زمین مین‌گذاری شده تحویل چینی‌ها


قطر و پاکستان، بازیگرانی هستند که بدون هماهنگی با آمریکا نمی‌توانند بازی کنند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: لولوه الخاطری، دستیار وزیر خارجه قطر در گفتگویی با خبرگزاری فرانسه گفت: «ما را مقصر ندانید. قطر یک پیام‌رسان بوده است. ما نقش تسهیل‌کننده داریم.»
قطر پس از آن در مرکز توجه جهانی قرار گرفت که در پی سقوط کابل، یکی از بزرگترین خروج اتباع خارجی و افغان‌ها از افغانستان را در تاریخ به صورت هوایی انجام داد. «الخاطری» خودش بر عملیات تخلیه نظارت داشت و حتی شخصا برخی از پناهجویان را نیز مورد استقبال قرار داد.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در سفر دو روزه خود به قطر از «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر قدردانی کرد. دیدارهای بلینکن با مسئولان و وزرای قطری به یک هفته تنش دیپلماسی در عرصه جهانی برای قطر پایان داد.


دستیار وزیر خارجه قطر همچنین می‌گوید: «بسیاری نقش میانجی‌گری و رویکرد ما را زیر سوال بردند اما حالا فکر می‌کنم که ما این مسئله را در بوته آزمونی حقیقی قرار دادیم و تمام جهان به دنبال کمک و تسهیل ما در این میانجی‌گری هستند. اگر طالبان به حقوق زنان و بشر به ویژه تحصیل زنان احترام بگذارد، از آن بهره‌مند خواهد شد. اگر این کار را انجام ندهد، پیامدهایی برای این گروه خواهد داشت.»
با وجود چالش‌های لجستیکی در افغانستان، این دیپلمات قطری به این مسئله اشاره می‌کند: «امیدوارم فعالیت‌های کمک‌رسانی به افغانستان از سر گرفته شوند اما آژانس‌های سازمان ملل و فعالیت‌هایشان نباید سیاسی شوند. به طور کلی تعامل بیشتر از طرف سازمان ملل مفید خواهد بود. نهادهای سازمان ملل نباید سیاسی شوند. آن‌ها باید بر کمک‌های بشردوستانه و توسعه متمرکز شوند.»
> پاکستان و هزار اتهام!
نشست مجازی وزرای امور خارجه ۶ کشور همسایه افغانستان شامل ایران، چین، پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان و ترکمنستان به منظور بررسی تحولات افغانستان برگزار شد.
بایدن در واکنش به اعلام دولت طالبان می‌گوید: «باید صبر کنیم، ببینیم چه می‌شود.» او معتقد است: «چین با طالبان مشکل جدی دارد. بنابراین آن‌ها تلاش خواهند کرد تا به نوعی هماهنگی و توافق با طالبان دست یابند، من اطمینان دارم. همینطور پاکستان، روسیه و ایران. همه آن‌ها تلاش دارند متوجه شوند که اکنون با طالبان چه کنند.»
اگرچه پاکستانی‌ها تلاش می‌کنند خود را از رویدادهای افغانستان کنار بکشند اما اتفاقاتی که در پنجشیر همزمان با سفر عالی‌ترین مقام «اطلاعاتی» پاکستان رخ داد فشارها را بیشتر کرد.
روزنامه هندی «دیلی بایونر» می‌نویسد: «ارتش پاکستان سه خلبان و چهار جنگنده از نوع«جی اف۷» را برای کمک به طالبان جهت بمباران ولایت پنجشیر کانون مقاومت مردمی افغانستان فرستاد و این هواپیماها نیز نزدیک به ۲۰ پرواز انجام دادند. » این روزنامه هندی همچنین نوشت: «نظامیان پاکستانی و نیروهای ویژه در عملیات حمله به پنجشیر شرکت داشتند.»
