گره گشايی مشكلات «مردمی بودن دولت» را ثابت خواهد كرد

عکس: آرمان‌ملی / حجت ‌ سپهوند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌/آرمان ملی- سهیل ثابت: اعتماد عمومی مساله‌ای است که این روزها بسیاری در پی باز گرداندن آن به هر نحو ممکن هستند. به حدی که رئیس جمهور در بحبوحه مرگ و میر ویروس منحوس کرونا به استان‌های محروم سر می‌زند و رو در رو با مردم به گفت و گو می‌‌نشیند تا بتواند با حل مشکلات مردم حتی تا حدی این اعتماد از دست رفته را بازگرداند. در این راستا هر چند که رئیس جمهور و دولت عزم بازگرداندن اعتماد عمومی و امید مردم به آینده‌ای روشن را دارند اما باید به این نکته هم توجه کنند که اگر وعده‌ای بدهند و به آن عمل نکنند این اعتماد به لحاظ بدتری کاهش خواهد یافت. بهتر است موقع وعده دادن از انجام پذیر بودن آن اطمینان حاصل کرد. در این راستا برای بررسی چگونگی بازگرداندن اعتماد عمومی، تاثیر سفرهای استانی بر جلب اعتماد مردم و آنچه در جامعه می‌گذرد «آرمان ملی» با محمدرضا خباز فعال سیاسی اصلاح‌طلب و استاندار سابق سمنان به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.  تاکنون مسئــولان بارهــا از لزوم بازگرداندن اعتمــاد عمومی نسبت به دولت و مسئولان سخن گفته‌اند؛ اساسا فکر می‌کنید این اعتماد از دست رفته باید چگونه بازیابی شود؟ برای اینکه ببینیم چرا اعتماد مردم کاهش پیدا کرده باید به سخنرانی‌ها، قول‌ها و وعده‌هایی که در میتینگ‌های انتخاباتی داده شده و به آنها عمل نشده، توجه کنیم که عامل اصلی کاهش اعتماد مردم بوده است. ضرب المثلی است که می‌گوید هرکسی را می‌خواهید با خود دشمن کنید به او وعده بدهید و عمل نکنید. حتی اگر در خانه خود به فرزندمان قول دهیم  و به قول خود عمل نکنیم فرزند دلبندمان به ما بدبین شده و اعتمادش نسبت به ما کاهش پیدا می‌کند. تا چه رسد به مردمی که صاحبان این انقلابند و مسئولان در هر رده‌ای که هستند به نمایندگی از مردم در حال  حکومت کردن هستند و طبق قانون اساسی شأن دیگری برای آنها قائل نیستیم. شأن همه افراد این است که به نمایندگی از طرف مردم برای اداره کشور  و رتق و فتق امور کشور انتخاب شده‌اند. این توقع در شهروندان بیشتر است. هر چند که از زمان روی کار آمدن دولت یکسری قول‌ها به مردم داده شده است. همین چند روز پیش آقای علم الهدی در مشهد خطاب به دولت بیان کرد «شما قول دادید که واکسیناسیون بالای 18 سال را به پایان برسانید؛ پس تمام تلاش خود را به کار ببرید که این اتفاق بیفتد. قول دادید که تا تیرماه سال آینده یک میلیون ردیف شغلی و  یک میلیون واحد مسکونی آماده کنید اینها را عملی کنید چون اگر عمل نکنید بی اعتمادی افزایش پیدا می‌کند. اگر حرف‌هایی که زده شده مبنای علمی و عملیاتی و اجرایی داشته عمل کنید» حال من می‌گویم اگر وسط کار دولت به مشکل خورد فوری یا نهایتا یک هفته بعد به اطلاع مردم برسانند. این باعث می‌شود که مردم نسبت به مسئولان بدبین و بی‌اعتماد نشوند. مثلا در همین قضیه واکسن داخلی آقای مخبر قول داد که تا شهریور امسال 50 میلیون دوز تحویل دهند. اما وقتی فهمیدند که این گفته تحقق نخواهد یافت باید همان روز مردم را در جریان می‌گذاشتند و می‌گفتند که مثلا روسیه بدقولی کرد و ما نمی‌توانیم به تعهدات خود عمل کنیم یا فلان مواد اولیه‌ای که ما پیش بینی کردیم نشد و نتوانستیم لحظه‌ای که قول دادیم قصد داشتیم آن را عملیاتی کنیم ولی ما  تصورش را نمی‌کردیم که نشود.  