مادرانگی در کنار تاتامی پای درس های هزاردستان و رکورد عجیب لژیونر


 
 
بانوان


مادر شدن سرعت پیشرفت را خیلی زیاد می‌کند
گفت‌و‌گو با «فاطمه بغلانی» مربی تیم‌ملی کاراته بانوان ایران که تصاویر حضورش در کنار تاتامی با کودکش بازتاب زیادی در رسانه‌های داخلی و خارجی داشت
مجید حسین‌زاده |    روزنامه‌نگار
تصاویر مربی کاراته زنان ایران که با استرس زیاد و البته هیجانی غیرقابل وصف در حالی که بچه‌اش را بغل گرفته، شاگردانش را روی تاتامی هدایت می‌کند، بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته است. بغلانی حدود ۲۰ سال است کاراته کار می‌کند و ۱۵ سال است که به صورت حرفه‌ای مربی‌گری را دنبال می‌کند. او در منطقه ملارد فعالیت می‌کند و کاراته‌کاران زیادی را پرورش داده است که در رقابت‌هایی همچون المپیک جوانان و رقابت‌های جهان حضور داشته و به مدال هم رسیده‌اند. در  ستون بانوان امروز، گفت‌و‌گویی با او درباره ماجرای این عکس‌ها و دلیل حضور پسرش در کنار تاتامی داشتم که در ادامه خواهید خواند.
 
یک‌روز قبل از به‌دنیا آمدن پسرم در سالن تمرین بودم
او درباره این‌که مادر شدنش چه تاثیراتی بر زندگی‌ ورزشی‌اش گذاشته، می‌گوید: «من زمانی که پسرم را باردار بودم، سر تمرین می‌رفتم. حتی یک روز قبل از به دنیا آمدنش هم مربیگری را کنار نگذاشتم. بعد از این‌که به دنیا آمد، فقط دو ماه در خانه بودم و سپس با او سر تمرینات حاضر می‌شدم. پسرم همیشه با من بوده و با دنیای کاراته آشناست. اما برای مسابقات مهم و حساس که باید شش‌دانگ حواسم به بازی باشد، او را نمی‌بردم تا خودم اذیت نشوم و خللی به کارم وارد نشود».
پسرم آن روز با من آمد تا با داور آشنا شود
«آن روز نمی‌دانم چه شد که خیلی دوست داشت با من بیاید و مسابقه را از نزدیک ببیند. از من پرسید: «مامان، داور کیه؟» من هم می‌خواستم داورها را ببیند، در جو مسابقه قرار بگیرد و ... بنابراین اجازه دادم با من بیاید کنار تاتامی». بغلانی با این مقدمه درباره تصاویر پربازدیدش در شبکه‌های اجتماعی می‌گوید: «پسرم با این‌که الان سه ساله است، می‌خواهد در مسابقه شرکت کند. بنابراین آن روز با من در کنار تاتامی حاضر شد و یک عکاس آن تصاویر را ثبت کرد که بازنشر زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشت و البته حس خیلی خوبی را به من منتقل کرد.»
مادر بودن جلوی پیشرفت هیچ زنی را نمی‌گیرد
 مربی تیم ملی کاراته کشورمان درباره مادر بودن و پیگیری ورزش به صورت حرفه‌ای می‌گوید: «مادر بودن و همزمان پیگیری ورزش به صورت حرفه‌ای کار را سخت می‌کند؛ شاید بهتر باشد بگویم که مسئولیتم نسبت به فرزندم بیشتر می‌‌شود. سعی می‌کنم تا جایی که امکان دارد این موضوع را خیلی خوب مدیریت کنم. همان‌طور که این عکس‌ها نشان داد، مادر بودن جلوی پیشرفت هیچ زنی را نمی‌گیرد بلکه حتی به پیشرفت زنان جامعه کمک بسیاری خواهد کرد. من از وقتی که مادر شدم با انگیزه بیشتری به باشگاه می‌روم و با شاگردانم تمرین می‌کنم. موفق شدن بعد از بچه‌دار شدن، بستگی به اراده ما دارد و این‌که ما چقدر هدف‌هایمان را با جدیت دنبال می‌کنیم. بچه بازدارنده نیست. من وقتی عاشق کاراته هستم، مربیگری را دوست دارم و شاگردهایم برایم مهم هستند و مثل بچه‌هایم آن‌ها را دوست دارم و می‌خواهم پیشرفت‌شان را ببینم، با خنده‌هایشان خندیدم، با گریه‌هایشان گریه کردم و ... ، باید هم موفق شوم. مادر شدن من دلیل نمی‌شود که آن‌ها را فراموش کنم و از علایقم دست بکشم.
