نگذاريد آمريكا ما را مسئول توقف مذاكرات معرفي كند

آرمان ملی-علیرضا پورحسین: سیاست خارجی ایران در برهه‌ای حساس خود را درگیر استقرار دولت جدید و تغییر و تحولات می‌بیند. تغییر و تحولاتی که نگرانی‌هایی جدی به خصوص در عرصه مذاکرات وین بوجود آورده است و بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که شاید تیم مذاکره کننده جدید ایران دیگر توانایی تیم سابق را نداشته باشد. از سوی دیگر سفر نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن برای دیدار با جو بایدن و برنامه‌ای که می‌خواهد درباره ایران به بایدن ارائه دهد نیز سوالات زیادی را به‌وجود آورده است. همچنین پرایس عنوان کرده است که می‌داند دولت جدید در تهران هنوز در حال شکل گیری است و اظهار کرده است که آنها باید درباره موضع گیری شان تصمیم گیری کنند، نه تنها موضع گیری در قبال جامعه جهانی، بلکه به ویژه در قبال دیپلماسی لازم برای آزمودن طرحی که می‌توانیم بر اساس آن یک بازگشت دوجانبه به توافق را رقم بزنیم. او افزود که به خود ایرانی‌ها واگذار می‌کنم که بگویند در این باره چه موضعی دارند. شرکا و متحدان ما در گروه 1+5 هم آن را به وضوح گفته‌اند. در راستای بررسی شرایط پیش‌رو در عرصه سیاست خارجی و صحبت‌های اخیر مقامات آمریکایی، «آرمان ملی» گفت وگویی با قاسم‌محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه داشته است که در ادامه می‌خوانید.
 با توجه به صحبت‌های اخیر پرایس، آخرین وضعیت احیای برجام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مواضع آمریکا نسبتا ثابت است و در این مدت تغییری نکرده است. این احتمال وجود دارد که به علت تاثیری که لابی‌های اسرائیلی بر مواضع آمریکا دارند، گفت و گویی میان مقامات آمریکا و اسرائیل انجام شود تا نظر آنها نیز جلب شود. باید توجه داشت که آمریکا همچنان مایل است که برجام احیا شود. آنها امروز توپ را در زمین ایران انداخته‌اند و این امر برخلاف آن چیزی است که رقم خورده است و آنها بوده‌اند که توافق قبلی را نقض کرده‌اند. امروز آنها از تعویض دولت در ایران سوءاستفاده کردند و قطع مذاکرات از سوی ایران و محول کردن آن به دولت بعدی سبب شد تا آمریکا بتواند توپ را در زمین ایران بیندازد. پرایس صحبتی دوپهلو انجام داده است و به نحوی قصد داشته عنوان کند که این ایران است که امروز باید تصمیم‌گیری کند. آنها قصد دارند ایران را متهم عدم پیشرفت مذاکرات جلوه دهند. 
 تغییر در تیم مذاکره کننده چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟


ما نگرانی جدی نسبت به تغییر در ترکیب تیم مذاکره کننده داریم. مشخصا امروز در ایران تیم مذاکره کننده‌ای به قدرت آن تیمی که دکتر ظریف ریاست آن را برعهده داشت، پیدا نخواهیم کرد و هیچ جایگزینی وجود ندارد. تیم مذاکره کننده دولت دوازدهم کاملا با مسائل بین‌المللی آشنا بود، زبان حرفه‌ای حقوق بین‌الملل را می‌دانست و با مسائل تسلیحاتی و حقوق مربوط به آن و مسائل هسته‌ای کاملا آشنا بودند و تیمی با این کیفیت بعید به نظر می‌رسد که وجود داشته باشد. حتی اگر تیمی با این کیفیت پیدا شود به علت اینکه آشنایی لازم وجود ندارد و طرفین مذاکره تغییر می‌کنند، زمان رسیدن به توافق طولانی می‌شود که به نفع ایران نخواهد بود. تیم جدید و مذاکره کننده جدید شاید به شکست مذاکرات نیز منجر شود که به هیچ وجه به نفع کشور نیست.
 صحبت‌های گزینه پیشنهادی تصدی وزارت امورخارجه در مجلس را متناسب با وضع موجود می‌توان خوب تلقی کرد؟
اگر دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی همان‌طور که در مجلس عنوان کرده‌اند، به دنبال توازن در عرصه سیاست خارجی باشند این می‌تواند یک اتفاق خوب باشد. البته باید توجه داشت که شاید در دولتمردان جدید درک صحیحی از توازن در عرصه سیاست خارجی نداشته باشند. آنها هنوز مواضع متضاد خود را متوجه نشده‌اند و مشخصا توازنی که از آن دم می‌زنند نمی‌تواند با مواضع متضاد آنها جمع شود. از سوی دیگر باید توجه داشت که در برهه‌ای از زمان قرار گرفته‌ایم که آمریکا به دنبال رسیدگی به تهدیدات بزرگ علیه خود است. درهمین راستا می‌خواهند حضور خود را در خاورمیانه کم کنند و هزینه کمتری در این منطقه انجام دهند. آمریکا می‌خواهد، تحولات خاورمیانه را بومی سازی کند. اتفاقات امروز افغانستان نمونه‌ای از این بومی سازی است. در همین راستا آمریکا به این علت که رابطه خوبی با ایران نداشت، از طریق پاکستان وارد عمل شده است و به گونه‌ای عمل کرد که پاکستان امروز به عنوان بازیگر اصلی در این کشور باشد. در صورتی که آمریکا رابطه خوبی با ایران داشت، چنین اتفاقی در افغانستان رقم نمی‌خورد که منجر به تسلط طالبان بر این کشور شود. این مقوله در سایر امور نیز صدق می‌کند. آمریکا می‌خواهد در خاورمیانه موازنه قدرت بوجود آورد و اگر ایران رابطه سازنده‌ای با آمریکا داشت همه چیز متفاوت رقم می‌خورد. امروز اگر ایران نقش سازنده در منطقه نداشته باشد و با ایران توافق صورت نگیرد، ممکن است بازیگرانی همچون ترکیه، اسرائیل و عربستان را وارد میدان کنند و به نحوی خاورمیانه را به این سه کشور واگذار کنند و این امر مشخصا به ضرر موقعیت ایران درخاورمیانه است و نمی‌تواند تبعات خوبی برای کشورمان در پی داشته باشد. مجموعه این معادلات است که این ضرورت را ایجاد کرده تا ایران دستگاه دیپلماسی قوی‌تری داشته باشد تا در عرصه سیاسی از رقبای خود عقب نماند. آمریکایی‌ها، روس‌ها، چینی‌ها و حتی هر کدام از کشورهای اروپایی نیز دنبال منافع خود هستند. مثل انگلستان که در حاشیه مذاکرات برجام به دنبال منافع خاص خود یعنی آزادی اتباع بریتانیایی است. این یک مساله طبیعی است؛ زیرا هر مذاکره‌‌ای بر پایه داد و ستد صورت می‌گیرد و اگر یک طرف خواسته‌های خود را افزایش دهد، طرف مقابل نیز این امکان را پیدا می‌کند.