اگرچه ممکن است عده‌ای از آنهایی که دست اندرکارند نپذیرند اما اکثریت مردم صداقت، راستی و درستی را می‌پذیرند. در راستی و صداقت رمزی است که بر دل‌ها می‌نشیند و نتیجه آن نیز این است که مردم به مسئولان بدبین نشوند. اما آقای مخبر هنوز گزارشی از اینکه چرا به تولید 50 میلیون واکسن داخلی تا پایان شهریور نرسیدیم نداده‌اند. در حالی که کلیپ‌های قول وی در دست مردم می‌چرخد اما پاسخ معاون اول رئیس جمهور نیامده است که مردم بدانند به چه دلیلی این مساله صورت نگرفت.  در نتیجه نمی‌شود امروز حرفی را بزنیم و با این خیال که مردم یادشان رفته است فردا حرف دیگری بزنیم. امروز فضای مجازی باعث شده تا مردم حرف‌های دیروز و امروز ما را کنار هم می‌گذارند و قضاوت می‌کنند و در نهایت نا امیدی به وجود می‌آید.  پس از روی کار آمدن کابینه سیزدهم برخی وزرا شروع به دادن وعده‌های مختلف کردند؛ از دیدگاه شما دولتمردان برای اینکه بتوانند در مقابل وعده‌هایی که به مردم دادند باید چگونه عملکردی داشته باشند که موجبات بی اعتمادی مردم را فراهم نیاورند؟ مهم‌ترین مساله صداقت و شفافیت با مردم است. وزرا قول‌هایی در حوزه‌های مختلف به مردم دادند؛ مثلا وزیر راه و شهرسازی قول یک میلیون واحد مسکونی در طول سال داده است، همان جا گفتم که این قولی غیرعملیاتی است و اجرایی نخواهد شد و دلایل آن هم مشخص است. هرچند که اگر خوشبینانه نگاه کنیم باید بگوییم ما و مسئولانی  که اهل برآورد هستند بی‌خبرند. حال اگر شد که چه بهتر اعتمادهای کاهش یافته  کم کم به افزایش اعتماد می‌انجامد. اما اگر به هر دلیلی نتوانستند در وعده داده شده موفقیتی حاصل کنند تا آخر کار و مهلت نایستند  و در پایان بگویند نشد بلکه همان زمانی که فهمیدند نمی‌شود به مردم اطلاع دهند. مثلا وزیر راه به این نتیجه می‌رسد که مشکل مصالح ساختمانی دارد و وعده یک میلیون مسکن ممکن نیست و فقط 500 هزار مسکن می‌توان تحویل دهد. خوب است که در اینجا در گفت و گو با رسانه‌ها ضمن عذرخواهی از مردم و بیان دلیل نتوانستن در تحقق وعده اصلی بگوید که کار تا کجا پیش خواهد رفت تا مردم صداقت مسئولان را هم ببینند.  برخی معتقدند که سفرهای اخیر رئیس جمهور به خوزستــان و سیستان و بلوچستان  و دیدار با مردم و احساس مشکلات از نزدیک و ادامه‌دار بودن آن باعث می‌شود که اعتماد از دست رفته مردم بازگردد ؛ تحلیل شما از این سفرهای استانی چگونه است؟ این سفرها مثل تیغ دولبه می‌ماند که اگر آن عملیات انجام بگیرد اثر این رفت و آمد و مردمی بودن مثبت‌تر است ولی اگر آن قول‌‌هایی که دادند عمل نکنند این رفت و آمدها اثر منفی‌تری خواهد گذاشت. به این معنی که رفتن و سر زدن فی نفسه خوب است. معتقدم حاکم در هر سطحی که هست از رئیس اداره گرفته تا مدیر کل معاون وزیر، استاندار، نمایندگان مجلس و وزرا همه باید با مردم ارتباط مستقیم داشته باشند. خود من هر جا که استاندار بودم شماره موبایلم را در اختیار مردم گذاشتم و از این راه با مردم ارتباط داشتنم هر چند که سرکشی هم می‌کردم اما از این راه پیش می‌ر‌فتم و به همه می‌گفتم نمی‌توانم تلفنی جواب شما را بدهم اگر پیامک دادید آن را پیگیری کرده و به شما پاسخ خواهم داد. این رویکرد هم برای خود من مایه آرامش و هم برای مردم موجب خوشحالی بود که اگر کاری داشتند می‌توانند با مسئول استان تماس بگیرند. بنابر این فی نفسه مردمی بودن را می‌ستایم ولی مردمی بودنی که گره‌گشا باشد نه فقط بخواهیم با سخن گفتن و گفتار درمانی رضایت مردم را جلب کنیم.