مادرها حتما با کودک‌شان ورزش کنند
بغلانی هر روز با پسرش «کارن» تمرین کاراته  می‌کند. او درباره اهمیت ورزش کردن در کودکی می‌گوید: «همسرم قهرمان دوچرخه‌سواری است اما پسرم علاقه بیشتری به کاراته دارد. در یکی از عکس‌هایی که از او منتشر شده، دستکش کاراته به دست دارد. هر وقت به فدراسیون می‌رویم هم شرایط این‌گونه است. او مدام تلاش می‌کند تا ادای قهرمانان را در بیاورد و تکنیک آن‌ها را اجرا می‌کند. الان دنیای فضای‌مجازی و شبکه‌های اجتماعی است و همه بچه‌ها در همه رده‌های سنی، یک گوشی دست‌شان است و مشغول بازی هستند. بنابراین تحرک جسمی‌شان خیلی کم شده است و کمتر از جسم و ذهن‌شان استفاده می‌کنند و فقط از چشم‌شان برای دیدن گوشی‌ و بازی‌هایش بهره می‌برند. من به مادرهای محترم پیشنهاد می‌کنم حتما با بچه‌هایشان روزی چند دقیقه ورزش کنند. اگر در خانه این امکان فراهم است، بهتر وگرنه به سالن‌های ورزشی بروند و فرزندشان را به مربی‌هایی که به آن‌ها اعتماد دارند، بسپارند. عقل سالم در بدن سالم است. من مزایای این کار را دیدم و توصیه می‌کنم بقیه مادرها هم از آن، نهایت استفاده را ببرند.»


 
 
پای درس 6 استاد تکرار نشدنی در «هزاردستان»
جهانگیر الماسی در گفت‌وگو با خراسان، از تجربه‌های ناب همکاری با علی حاتمی، عزت‌ا... انتظامی، علی نصیریان محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی و جمشید مشایخی می‌گوید
نویسنده:  مائده کاشیان  
 
جهانگیر الماسی بازیگر پیش کسوت سینما و تلویزیون با آثار شاخصی مانند «هزاردستان» اثر زنده‌یاد علی حاتمی، «کوچک جنگلی» ساخته بهروز افخمی، «پس از باران» به کارگردانی سعید سلطانی و «در چشم باد» کاری از مسعود جعفری جوزانی در یاد مردم ماندگار شده است. این بازیگر در سال‌های اخیر بسیار کم‌کار بوده است. در ادامه گفت‌وگویی را با جهانگیر الماسی درباره علت این کم‌کاری و آثار خاطره‌انگیز کارنامه‌اش می‌خوانید. دوری ناخواسته از عرصه بازیگری جهانگیر الماسی در پاسخ به این سوال که آیا پیشنهاد خوب و راضی‌کننده‌ای نداشته که مدتی است فعالیتی در عرصه بازیگری ندارد می‌گوید: «بهتر است این طور بگویم شاید پیشنهادی نبوده! من برخی افکار شخصی‌ام را که متعلق به خودم بوده مطرح کردم، چون عضو هیچ گروه، دسته و فرقه‌ای نیستم. فرد سیاسی نیستم و فعالیت سیاسی نمی‌کنم. عقاید، باورها و تحلیل سیاسی دارم و اتفاقا تحلیل‌هایم درست از آب درآمده، ولی آدم سیاسی‌ نیستم، اما در ایران این موضوع را باور نمی‌کنند، بنابراین در باره من این طور شده که هرکسی از ظن خود شد دشمنم! دوم این که من بر حسب واقعیت و تحلیل اجتماعی رسانه‌های جمعی و هنر به نتایج و آگاهی‌هایی رسیدم که این تحلیل‌ها برای برخی مجامع مانند مجامع تخصصی خوب بوده، اما متاسفانه یا خوشبختانه این‌ها را رسانه‌ای کردیم، خیلی از شخصیت‌ها و فعالان سینما شاید از طریق این حرف‌ها منافع خودشان را در خطر دیدند. به