جلگه‌ای سبز چگونه به کویری خشک بدل شد؟

شهروند|  خوزستانی که 30درصد آب کشور به آن می‌آید و یکی از استان‌های پرآب ایران بود، چه شده که به این روز افتاده که حتی مردم آبی برای خوردن هم نداشته باشند؟
از یک ماه پیش صدای خوزستان تشنه و خشک بلندتر از قبل شد. هشتگ‌های وایرال‌شده بی‌آبی خوزستان در فضای مجازی و به دنبالش اعتراضات مدنی مردمی که بحق بود. نگاه‌ها به سمت خوزستان برگشت؛ مسئولان رفتند، مردم کمک‌های زیادی کردند، سازمان‌های مردم‌نهاد به خوزستان تمرکز کردند تا بتوانند بخشی از مشکل ضروری مردم را حتی شده به صورت موقت حل کنند.
حالا گفته می‌شود بخشی از مشکلات حل شده؛ آبی آزاد شده است تا زمین‌های تشنه کمی سیراب شوند و هور دوباره به زندگی امیدوار.
موضوع خوزستان را اما باید به صورت ریشه‌ای بررسی کرد و راهکار ارایه داد.



قاسم منصور آل‌کثیر، فعال محیط‌زیست و خبرنگار در نشست مجازی با موضوع بررسی بحران‌های خوزستان که به میزبانی «شهروند» برگزار شد، در اینباره توضیح می‌دهد: «مسأله زیست‌محیطی خوزستان عقبه‌ای چند ساله دارد. اگر بخواهیم به 6-5 سال اخیر بپردازیم، سال 95 یک سیلاب داشتیم که جامعه کشاورزی را تحت تأثیر قرار داد. سه سال بعد یعنی سال 98 دوباره سیلاب داشتیم که در استان خوزستان نیم میلیون نفر درگیر شدند و مشکلات عدیده‌ای را ایجاد کرد.»
این فعال رسانه‌ای استان خوزستان ادامه داد: «دقیقا دو سال بعد مواجه می‌شویم با خشکسالی؛ در حالی که هنوز دغدغه‌های مربوط به سیلاب سال 95 حل نشده و مشکلات سیلاب دوم هم حل نشد و ما رسیدیم به خشکسالی. به بیان دیگر ما امروز با  تلنباری از مشکلات مواجه هستیم؛ مشکلات اجتماعی بسیار آستانه تحمل مردم را پایین آورده و اعتراضات مدنی شکل گرفت. جرقه‌هایش با تجمع دوستداران محیط‌زیست و کشاورزان و مردم، زنجیره‌ای از اعتراضات را شکل داد.»

گنجینه‌ای که مورد بی‌مهری قرار گرفت
هورالعظیم گنجینه‌ای مهم برای کشور و جهان است که به اذعان این فعال محیط‌زیست مورد بی‌مهری مسئولان قرار گرفته و امروز طبیعت پاسخ بی‌ملایمتی و بی‌مهری مردم و مسئولان را می‌دهد. «در مدیریت منابع آب کشور هیچ وقت به متخصصان بومی بها نداده‌ایم. خوزستان هم دقیقا از همین شکاف مدیریتی رنج می‌برد.»
آل‌کثیر در اینباره توضیح می‌دهد: «در مدیریت منابع آبی استان هیچ‌گاه دغدغه‌های مردم استان در نظر گرفته نمی‌شود. این مسأله به نمایندگان مردم در مجلس برمی‌گردد که نسبت به این موضوعات کم توجه بوده‌اند.»
«استاندار خوزستان در یکی از صادقانه‌ترین اظهاراتش گفته 700 روستا دچار مشکل کم‌آبی و بی‌آبی هستند. این 700 روستا به غیر از حاشیه کلانشهر اهواز و غیزانیه و دیگر شهرهای بزرگ استان است. ولو اینکه حتی در مناطقی از اهواز هم مردم آب تصفیه‌شده می‌خرند.»
آل‌کثیر با این توضیحات ادامه می‌دهد: «مشکلات زیاد و بی‌مهری‌ها به مردم بومی بسیار بوده است. مردمی که سال‌های دور دغدغه مشارکت اجتماعی داشته‌ و در هشت سال دفاع مقدس در خط مقدم جبهه‌ها بوده‌اند، ولی هنوز سهم مطلوب خود را از منابع ندارند و همین مسائل را امروز در «مظاهرات سلمیه» دیدیم.»