ادعای دخالت پاکستان در مسائل افغانستان از سوی سفیر این کشور در روسیه رد می‌شود: «دخالتی در افغانستان نداریم!» آن طور که رسانه‌ها نوشته اند: شفقت علی خان سفیر پاکستان در روسیه گفته است: اسلام آباد همه ادعاها درباره کنترل پاکستان بر اوضاع افغانستان را رد می‌کند. این دیپلمات پاکستانی همچنین می‌گوید: همه می‌دانند که هیچ کشوری نمی‌تواند به افغان‌ها چیزی را دیکته کند و تاریخ افغانستان این موضوع را ثابت کرده است.
در کنار تمامی این اخبار؛ طالبان در یک اظهار نظرِ عجیب می‌گوید: «در مسائل سیاسی افغانستان به هیچ کشوری از جمله پاکستان اجازه دخالت نخواهد داد.»
> دوحه - اسلام آباد؛ متهم یا میانجی؟!
محسن جلیلوند کارشناس مسائل بین‌الملل در واکنش به این پرسش که، در رویدادهای افغانستان، نقش قطر و پاکستان چگونه تعریف یا حتی بازتعریف می‌شود؟ به آفتاب یزد می‌گوید: برای پاسخ به این سوال باید به چند پرسش جواب داد؛ سوال مهم این است که چرا آمریکا حاضر شد از افغانستان خارج شود؟ پس اگر در سطح استراتژیک به مسئله نگاه کنیم موضوع فراتر از قطر، پاکستان و ایران است. موضوع این است که آمریکا از سال ۲۰۱۱ که راهبردش را بر مبنای امنیت ملی آمریکا و در مقابله با چین دیدند بنابراین دست روی جاهایی گذاشتند که امکان داشت چین از آن سمت، قدرت گیرد و آن جاها را تحت فشار گذاشتند. یکی از مراکز عمده منطقه خاورمیانه است. آمریکایی‌ها از سال ۲۰۰۵ که به منابع نفتی دست پیدا کردند خود را از نفت خاورمیانه بی‌نیاز کردند.
> موضوع چین و هند است نه آمریکا
جلیلوند ادامه می‌دهد؛ سوال دیگر این که: اکنون باید ببینیم چه کشورهایی به نفت خاورمیانه نیاز دارند؟ وی در پاسخ به سوال طرح شده از سوی خود می‌گوید: دو کشور اصلی چین و هند هستند که این نیاز همسو با روند دموگرافی آن‌ها است. آمریکایی‌ها تئوری دارند تحت عنوان «هرج و مرج خلاقانه یا مدیریت بی‌ثباتی». خروج آمریکا از افغانستان بر خلاف تحلیل‌هایی که دوستان می‌کنند نه احمقانه بود نه شتاب زده. بلکه برنامه ریزی و طراحی شده بود. در زمان اوباما طراحی شد. در زمان ترامپ به مرحله عملیاتی رسید و در زمان بایدن عملیاتی شد. آمریکایی‌ها از سال ۲۰۰۳ کلا خاورمیانه را بی‌ثبات کردند. بهار عربی برای خاورمیانه بی‌ثباتی را به ارمغان آورد. بعد بحث داعش و سوریه پیش آمد. الان بحث لبنان و عراق را داریم. بسیاری از کشورهای خاورمیانه مثل یمن، عراق و سوریه فقط روی نقشه کشور هستند. فقط چند کشور باثبات وجود دارد که جز ایران اکثراً همه در حوزه آمریکا هستند.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار می‌دارد: چینی‌ها دو راهبرد در خاورمیانه دارند یکی جاده ابریشم که سالی هزار میلیارد دلار خرج این جاده می‌کنند که دو شاخه است یکی سمت آفریقا و دیگری اروپا می‌رود. دوم حفظ منافع خود برای تامین امنیت انرژی خود از طریق خاورمیانه. چینی‌ها بعد از جریان ۲۰۰۳ با روس‌ها مذاکره کردند که شما بخش عمده‌ای از نفت ما را تامین کنید که روس‌ها به دلایلی نپذیرفتند. لذا به نفت خاورمیانه روی آوردند. در خاورمیانه مدیریت نفت با ایالات متحده است. یعنی تمام کشورها به جز ایران.