قول یکی از دوستان ما یک سری دوست دشمن ناشناخته زیادی پیدا کردیم. به هرحال من نه قصد برهم زدن مناسبات مالی فرد خاصی را داشتم نه توانش را، فقط دنبال این بودم که ما اول برای هرکاری باید پشتوانه و خاستگاه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی فعالیت مان را مشخص کنیم. من نمی توانم کار کنم بگویم من چه می‌دانم به من مربوط نیست! وقتی در حوزه فرهنگ کار می‌کنم، چه بخواهم چه نخواهم کفه‌ای را سنگین می‌کنم و یک کفه‌ای را سبک، فعالیت من خواه ناخواه تاثیر فرهنگی می‌گذارد.» راز خلق آثار ماندگار در دهه‌های گذشته به آثار ماندگار کارنامه جهانگیر الماسی اشاره می‌کنم و می‌پرسم چطور این آثار در دهه‌های گذشته خلق می‌شده ؟ او معتقد است افراد آن دوره و دیدگاه شان متفاوت بوده و توضیح می‌دهد: «آدم‌ها فرق می‌کردند. رویای من این بود که کارم باید مبین تولید و توزیع دانایی، فهم، ارزش‌های اخلاقی و میراث فرهنگی که می شناسیم باشد، ما می‌خواستیم این را تبلیغ کنیم، به همین دلیل آن آثار جذاب بودند. مثلا فیلم «نقش عشق» که من یکی از نویسندگان فیلم نامه آن بودم را امروز تماشا کنید و ببینید این فیلم محصول چه فرهنگ و تفکری است، حرف فیلم ساز و نویسنده چیست، چه عشق بزرگی از امام حسین(ع) گرفته تا روابط اجتماعی در این فیلم نهفته است و چه پاکی‌ در فیلم موج می‌زند. ببینید در فیلم‌های «شبح کژدم»، «پدر بزرگ»و«سرزمین آرزوها»  چه عشقی دارد موج می‌زند.» تجربه آموزنده همکاری با زنده‌یاد علی حاتمی یکی از کارگردان‌های شاخصی که این بازیگر با او تجربه همکاری داشته، زنده‌یاد علی حاتمی است، از این تجربه ویژه در سریال «هزاردستان» سوال می‌کنم که می‌گوید: «من رفتار فردی علی حاتمی را می‌دیدم، از رفتار، اخلاق، بزرگواری و کرامتی که در رفتار و منش علی حاتمی می‌دیدم به تعریف و تفاوت هنرمند با صنعتگر پی می‌بردم. صنعتگران ما خیلی خوب هستند، اما یک هنرمند خیلی فرق می‌کند. در فیلم «کمال‌الملک» آقای مشایخی که نقش کمال‌الملک را بازی می‌کند به بافنده فرش می‌گوید هنرمند واقعی تو هستی، نه به خاطر محصول کارت، به دلیل نوع زندگی آن بافنده فرش با بازی آقای اسماعیل محمدی، دست‌های خسته و بیماری که مجبور است هنوز قالی ببافد، فروتنی، احترام، ادب و شخصیت اوست که می‌گوید هنرمند تویی. علی حاتمی یک احترامی برای فرهنگ، هویت و اخلاق ایرانی قائل بود که واژه‌ها در تبیین آن کم می‌آورند و گفتنی نیست. چند روز پیش دختر عزیزشان خانم لیلا حاتمی را اتفاقی در جایی دیدم، گفتند کتابی که به من دادی را دارم. من از علی حاتمی یاد گرفتم که در سال 61 یا 62 برای دخترش کتاب ببرم تا این بچه، کتاب «شازده کوچولو» از آنتوان دو سنت اگزوپری را بخواند.» درسی از 5  چهره شاخص جهانگیر الماسی در سریال «هزاردستان» با تعدادی از استادان عرصه بازیگری مانند عزت‌ا... انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی و داوود رشیدی همبازی بوده است، از این تجربه مهم در شروع کار حرفه‌ای و آموخته‌هایش از آنان می‌پرسم که به ارتباط خوب و حرفه‌ای آن‌ها با یکدیگر اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما اگر لیاقتش را داشته باشیم، بعد از آقای انتظامی و نصیریان، به عنوان نسل دوم بازیگران ایرانی، آن‌هایی که از تئاتر به سینما آمدند طبقه‌بندی می‌شویم. من یک بار ندیدم آقای نصیریان جایی اضافه باشند، همیشه خلوت خودش را داشت و زیرلب آن هم در دستگاه‌های موسیقی، حافظ می‌خواند. بسیار آهسته و آرام برای قلب و دل خودش می‌خواند. غزلیات حافظ و یکی دو بار هم شنیدم که اشعار سعدی را می‌خواند. وقتی می‌دید که می‌فهمی و لذت می‌بری، لبخندی می‌زد که آن تبسم اش را یادم نمی‌رود. روابط این پنج نفر با نسل‌های بعدی متفاوت بود. روابط این نسل با این که حتی گاهی با یکدیگر در تضاد عقیدتی، سیاسی و اجتماعی بودند، به قدری توام با احترام، تشخص، شعور و فهم بود که یک بار ندیدم با وجود این تضاد، در حضور جمع یکی پنبه دیگری را بزند، همیشه حاضر بودند با احترام جایگاه شان را تقدیم همکارشان کنند. یک بار ندیدم که با حسادت عیان زندگی یا از آن استفاده کنند که ریشه یکدیگر را بزنند. این مهم‌ترین آموزشی بود که من دیدم.» انتخاب نقش منفی در «پس از باران» در ادامه گفت‌وگو سراغ یکی دیگر از آثار خاطره‌انگیز کارنامه جهانگیر الماسی می‌روم و درباره بازی در نقش منفور و منفی شخصیت «فرخ» می‌پرسم که از دیدگاه جالبش درباره انتخاب نقش‌های منفی می‌گوید: «من در «پس از باران» و فیلم «هبوط» نقش منفی را انتخاب کردم. تا قبل از «پس از باران» در نقش شخصیت‌های مثبت بازی کرده بودم، یک روز به خودم گفتم خودت را گول نزنی، فکر نکنی خبری است! بنابراین خودم انتخاب کردم که نقش منفی بازی کنم، برای این که باورم نشود آدم‌خوبه هستم. در سریال «جوانی»، آقای کشاورز که نقش پدر من را بازی می‌کرد گفت خیلی آدم مثبت و خوبی هستی، گفتم نه من دنبال این هستم که این تصویر را خراب کنم و خاکستری باشد. عمدا در «پس از باران» بازی کردم تا خودم را بشکنم. فکر می‌کنم سه نقش منفی بازی کردم. خدا سعید سلطانی را حفظ کند، انصافا خیلی زحمت کشید و مردم هم سریال را دوست داشتند.» توجه به ظواهر به جای تفکر و معرفت این بازیگر پیش کسوت در بخشی از صحبت‌های خود، از توجه به ظواهر در عرصه بازیگری انتقاد می‌کند و می‌گوید: «الان متاسفانه طوری شده است که بازیگر ما از دنیای نمایش، فقط بازیگری را پیگیری می‌کند، در صورتی که آموزش‌های پیشتازان هنر نمایش افرادی مانند آقای یقیکیان، آقای نوشین و آقای تفکری، این نبود که یک بازیگر در بازیگری فقط به دنبال قد و بالا و ظاهرش باشد، باید بیشتر به دنبال پرورش فکر، شعور و معرفتش در تعابیر و تفسیرهای مختلف در بازیگری و نمایش باشد. سینما نمی‌تواند تنها حرفه تو باشد، سینما تریبون فکری و فرهنگی تو است، بنابراین ماموریتت این