حجم عظیم آب سیلاب‌های 95 و 98 چرا هدر رفت؟
سوالی که الان برای مردم پیش می‌آید این است که مگر سال 98 سیل نیامده؟ چه شد آن حجم انبوه آب هدر رفت و مدیریت نشد؟چه شد که خوزستان با این خشکسالی شدید مواجه شد؟
آل‌کثیر می‌گوید: «ساخت چندین سد در بالادست کرخه و کارون باعث بی‌رمق‌شدن رودها شده است. هم در استان‌های دیگر و هم در خوزستان. ما دیدیم که مردم شوش اعتراض کردند و حرف‌شان هم این بود که چرا در تابستان حق کشت ندارند؟ این در حالی است که همزمان با همین دستور عدم کشت، در استان‌های دیگر اجازه کشت شلتوک داده می‌شود.  همین مسائل باعث ایجاد شکاف اجتماعی می‌شود.»
این فعال رسانه‌ای توضیح می‌دهد: «امروز جهان به سمتی می‌رود که سدها شکسته می‌شود، چون متوجه شده‌اند محیط‌زیست نباید دستکاری شود، ولی ما همچنان شاهد هستیم که پرونده‌های جدید ساخت سد در نظر گرفته می‌شود.»

چرا کشاورزی مدرن را به مردم نیاموختند؟
مسأله دیگر که به کم‌آبی مرتبط است، کشاورزی سنتی و بدوی است. آل‌کثیر توضیح می‌دهد: «کشاورزی مدرن نشده است، آبیاری قطره‌ای را کشاورز چگونه باید بیاموزد؟ تسهیلاتی به او داده نمی‌شود. بسته‌های حمایتی برای آن در نظر گرفته نمی‌شود. آموزش؛ کار وزارت جهاد کشاورزی است. کشاورز به حال خود رها شده است، در چنین موقعیتی‌هایی هم همه کاسه‌کوزه‌ها بر سر کشاورزی شکسته می‌شود که به شیوه نوین کشاورزی نمی‌کند.»
او ادامه می‌دهد: «سوالی که ما از مسئولان می‌پرسیم این است که چگونه کشاورز باید با شیوه‌های نوین آشنا شود؟ کشاورزی سنتی چرا به سمت نوین حرکت نکرده است؟ متأسفانه دستگاه‌های مسئول هیچ پاسخی به این سوال‌ها نداده‌اند و همیشه مقصر کشاورز عنوان شده است.»

سد نمکی که مشکلات اجتماعی زیادی به جا گذاشت
«در خوزستان آب همیشه بوده، سدها جلوی آب را گرفته‌اند. کشاورز می‌تواند کشت را تغییر دهد؛ اما چگونه؟» آل‌کثیر با این توضیحات ادامه می‌دهد: «کشت زمانی تغییر می‌کند که مثلا دولت به کشاورزان بگوید شلتوک نکارید به شرط اینکه من محصول جایگزین را از شما خریداری می‌کنم. اما این تسهیلات برای کشاورزی در نظر گرفته نشده است. کشاورز خوزستانی صدها سال شلتوک کاشته و می‌فروخته و آب هم بوده. اما الان آب نیست.»
او به سد نمکی گوتوند اشاره می‌کند: «این سد بسیاری از روستاها را جابه‌جا کرد و مشکلات اجتماعی بسیاری به جا گذاشت. یکی از مهم‌ترین مشکلات ما عدم حضور خوزستانی‌ها در مدیریت منابع است. ما فقط این مشکلات را در خوزستان نداریم؛ دو ماه دیگر که بارندگی‌ها شروع شود، دوباره فاضلاب بالا می‌زند و مردم نمی‌توانند زندگی عادی خود را داشته باشند.»

خانه‌ای نیست که آب‌شیرین‌کن نداشته باشد
مهدی مرزوق، فعال مدنی یکی دیگر از شرکت‌کنندگان در این نشست مجازی با اشاره به اینکه مسأله خوزستان و آب خوزستان با نیشکر و شوری آب شروع شد، توضیح می‌دهد: «25 سال پیش شوری آب باعث شد شهرهای آبادان و خرمشهر با مشکل آب مواجه شوند و متأسفانه این مسأله از همان روز شروع شد و تا امروز ادامه دارد. در خوزستان خانه‌ای نیست که از آب‌شیرین‌کن استفاده نکند.»
او با اشاره به اینکه خریدن آب در ناخودآگاه همه مردم خوزستان وجود دارد، تأکید می‌کند: «امروز  آب شور به قطعی آب تبدیل شده است. ما واقعا در عجبیم که مسئولان ما چگونه توانستند یک جلگه سبز را به کویر بی‌آب تبدیل کنند؟»
مرزوق ادامه می‌دهد: «متأسفانه در خوزستان مسائل زیادی داریم، استاندار خوزستان به درستی گفته خوزستان کلکسیون مشکلات است. اگر بخواهیم به گذشته برگردیم و درباره ولایتمداری، مرزداری و 18 هزار شهیدی که در جنگ تحمیلی تقدیم کردیم، بگوییم، حرف بسیار است.»
«مسائل امروز استیصال و درماندگی مردم بین خشکسالی و ترسالی است.» این فعال مدنی با این مقدمه ادامه می‌دهد: «دو سیل متمادی در فاصله دو سال آمد و رئیس‌جمهوری گفت ما تا  50 سال آب داریم، اما دو سال بعد خشکسالی چنان گریبانگیر مردم می‌شود که انگار هیچ آبی به خود ندیده‌اند؛ آه را از نهاد همه بلند می‌کند که چطور ممکن است استانی که پنج رود جاری در آن هست، یکباره اینچنین بی‌آب شود؟»

مسأله خوزستان لابی آب است
مرزوق می‌گوید: «متأسفانه مسائل خوزستان در دست عده‌ای قرار گرفته که خود مردم دخل و تصرفی در انتخاب و سوال از آنها ندارند. مسأله خوزستان لابی آب است که مردم خوزستان هیچ سهمی در آن ندارند. ما در مورد آب شرب صحبت نمی‌کنیم، در مورد آب مصارف کشاورزی و صنعتی صحبت می‌کنیم، انتقال صنعت‌های پرآب و اساسی کشور به مناطق کویری باعث شده مردم از زندگی عادی بیفتند، چون مسئولان به اسم آب شرب، صنعت‌هایی ایجاد کردند که زندگی مردم را مختل کرد.»
او در جایگاه سوال از مسئولان می‌گوید: «آقایانی که ادعای ایران‌دوستی و دفاع از تمامیت ارضی کشور می‌کنند، آیا خوزستان با این مشکلات را می‌بینند؟ آیا فکر نمی‌کنند که باید چاره‌ای برای آن بیندیشند؟»
به گفته این فعال مدنی امنیت روانی مردم خوزستان به خطر افتاده، امنیت روانی مردم بین خشکسالی و ترسالی؛ مردم نمی‌دانند که یک ماه با چه مشکلاتی مواجه می‌شوند.

هورالعظیم چگونه خشک شد؟
مرزوق  ادامه می‌دهد: «هنوز خسارت سیل به کشاورزان پرداخت نشده که خشکسالی شروع شده است. باز هم کشاورزان دام و احشام را از دست داده‌اند. به عقیده من سیل 98، سیل خودساخته بود، چون اجازه ندادند آب وارد هورالعظیم شود. چرایش را باید مسئولان جواب دهند. به گفته معاون وزیر وقت، آمدند پروژه‌ای تعریف کردند و به جای اینکه هورالعظیم را که پر از آب بود، به ژاپنی‌ها بدهند تا مانع خشک‌شدنش شوند، پروژه را به چینی‌ها سپردند و آنها هم گفتند ما زمین را خشک می‌کنیم و با یک هزینه کمتر کار را تمام می‌کنیم. این پروژه باعث شد زمین‌های مردم از تملک خودشان دربیاید و دولتی شود. در زمین‌های دولتی که نفت در آن هست، اجازه ندادند زمان سیل، آب وارد هورالعظیم شود. ما آن زمان مطالبه کردیم که هور را باز کنید، اما بی‌اثر بود.»
طرح غدیر، طرحی برای تأمین آب استان بوده است؛ قرار بود از کرخه به کارون انتقال آب صورت بگیرد. طرح در دوران احمدی‌نژاد شروع شد و حالا گفته می‌شود در فاز نهایی طرح هستند و قرار است اتفاق‌های بهتری برای استان بیفتد. آیا در اجرای طرح غدیر تغییری حاصل شده است؟ مرزوق به این سوال «شهروند» پاسخ می‌دهد: «درباره این طرح لازم است نگاهی داشته باشیم به شوری آب در پایین‌دست کارون.»
این فعال مدنی توضیح می‌دهد: «وقتی آب شور شد و امکان تأمین آب آبادان و خرمشهر نبود، طرح مطرح شد. طرح غدیر قرار بود مشکل آب شیرین پایین‌دست کارون را حل کند. اما طرح موفق نبود. این طرح که از ابتدای دولت احمدی‌نژاد شروع شد تا پایان دولت روحانی ابتر مانده.»
به گفته مرزوق اگر قرار بود طرح غدیر مشکلات را حل کند امروز با این چالش‌ها مواجه نبودیم.

