بگویید که ما از آنها منزجریم

رضا عدالتی‌پور: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمی‌فهمم، علت کارهایی که اکنون انجام می‌دهید را نمی‌فهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان می‌بینید؟» این احساس و درک واقعی جامعه افغانستان نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپایی است. محبوبه سراج، چهره رسانه‌ای و فعال مدنی و حقوق زنان در افغانستان در پاسخ به مجری شبکه «تی‌آر‌تی» که از وی پرسید چه پیامی برای جامعه جهانی بویژه آمریکا و اتحادیه اروپایی دارد، خطاب به مقامات این کشورها گفت: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمی‌فهمم، علت کارهایی که اکنون انجام می‌دهید را نمی‌فهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان می‌بینید؟ واقعیت این است که ما دیگر به شما هیچ امیدی نداریم، من حتی دوست ندارم با شما سخن بگویم، چرا که زمان سخن گفتن با شما به پایان رسیده. ما به اندازه کافی خواسته‌های‌مان را با شما مطرح کردیم و هیچ کس به آن توجهی نکرد. هرگونه خواستند تصمیم گرفتند. با بلایی که بر سر افغانستان آمده ما به 200 سال قبل برمی‌گردیم. هیچ امیدی برای ما و نسل آینده وجود ندارد. آنچه رقم خورده یک مهاجرت دسته‌جمعی است. آیا دوباره بایستیم و مبارزه کنیم به این قیمت که نسل جدیدی از دولتمردان غربی بیایند و بلای جدیدی بر سر ما بیاورند تا باز شکست بخوریم و ما را نابود کنند؟ به همه آنها (اروپا و آمریکا) بگویید ما از آنها منزجریم». 2 دهه از تجاوز نظامی ناتو به افغانستان به فرماندهی آمریکا و همراهی اتحادیه اروپایی با آن می‌گذرد و اکنون در بزنگاه تاریخی پایان حضور نظامی آنها در افغانستان، مشخص شد چیزی که از آن به عنوان دستاورد حضور 20 ساله غرب در افغانستان یاد می‌شد هیچ قرابت و شباهتی به دولت‌سازی و ملت‌سازی ندارد؛ حقیقتی تلخ که نه‌تنها در اظهارات نخبگان و غربگرایان افغان که براحتی در صحنه میدانی افغانستان مشهود است. گو اینکه متجاوزان به افغانستان از ابتدا به مفاهیمی مثل صلح‌سازی و ایجاد یک جامعه با‌ثبات باور نداشتند و مردم افغانستان در سراب ساخت مدینه فاضله‌ای که غربگرایان مسرور از حضور نظامی آمریکا در افغانستان برای‌شان ترسیم می‌کردند در خواب بودند. اکنون اما پس از آنکه مشخص شد تمام وعده‌های بوش، اوباما، ترامپ و بایدن چیزی بیشتر از «وعده» نبوده و به قول بایدن «افغان‌ها خودشان باید با طالبان بجنگند»، افغان‌ها مانده‌اند و استیصال دولت و موج نیم میلیون نفری پناهجویان در مرزها که روزبه‌روز بر تعدادشان افزوده می‌شود. این در حالی است که رئیس‌جمهوری آمریکا نزدیک به یک ماه قبل اطمینان داده بود طالبان افغانستان را تصرف نخواهد کرد اما هفته قبل آخرین برآوردهای «جامعه منابع اطلاعات ارتش آمریکا» نشان داد بازه زمانی سقوط کابل به دست طالبان به کمتر از یک ماه رسیده است. در این بین این سوال بزرگ در ذهن شکل می‌گیرد: چطور طالبان با استعداد نیروی کمتر از 100 هزار نفر توانسته به این سرعت بر بیش از 80 درصد خاک افغانستان و دست‌کم 16 مرکز ولایت از جمله ولایات هرات و قندهار مسلط شود. آنچه مسلم است طالبان در بسیاری از شهرها با استقبال گروه‌هایی از مردم مواجه شده و برخی شهرها نیز با وجود برخورداری از نیروهای نظامی، بدون هیچ دفاعی تسلیم آنها شدند. این امر به منزله این است که مردم هیچ تکیه و اعتمادی به کابل و نیروهای تحت امر آن ندارند و این مساله بخشی از فساد سیستماتیک دولت افغانستان را نمایان می‌سازد. از سوی دیگر اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان در حالی در آخرین سخنانش از دستاوردهای 20 سال گذشته صحبت کرده است که گمان می‌رود افغانستان در این سال‌ها در عرصه اقتصاد، نهادسازی اجتماعی و تحولات سیاسی توفیق چشمگیری داشته و مردم در رفاه و آسایش به سر می‌بردند. اینکه چطور فراخوان طالبان برای حملات بهاره با همراهی انبوهی از جوانان و نوجوانان مواجه شده تنها مشتی نمونه خروارها نابسامانی در افغانستان است. به واقع اگر در این 2 دهه تنها در حوزه آموزش و جامعه‌پذیری افغان‌ها اقدامات عملی انجام می‌شد و نهادها به معنای حقیقی در جامعه پدیدار می‌شدند، این جمعیت جوان به دنبال دستیابی به آرزوهایش از قبل عضویت در گروه‌های شبه‌نظامی نبود. قدر مسلم اینکه 20 سال پس از تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان برای همه ملت‌های منطقه مشخص شد اعتماد و تکیه به آمریکا حاصلی جز ویرانی، عدم ثبات و ناامنی نخواهد داشت.