است که بگردی، کاوش کنی و نکته‌ها را پیدا کنی، بعد آن را از کارگاه کیمیاگری اندیشه و هنر خودت عبور دهی و به عنوان محصول هنری ارائه بدهی. یعنی کار، فعالیت و مطالعه‌ات عبث نبوده باشد و اثر تو در زندگی تاریخی و روزانه مردم تاثیر داشته باشد.» محوریت مسائل مادی در تولید آثار جدید از علت تکرار نشدن آثار ماندگار و محبوب تلویزیون در روزگار امروز می‌پرسم که از توجه عده‌ای از هنرمندان صرفا به مسائل مالی انتقاد می‌کند و می‌گوید: «همان طور که گفتم آرمان‌شهر ما رسیدن به یک نقطه روشن بود، اما الان مسئله فقط پول گرفتن است. ما پول برایمان مهم نبود، من هنوز که هنوز است وقتی می‌خواهم جلوی دوربین بروم، پایم می‌لرزد و می‌ترسم. برای کار خودم احترام و ارزش قائل بودم، اما الان احترام و ارزش کیلویی چند است؟ شوخی است. اکثرا به دنبال این هستند که مناسبات و روابطی داشته باشند که پول بیشتری به جیب بزنند و خداحافظ.»         رکورد عجیب لژیونر ملی‌پوش  قلی‌زاده پیروزترین چهره تاریخ تیم ملی   تیم ملی در دیدار با سوریه برای هشتمین بازی متوالی به پیروزی دست یافت. این رکورد، رکورد کم‌سابقه‌ای در فوتبال ایران محسوب می‌شود و بازیکنانی که اکثر بازی‌های ملی خود را در این مقطع پشت سر گذاشته‌اند حدنصاب فوق‌العاده‌ای از نظر نسبت تعداد پیروزی به بازی ملی به نام خود ثبت کرده‌اند. در تاریخ تیم ملی بین بازیکنانی که حداقل 10 بازی ملی داشته‌اند 3 بازیکنی که در صدر نسبت بیشترین برد به تعداد بازی ملی هستند در تیم ملی فعلی حضور دارند. نفر اول این فهرست علی قلی‌زاده، لژیونر شاغل در لیگ بلژیک است. این بازیکن در 14 بازی صاحب 13 پیروزی شده و در 93درصد مسابقات برنده از زمین خارج شده است. قلی‌زاده در دیدار با ونزوئلا موفق به پیروزی نشد ولی به جز آن در تمام دیدارهای ملی به پیروزی رسیده است. نفر دوم این لیست صادق محرمی است. این بازیکن که در تمام دیدارهای تحت هدایت اسکوچیچ به میدان رفته بود، دیدار با سوریه را به دلیل مصدومیت از دست داد. محرمی در 10 بازی ملی به 9 پیروزی دست یافت و رکورد 90درصد پیروزی در دیدارهای تیم ملی را دارد. دفاع راست تیم ملی هم مثل قلی‌زاده در دیدار با ونزوئلا حاضر بوده و تنها بازی‌ای که این بازیکن در برد توفیق نداشته در این مسابقه ثبت شده است. بعد از قلی‌زاده و محرمی، شجاع خلیل‌زاده جای دارد. خلیل‌زاده در 14 مسابقه 12 پیروزی دارد و در 86درصد رقابت‌ها به پیروزی رسیده است. هر 2 دیداری که خلیل‌زاده در تیم ملی در پیروزی ناکام بوده به سال‌های نخست حضور کی‌روش در ایران برمی‌گردد که تیم ملی در حضور شجاع مقابل بحرین به تساوی بدون گل رسید و از عمان 3-یک شکست خورد. بین بازیکنانی که رکورد صددرصد پیروزی در بازی‌های ملی دارند، مهدی قایدی و عزت جانملکی با انجام 6 بازی رکورددار هستند که اگر قایدی در بازی با سوریه دقایقی فرصت بازی پیدا می‌کرد به تنهایی صاحب این رکورد می‌شد.