کارون و بهشت‌آباد به استان‌های اصفهان، یزد و کرمان و احداث غیرمنطقی و طبیعت‌ستیزانه صنایع بزرگ آب‌بر مانند فولاد، ذوب‌آهن، پالایشگاه و... و آبگیری و ساخت سدهای پول‌بر بی‌بازده، نه‌‌تنها امنیت کشور را تهدید می‌کند، بلکه با ازبین‌بردن میراث طبیعی و فرهنگی، بر دامنه مشکلات تخریب همه‌جانبه محیط زیست طبیعی و ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه می‌افزاید؛ بنابراین دانش محیط زیست می‌گوید عوارض ضد محیط‌زیستی که در تاب‌آوری طبیعی محیط زیست اخلال ایجاد می‌کنند، مانند سدهای ناکارآمد، کارخانجات و صنایع مخل محیط زیست و پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای باید برچیده شوند، هرچند در برچیدن آنها برخی پرنفوذان ذی‌نفع، اخلال ایجاد کنند. * استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک