طالبان؛ دست پختِ مثلثِ دوحه، مسکو و آنکارا

مذاکراتِ آمریکایی‌ها و طالبان، نه در واشنگتن، نه در مناطقِ تحتِ کنترلِ طالبان و یا حتی پاکستان که در دوحه‌ی قطر و پیگیری آن در مسکو و آنکارا می‌تواند حاویِ پیام‌های متعددی باشد
یکی این که؛ کاخِ سفید می‌خواهد زمین باتلاقیِ افغانستان را مین‌گذاری شده تحویل دیگر شرکای جهانی خود دهد و اما کیلومترها مرزِ زمینی با ایران نیز می‌تواند بخشی از معادلاتِ مجهول و پیچیده‌ای باشد که نگرانی‌ها را به افغانستانِ تحتِ سیطره‌ی طالبان موکول کند در این میان‌عدم‌نگرانی و اظهار نظر صریح کشورهایی نظیر پاکستان، چین، روسیه، ترکیه، ایالات متحده‌ی آمریکا، قطر، عربستان و اتحادیه‌ی اروپایی و همچنین ناتو از وضعیتی که این روزها در افغانستان به وجود آمده، نگران کننده‌تر به نظر می‌رسد.
آفتاب یزد - رضا بردستانی: سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش به تسلط طالبان بر اکثر مناطق افغانستان گفت، جهان با ترس نظاره‌گر نتیجه تجربه تاریخی دیگر از واشنگتن در آنجا است. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در تلگرام نوشت: «مساله تعجب‌برانگیز است. اما واقعیت دارد: در افغانستان درگیری بین دو قدرت وجود دارد که هر دو نتیجه یا دستپخت روند تفکر و دیدگاه آمریکایی هستند. جهان با وحشت نتیجه تجربه دیگر واشنگتن را نظاره‌گر است.»
«چین آماده است تا در صورت سقوط کابل، طالبان را به عنوان حاکم مشروع افغانستان به رسمیت بشناسد؛ دورنمایی که تلاش‌های دولت بایدن را برای مقابله با شبه‌نظامیان مذکور تضعیف می‌کند.» این خبر را خبرگزاری رویترز اعلام کرده می‌نویسد: «پکن رسما و به صورت علنی به طالبان برای ادامه همکاری‌ها در راستای توافق صلح با دولت اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان تاکید کرده است با این حال، ارزیابی‌های جدید اطلاعاتی و نظامی چین درباره واقعیت‌های پیرامون افغانستان، رهبران حزب کمونیست چین را به این مساله واقف کرده که خودشان را برای عادی‌سازی روابط با این گروه شبه‌نظامی آماده کنند. اگرچه برخی عنوان کرده‌اند که: « این مساله - همکاریِ چین و طالبان - تضعیف کننده تلاش‌های آمریکا برای اعمال فشار بر این گروه شبه‌نظامی به منظور بازگشت با حسن‌نیت به مذاکرات دیپلماتیک دوحه است!» اما به نظر می‌رسد چین بدون هماهنگی با دیگر شرکای جهانی خود اساساً چنین تصمیم خطرناکی را اتخاذ نخواهد کرد.


> پاکستان باید نگران باشد اما نگران نیست
در میان کشورهای همسایه، به دلیل ترکیب جمعیتی و قرابتِ معناداری که با همسایه‌ی شمالیِ خود دارد، به طور طبیعی باید بیشتر از دیگر همسایگانِ افغانستان نگران باشد اما چنین به نظر می‌رسد که اسلام آباد با آرامش، شاهدِ پیشرفت طالبان طبق توافقات «پشتِ پرده» با قدرت‌های بزرگِ دنیا است.
یکی از تحلیل‌هایی که همواره تسلطِ طالبان بر افغانستان را مقدمه‌ای برای آغاز اقدامات علیه پاکستان بر می‌شمرد حاکی از آن بود به سبب بافت جمعیتی و قرابت‌های معنادار، غائله‌ی افغانستان تمام نشده، بلوای پاکستان برپا خواهد شد و اما ظاهر و باطن رویدادهای چنین مسئله‌ای را نشان نمی‌دهد.
> طالبان؛ دست پختِ مثلثِ دوحه، مسکو و آنکارا
مذاکرات طالبان و امریکایی‌ها همواره در دوحه‌ی قطر برگزار می‌شد همان جایی که اصلی‌ترین مقرِ سیاسی طالبان در آن قرار دارد. در بزنگاه‌‌هایی اما این مذاکرات در مسکو و به میزبانی روسیه برگزار می‌شود و در نهایت تصمیمات طلایی شاید در آنکارا اتخاذ شده باشد پس با این حساب آن چه طالبانِ سر تا پا مسلح را به جانِ کشور و مردم افغانستان انداخته، ماحصل گفت و گوها و توافقاتِ پیدا و پنهانی است که در دوحه، مسکو و آنکار به انجام رسید جایی که یک پای ثابت آن همواره آمریکایی‌ها بوده اند.
