چالش های وین و تئوری دست برتر

رئیس جمهور به تازگی در تبیین مواضع خود درباره مذاکرات هسته ای  با تاکید بر این که فشار آوردن به ایران هیچ گاه جواب نداده و غربی ها بارها این را تجربه کرده‌اند، «گفت و گو همراه با فشار و تهدید»را غیرقابل پذیرش دانست. رئیسی با بیان این نکته که مذاکره و گفت ‌وگو یک ابزار دیپلماسی است، خاطر نشان کرد: «اما غرب و آمریکا به دنبال گفت‌ وگو همراه با فشار هستند؛ در حالی که محور گفت و گو های دولت ایران، حفظ منافع ملت ایران و رفع کامل تحریم هاست که یک قدم هم از آن عقب نشینی نخواهد کرد». پیشتر نیز امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان به صراحت اظهار کرده بود که ایران به سه ماه وقت برای انتخاب تیم احیای برجام نیاز دارد. سخنان فوق به وضوح نشان می دهد که ایران قصد دارد دستاوردهای هسته ای خود را طی ۹۰ روز آینده به حداکثر برساند تا با چنته ای پُر و اندوخته ای قابل اتکا به مصاف دیپلماتیک با آمریکا برود. نشریه آمریکایی بلومبرگ چند روز قبل در گزارشی با اشاره به دست برتر ایران در شرایط فعلی نوشت: «سه سال پس از اجرای سیاست «فشار حداکثری» توسط ترامپ، ایران اورانیوم را تا سطحی نزدیک به خلوص تسلیحاتی، غنی سازی کرده و همزمان هم اقتصادش به کمک پکن و مسکو، نشانه هایی از ثبات را بروز می دهد هرچند صادرات حیاتی نفت، همچنان زیر تحریم های سنگین قرار دارد. دیپلمات ها و تحلیل گران بر این باورند که این تحولات، فضایی را برای دولت تازه ایران فراهم می آورد تا فهرست امتیازات درخواستی اش از واشنگتن برای بازگشت به برجام را طولانی تر کند.» در واقع تهران تلاش دارد راهبرد مذاکره با غربی‌ها را تغییر دهدتا مذاکرات وین به زنجیره‌ای فرسایشی و بدون نتیجه تبدیل نشود. از دیگر تفاوت های تیم جدید ایرانی این است که دیگر عجله ای در رسیدن به توافق برای مصارف احتمالی انتخاباتی ندارد. عجله ای که به گمان برخی باعث شد اسلحه آمریکا برای فشار بر ایران مسلح‌تر شود و آمریکایی‌ها آن را برای کنترل رفتار ایران به کار ببرند. به هر روی، پرونده هسته‌ای یکی از اولویت‌های اصلی و شاید اولین موضوع برجسته در حوزه سیاست خارجی است که دولت سیزدهم با آن مواجه خواهد بود. فارغ از کیفیت تداوم توافق هسته‌ای، این توافق واقعیتی است که داشتن راهبرد مناسب در قبال آن، هم اکنون و در سال‌های آینده از اهمیت بسیاری برخوردار است. حالا نیز با تثبیت کابینه دولت سیزدهم، ناظران در انتظار اعلام زمان آغاز مجدد مذاکرات معطوف به برجام هستند اما به نظر می‌رسد تقدم و تأخر بازگشت ایران و آمریکا به تعهدات‌شان به دلیل بدعهدی‌های آمریکا و اروپا و بی‌اعتمادی ایران، یکی از مسائلی است که مورد چالش دو طرف خواهد بود. آمریکا هیچ فرمول واقعی برای راستی آزمایی اجرای تعهداتش را هم نپذیرفته و روی یک زمان بندی غیر منطقی  اصرار دارد که در نتیجه آن ایران کل برنامه هسته ای خود را تعطیل می کند بی آن که کمترین تضمینی در اختیار داشته باشد که آمریکا واقعا و عملا تحریم ها را برخواهد داشت. این که بر چه بازه زمانی برای این تقدم و تأخر توافق شود، از مهم‌ترین محورهای مذاکرات است. افزون بر این، هم ایران و هم آمریکا به متن برجام انتقاداتی دارند. با این حال ایران خواستار پایبندی به این متن است ولی آمریکا در مواردی مانند غروب‌های برجامی، مطالبات زیاده‌خواهانه‌ای را مطرح کرده که اگر تصمیم به تغییر متن باشد، ایران نیز در مواردی مانند مکانیسم ماشه، متقابلاً خواستار تغییراتی است و این می‌تواند مذاکرات را وارد فاز طولانی‌تری کند. یک مسئله مهم دیگر، زیاده‌خواهی آمریکا در تعمیم این مذاکرات به گفت وگو درباره اختلافات منطقه‌ای است. مسئله‌ای که ایران به عنوان پیوست بازگشت به برجام هرگز نخواهد پذیرفت و در این باره ملاحظات جدی دارد. همچنین حتی با وجود رفع تحریم‌های ثانویه هسته‌ای، برخی تحریم‌های اولیه در کنار مواردی مانند کاتسا که مادر تحریم هاست و همچنین تحریم‌های ثانویه غیرهسته‌ای، همچنان انتفاع اقتصادی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. درباره تضمین خارج نشدن مجدد نیز آمریکا حاضر به واگذاری هیچ تضمین معتبر یا حتی نوشتن یک جمله با ارزش در متن توافق نیست. مسئله‌ای که تیم مذاکراتی ایران باید با هوشمندی آن را رصد و اهمیت آن برای ایران را به تمامی طرف‌های مذاکرات گوشزد کند. در آخر این که جو بایدن از زمان حضور در کاخ سفید تمام توان خود در سیاست خارجی را بر ائتلاف سازی و احیای چند جانبه گرایی برای مقابله با آن چیزی گذاشته است که حاکمان کاخ سفید تهدید روسیه، چین و ایران می خوانند. در واقع، دولت بایدن در حوزه استراتژیک، با وجود نکوهش فشار حداکثری ترامپ، تاکنون حاضر نشده است سازوکار فشار بر ایران را تغییر دهد یا دچار ضعف  کند و صرفا با تحرکات تاکتیکی می خواهد ضمن حفظ  این راهبرد، ایران را به پای میز مذاکره ای بکشاند که ازقبل ائتلاف هم‌پیمانان خود را برای نشستن در آن سوی میز تدارک دیده است. تیم جدید ایرانی باید هوشیار باشد و رصد کند که صحنه آرایی آمریکا و تروئیکای اروپایی، نشان دهنده اراده ای برای تغییر مسیر و عمل به تعهدات است یا نه. همان طور که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در گفت وگوی اخیر تلفنی با وزیران فرانسه، آلمان و اتریش تاکید کرد: «ایران سهم اساسی خود برای حفظ برجام را با صبر راهبردی مقابل خروج آمریکا و بی‌عملی طرف اروپایی نشان داده است و اکنون وقت طرف‌های دیگر برجامی است که همراهی لازم را کرده و به صورت واقعی و عملی تعهدهای خودشان را اجرا کنند.»