حالِ خوبِ مردم را خراب نکنیم!

رضا بردستانی‪-‬ بی‌آن که به آمدن یا نیامدن «سید ابراهیم رئیسی» در قامتِ هشتمین رئیس جمهوری توجه کنیم؛ شرایط به گونه‌ای بود که اصلِ به پایان آمدنِ دولت روحانی برای مردم بهترین خبر محسوب می‌شد چه آنانی که در تمامی ِ این هشت سال از او انتقاد کردند و چه آن‌هایی که حامی اما گلایه مند بودند!
ذاتِ تغییر همین گونه است؛ حسِ خوب می‌آفریند، امید می‌بخشد و فرصتی دوباره پدید می‌آورد بی‌آن که به آینده و اتفاقاتِ درونِ آینده بخواهیم خوشبین یا بدبین باشیم. همین که از فردای 12 مرداد دیگر روحانی رئیس جمهور نبود، برای همه ی مردمِ ایران، یک خبرِ خوب بود بی‌هیچ تحلیلی، دلیلی و تفسیری!
همین نبودن کافی بود تا مردم جانی دوباره بگیرند، همین که تمام می‌شد روحیه‌ها نیز در حالِ عوض شدن بود که گویی همه پذیرفته بودند با رفتنِ روحانی، این حال بد ـ حتی موقتی ـ خوب خواهد شد!
روحانی بیشتر از آن که از منتقدان و مخالفانِ خود ضربه و آسیب دیده باشد از خود و حواریونِ خود دید فی الواقع، این درجه لجبازی از یک رئیس جمهور در نوعِ خودش بی‌نظیر بود که از آخرین و فراتر از آخرین فرصت‌ها نیز برای باقی گذاشتنِ رد و نشانه‌ای خوش و خوب از خود دریغ کرد و همانی را تکرار کرد که دیگر گوشی و حوصله‌ای برای شنیدنش باقی نمانده بود و از همین رو است که می‌گوییم؛ همه پذیرفته بودند او که هشت سال وعده داد و عمل نکرد ـ به هر دلیل از تحریم‌ها گرفته تا بد عهدی ترامپ ـ باید برود تا اوضاع موقتی و ذره‌ای بهبود پیدا کند.قصد نداریم« مته بهِ خشخاش بگذاریم» که این گونه بود و آن گونه شد و این طور گفت و آن طور نشد فقط روی صحبت مان با سید ابراهیم رئیسی است با او که موقتاً مردم پنداشته‌اند با رفتنِ روحانی حال شان بهتر خواهد شد بی‌آن که این حالِ خوب را از کسی توقع داشته باشند.


این همان 5 روزی است که در تاریخ گُم شده، همان پنج روزی که اگر قدر دانسته شود به اندازه ی 4 سال، 8 سال و بیشتر می‌تواند یاریگر و همراهی‌کننده باشد. آقای رئیسی حتما از فوتبال می‌دانند از تعویض‌های طلایی، یعنی مهاجم گل نزنی که با فشار تماشاچی از زمین خارج می‌شود و آن که جانشین می‌شود در همان دقایق اول، تیمش را صاحب گل کند؛ آن تیم و آن مربی و آن بازیکن تعویضی می‌شوند اسطوره، می‌شوند نقطه ی امید و اتکای همیشگی این را به آن دلیل می‌گوییم که حسن روحانی دقیقاً همان مهاجم گل نزنی بود که به حکم قانون نمی‌شد یک ثانیه زودتر او را تغییر داد اما جبر زمانه باعث شد او سکان پاستور را از خود دور کند تا بسپارد به بعدی که هر که می‌خواهد باشد.
برگردیم به اصلِ تغییر و فارغ از شعارهای انتخاباتی، تمرکز کنیم به همین حال و هوای خوبِ مردمانی که پذیرفته بودند با رفتنِ روحانی اوضاع شده موقتی(!) نیز خوب می‌شود تنها کاری که سید ابراهیم رئیسی باید انجام دهد تکثیر این حالِ خوبِ موقتی، حداقل برای تا نوروز 1401 است این حالِ خوبِ موقتی می‌تواند معجزه کند چون مردم حتی اگر رئیسی را باور نداشته باشند رفتنِ روحانی و خوب شدنِ موقتیِ اوضاع را باور دارند و رئیسی دقیقاً با همین باورِ خیالی می‌تواند کارها کند هر کدام کارستان!