> طالبان یک شبه به وجود نیامد!
در مورد طالبان، تقریبا همه چیز به اشغال افغانستان از سوی شوروی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بر می‌گردد. در آن زمان، پاکستان که نگران بود شوروی علاوه بر افغانستان به خاک این کشور هم نفوذ کند، با همکاری عربستان‌سعودی و آمریکا، گروهی از شبه‌نظامیان موسوم به «مجاهدین افغانستان» را تامین مالی کرد و آموزش داد تا با نیروهای شوروی درگیر شوند. با خروج نیروهای شوروی از خاک افغانستان، از دل «مجاهدین» گروه تازه‌ای به نام «طالبان» ظهور کرد که عقاید افراطی اسلامی داشت و از آنجا که به دلیل مبارزه با نیروهای شوروی از سطحی از مقبولیت عمومی هم برخوردار بود، خیلی زود در بخش‌هایی از خاک افغانستان پا گرفت.
طالبان به زودی بر بخش اعظم افغانستان تسلط پیدا کرد و یکی از تاریک‌ترین دوره‌های تاریخ این کشور را رقم زد. این گروه تروریستی، در فاصله سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی، در عمل بر افغانستان حکومت می‌کرد. این در حالی است که تمام آنچه که در سال‌های اخیر از جنایات داعش در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد، پیش از این به اشکال مختلف توسط طالبان در افغانستان اجرا شده بود. با حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، طالبان هم در کنار «القاعده» در فهرست دشمنان «ناتو» قرار گرفت و خیلی زود متلاشی شد. با این همه، این دو گروه هرگز
از بین نرفتند. در طول ۲۰ سال گذشته، طالبان خود را بازآرایی کرده و حتی بارها علیه دولت مستقر در افغانستان دست به حملات تروریستی
زده است.
> بلینکن: به هدف‌مان در افغانستان رسیدیم
وزیر خارجه آمریکا اظهار می‌دارد: «آمریکا توانست هدف اصلی خود از حضور نظامی‌اش در افغانستان را محقق کند.» آن طور که خبرگزاری اسپوتنیک، به نقل از آنتونی بلینکن، می‌نویسد؛ وزیر خارجه آمریکا در واکنش به ورود جنگجویان طالبان به کابل گفت: «هدف ما از حضورمان در افغانستان رفع خطر تروریسم بود که این هدف را محقق کردیم.»
خوشبینانه است اگر آمریکا را کشوری بدانیم که ۲۰ سال صدها میلیارددلار هزینه متقبل شده است تا خطر تروریسم را از بین ببرد، اگر وزیر خارجه‌اش گفته باشد: «دیگر به نفع آمریکایی‌ها نیست که در افغانستان بمانند.» چرا؟ چون: «وضعیت کابل اکنون از وضعیت سایگون پایتخت ویتنام فرق دارد.»
نکته‌ی مبهم ماجرا این که؛ بلینکن احتمال می‌دهد، طالبان تقریبا در مدت کوتاهی حتی اگر آمریکا نیروهایش را از این کشور خارج نمی‌کرد، بر کل افغانستان مستولی می‌شد. او می‌گوید: حقیقت امر این است که نیروهای افغان نتوانستند از کشورشان دفاع کنند. رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا تاکید کرد، کادر سفارت این کشور به فرودگاه کابل منتقل شدند و واشنگتن تدابیر لازم برای تضمین امنیت دیپلمات‌هایش را لحاظ می‌کند.
> یک روز برای از بین بردن طالبان و حالا برای خروج اتباع خود!
این روزها، آمریکا، ترکیه، روسیه و حتی انگلیس در حال اعزام نیروهایی موسوم به واکنش سریع هستند اما این بار این نیروها قرار نیست رو در روی طالبان بایستند یا خود را سپر بلای مردم افغانستان کنند این بار این نیروهای واکنش سریع طی سه یا نهایتاً چهار روز وظیفه و ماموریت دارند تا اتباع کشورهای خود را بی‌هیچ گزندی از افغانستان خارج کنند گویی زمین باتلاقی اما مین‌گذاری شده‌ی افغانستان آماده‌ی سپرده شدن به دیگر شرکای جهانی است!