مشکل خوزستان فقط آب نیست
مرزوق معتقد است: «مشکلات ما فقط بی‌آبی نیست. تبعیض و حاشیه‌نشینی و عدم اشتغال همه مشکلاتی است که گریبان‌گیر فرزندان استان است که  رأس آنها بی‌آبی است. هر ضلعی از مشکلات یک شکلی به خود می‌گیرد و با دردی و مصائبی همراه است. ما باید لسان گویای مردم باشیم.»
«در خوزستان بی‌آبی درد مشترک است؛ اما همین درد مشترک نتوانسته اتحاد مسئولان استانی را همراه داشته باشد. نمایندگان خوزستان هنوز اتحادی با مسئولان استانی برای حل مشکلات در تهران ندارند.» او با طرح این سوال که واقعا کار نمایندگان ملت چیست؟ ادامه می‌دهد: «فرهنگ کویر باعث شده که مردم هم‌سرنوشت باشند، به همین دلیل است که اصطلاحا لابی آب تشکیل شده است. کویر مردم را متحد می‌کند، اما نه در خوزستان. هنوز اتحادی که باید در میان مسئولان استان وجود ندارد.»
این فعال مدنی می‌گوید: «ما نمی‌خواهیم جریان زندگی عادی مردم مختل شود و خللی در ساختار کشور به وجود بیاید، ولی وقتی مردم فریاد العطش سر می‌دهند، طبیعتا هر انسان آزاده‌ای در هر جایگاهی احساس مسئولیت می‌کند.»
او ادامه می‌دهد: «ما به دنبال این هستیم که خوزستان خوراک خبری نباشد و لابه‌لای همه مشکلات از جمله خیز کرونا و طرح صیانت و ... گم نشود. باید توجه داشته باشیم که هنوز آبی در هور جاری نشده، خشکسالی تمام نشده است. ما باید مطالبه دقیق داشته باشیم. مشکلات امروز خوزستان عدیده است، ما از مردم خواستیم مشکلات خود را بگویند. مشکلات بسیار زیادی عنوان شد؛ از فاجعه سد گوتوند تا تبعیض، بیکاری، حاشیه‌نشینی.»
مرزوق می‌گوید: «امروز در حاشیه شهرها روستاهایی داریم که هنوز یک جاده صاف ندارند، آب شرب و برق ندارند. همین حداقل‌ها هم از مردم دریغ شده، در حالی که  همه ادعای مدیریت می‌کنند.»
به گفته این فعال مدنی طی یک ماه آینده آبادان و خرمشهر و روستاهایش با شوری آب مواجه خواهند شد، چون آبی که باید برسد، نمی‌رسد و آبی که از دریا می‌آید شور است. همین مسأله باعث می‌شود که همین تعداد نخلی که تا الان زنده مانده‌اند و به طور طبیعی 500 سال عمر می‌کنند و شریان تنفسی منطقه‌اند، ایستاده بمیرند.

