شهادت امام سجاد(ع) را تسلیت می گوییم

اندیشه – با کدام واژه می‌توان این غربت دردناک را روایت کرد؟ غربتی که شعاع آن به کربلا و مصیبت جانگدازش محدود نمی‌شد؛ در کوفه و شام، این امام سجاد(ع) بود که زبان علی(ع) در کام و رسالت حسین(ع) بر دوش، باید می‌ایستاد و از حرمت‌هایی سخن می‌گفت که شکسته شد، از دردانه‌های خلقت یاد می‌کرد که در دشت تفتیده نینوا در خون خود غلتیدند. به راستی که شرح این غربت، شرح این تنهایی پر درد و رنج، چگونه ممکن است؟ این‌که همراه با عزیزانت به اسیری بروی، از کنار پیکر بهترین‌های عالم خلقت بگذری و به شهری برده شوی که مردمانش، ولی خدا را به سوی خویش خواندند، اما عهد شکستند و خون او ریختند و آن گاه، زمان ورود کاروان اسرا، اطراف آن ها را گرفتند و به زاری پرداختند تا ثابت کنند حقیقت روایت «الکوفی لایوفی» را و نشان دهند که آن‌چه درباره این جماعت رنگارنگ در تاریخ می‌خوانیم، گزافه نیست. با این حال، غربت پررنج کوفه، در برابر غریبی کاروان اسرای کربلا در شام چیزی نیست؛ روایت است که وقتی از امام سجاد(ع) درباره سخت‌ترین مرحله از مراحل سفر با کاروان اسرا پرسیدند، سه بار فرمود: «الشام!»؛ مرکز قدرت بنی‌امیه، جایگاه مردمانی که در آن روزگار، چیزی از اهل‌بیت(ع) نمی‌دانستند و بی‌محابا، سخن به هتاکی و توهین می‌گشودند. سیدالساجدین(ع) اما، چه زیبا و تأثیرگذار با جملات الهی خود، نگاه‌ها را تغییر داد و کاخ ظلم و ستم را بر سر یزید و یزیدیان ویران کرد .نقل است که آن حضرت، تا زنده بود، بر آن مصیبت جانکاه اشک ریخت.