> سهمیه‌ی نفت ایران و ونزوئلا بین عربستان، روسیه و امریکا تقسیم شد
وی خاطرنشان می‌کند: آن‌ها با تحریم ایران و ونزوئلا نفت این دو کشور را از حوزه بازار نفت خارج کردند. خود، روسیه و عربستان را جایگزین کردند. اکنون می‌خواهند منطقه‌ای را به چین بدهند که بی‌ثبات است. چین قدرت بزرگ است اما قدرت جهانی نیست. توانایی مدیریت بی‌ثباتی یا ثبات‌سازی را ندارد. همین بلا را در آفریقا و اروپای شرقی سر شوروی آوردند. منابع و منافع شوروی را آن چنان به هم پیچیدند که شوروی نابود شد. بدون یک گلوله به ۱۵ کشور تقسیمش کردند. هیتلر ظرف ۳ سال ۲۱ میلیون نفر از مردم شوروی را کشت اما توان شکستنش را نداشت. اما آمریکایی‌ها بدون شلیک یک گلوله آن را به ۱۵ کشور تقسیم کردند. سیاست جهانی این گونه عمل می‌کند.
> به آمارها باید تحلیلی نگاه کرد
محسن جلیلوند با اشاره به بازی برخی رسانه‌ها با بعضی آمارها می‌گوید: آمریکا در مسائل افغانستان کلا ۴۱۰۰ کشته داده است. الان روزی ۱۵۰۰ نفر در آمریکا فقط به خاطر کرونا از دست می‌روند. لذا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ این میزان کشته اصلا چیزی نیست. آمریکا با ۳۵۰۰ نفر نیرو وارد افغانستان شد. بنابراین وقتی می‌گوید به خاطر جان سربازانم از افغانستان خارج می‌شوم حرف منطقی نیست. فقط می‌خواهد یک منطقه بی‌ثبات را تحویل چین بدهد. آن‌ها نه زمین سوخته که زمین مین‌گذاری شده تحویل چینی‌ها دادند و از آن جایی که چین قدرت جهانی نیست و نمی‌تواند مدیریت کند لذا در گِل خواهد ماند مگر اینکه دست به دامن آمریکایی‌ها شود.
جلیلوند در نهایت با اشاره به پرسش اصلی آفتاب یزد می‌گوید: حال برسیم به قطر و پاکستان، این دو کشور بازیگرانی هستند که بدون هماهنگی با آمریکا نمی‌توانند بازی کنند. آمریکا یک چراغ سبز به نیروی هوایی هند نشان دهد کلا دره پنجشیر را پوشش خواهند داد
و پاکستان توان مقابله با آن‌ها را نخواهد داشت. شاید بد نباشد خاطرنشان کنیم که پایگاه اصلی آمریکا برای لجستیک افغانستان در ازبکستان است.
وی می‌افزاید: چین ۷۵ کیلومتر مرز با افغانستان دارد که کوهستانی و صعب العبور است و چیزی عایدشان نمی‌شود. راهبردی که آمریکایی‌ها دارند این است که موازنه را برقرار کنند تا بتوانند با ایران به توافق برسند؛ که از گزارش چند روز قبل آژانس دارد مشخص می‌شود. بنابراین بی‌ثبات کردن منطقه را می‌خواهند تحویل دهند.
وی می‌گوید: پس باید بپذیریم قطر عددی نیست که خودش به تنهایی بخواهد گردن کشی کند. پاکستان هم اصلا چنین قدرت و پولی ندارد. بنابراین فکر نمی‌کنم آمریکا در بلند مدت بتواند آنجا را مدیریت کند. از سوی دیگر ایران هم وارد شده که بنده مخالف این حضورم و مطمئنم چیز دندان‌گیری نصیب‌مان نخواهد شد.
جلیلوند به این نکته نیز اشاره می‌کند: اگرچه پاکستان در برخی مواقع وارد بازی دوگانه‌ی چین و امریکا می‌شود اما معتقدم تبعات منفیِ این بازی دوگانه‌ی پاکستان بیشتر از چین و آمریکا منطقه را دچار مصیبت خواهد کرد!