می‌گویند آب رها شده؛ الان شرایط چه تغییری کرده؟
یک ماه پیش این مشکلات به اوج رسید و اعتراضات مدنی مردم خوزستان مطرح شد؛ الان وضعیت هورالعظیم، کرخه و کارون و مشکلات بی‌آبی مردم به کجا رسیده است؟ مرزوق می‌گوید: «ما روزانه از مناطق مختلف استان فیلم می‌گیریم؛ آنچنان که باید آب وارد رودها و هور نشده است. آب از بالادست جاری شده، اما همچنان مردم از بی‌آبی رنج می‌برند. مطالبه‌گری مثل بازی گلف می‌ماند. وقتی چوب به دست می‌گیریم تا نتیجه نباید دست از بازی برداریم.» به گفته این فعال مدنی دوستانی در مناطق مرزی مستقر هستند و فیلم می‌گیرند که نشان می‌دهد آب هنوز جاری نشده است. در عجبم از بی‌تفاوتی کلان در خوزستان. در حالی که مقام معظم رهبری گفتند مردم حق دارند اعتراض کنند و به مطالبات مردم رسیدگی کنید. سوال ما این است  مسئولان کشوری، شما به چه کسی پاسخ می‌دهید؟
اگر بخواهیم سریع‌ترین راه‌حل و بهترین راهکاری را که در شرایط فعلی می‌توان برای جلوگیری از فاجعه محیط‌زیستی خوزستان و تأمین آب شرب مردم مفید باشد، ارایه بدهیم، چه موضوعاتی مطرح است؟ آل‌کثیر پاسخ این سوال «شهروند» را می‌دهد: «مسأله خوزستان به این سادگی‌ها قابل حل نیست. درست است بخشی از آب رها شده، اما طبق گفته کارشناسان محیط‌زیست از زمانی که آب رها می‌شود تا برسد به هورالعظیم، بخشی از آن جذب سفره‌های زیرزمینی می‌شود، بخش زیادی به علت گرمای هوا تبخیر، بخش دیگر هم وارد کانال‌های فرعی کشاورزی می‌شود و در بهترین حالت حدود  40درصد آب وارد هور می‌شود.»

سهم حق‌آبه نیشکر کم و به کشاورزی اضافه شود
او ادامه می دهد: «یکی از راهکارهایی که می‌توان به آن پرداخت تا معضل جامعه کشاورزی حل شود این است که از سهم حق‌آبه نیشکرهای استان کم کنیم و به جامعه کشاورزی اضافه کنیم. همان‌طور که می‌دانید ما چندین شرکت کشت و صنعت نیشکر داریم که اگر آب سرازیرشده به سمت نیشکر مدیریت شود، تا حدودی مشکلات جامعه کشاورزی حل می‌شود. با این همه مردم منتظر و امیدوار به دولت جدید هستند. فصل تابستان بگذرد و بارندگی‌ها شروع شود.»

تا صدای مردم شنیده نشود، در روز همین پاشنه می‌چرخد
به گفته این فعال رسانه‌ای باید توجه کنیم تولیدات کشاورزی و صنعت استان برای کشور چه سودی دارد و چقدر به کل کشور خدمات ارایه می‌دهد. در مقابل سهم مردم از این همه نعمتی که در استان وجود دارد، چیست؟ نتیجه می‌شود مطالبه آب و این انصاف نیست. کشاورز و دامدار زندگی‌اش به شرایط آب‌وهوایی وابسته است؛ اقتصاد مردم منطقه اقتصاد معیشتی است، یعنی در گرو دام و کشاورزی است. شوش قطب تولید گندم است. با این همه، تبعات مشکلات زیست‌محیطی و بی‌آبی باعث شده اهواز به دومین شهر با بیشترین حاشیه‌نشینی تبدیل شود. ما در پایین‌دست، در کمتر از 30سال پیش 6میلیون نخل داشتیم، الان به زحمت تعداد نخل‌ها به 2میلیون می‌رسد.
مرزوق در جمع‌بندی انتهایی نشست با تأکید بر اینکه تبعات اجتماعی یک روز و دو روز پیش نمی‌آید، می‌گوید: «اگر یک نشست اضطراری با نمایندگی‌های اصناف استان، با افراد محقق و چاره‌اندیش برگزار شود تا خیرخواهان کشور و دلسوزان توسعه دور هم بنشینند و حرف‌ها شنیده شود، می‌توان به راهکار رسید. با این همه هیچ صدایی واضح‌تر از صدای همان کشاورز نیست، وقتی از مشکلات زندگی‌اش می‌گوید. باید به انتهای خط نگاه کنیم. ما فقط صدای فریاد آنها هستیم تا زمانی که مطالبات به نتیجه نرسد، در روی همین پاشنه می‌چرخد.»