شكاف مستمري‌بگيران با خط فقر

دوره تبليغات انتخابات به اتمام رسيد و در فضاي پس از انتخابات به نظر مي‌رسد بهتر بتوان به نقد ديدگاه‌ها و نظرات پرداخت. در اين دوره از انتخابات رياست‌جمهوري اگر نگوييم بخش غالب، بخش درخورتوجهي از مباحث مطروحه درباره موضوع اقتصادي با محوريت بي‌كاري و يارانه‌ها بوده است. اين نشان مي‌دهد كه معيشت مردم دغدغه شهروندان ايراني است. با وجود گذشت نزديك به چهار دهه از انقلاب اسلامي متأسفانه همچنان تأمين نيازهاي اوليه خانوارها دغدغه مردم است. گرچه دولت يازدهم توانست با سياست‌هاي معقول پولي و مالي تورم را كنترل كند و پس از 26 سال به تورم يك‌رقمي دست پيدا كند، اما اين شاخص به‌تنهايي نمي‌تواند منجر به بهبود معيشت مردم شود بلكه بايد به توانمندسازي اقشار مختلف مردم توجه كرد. در قانون بودجه سال جاري و قانون برنامه ششم، دولت مكلف به افزايش مستمري خانوارهاي تحت پوشش نهادهاي امدادي و حمايتي شد. اين قوانين در سال جاري اجرائي شد كه اجراي آن به افزايش حدود سه‌‌برابري دريافتي مستمري‌بگيران منجر شد. دولت در ايام انتخابات قول داده بود كه مستمري‌ اين دسته از يارانه‌بگيران در دولت دوازدهم به پنج برابر افزايش يابد كه تاكنون يعني تا قبل از استقرار دولت دوازدهم 60 درصد وعده مذكور تحقق يافته است. بنابراين تحقق صددرصد آن تا چهار سال آينده دور از انتظار نيست و احتمالا بيش از آن تحقق پيدا خواهد كرد كه در صورت تحقق؛ مفهوم آن اين خواهد بود كه خانوارهاي دونفره دريافتي آنها به زير 300 هزار تومان، خانوارهاي پنج‌نفره به بالا به حداكثر يك ميليون تومان خواهد رسيد كه با توجه به تعريف غيررسمي خط فقر در اقتصاد ايران، مبلغ مذكور حداكثر كمتر از نصف خط فقر خواهد بود. سؤال ساده اين است كه آيا افزايش پنج‌برابري مستمري كه به نصف خط فقر نمي‌رسد، خيلي عدد بزرگي است كه منجر به نگراني رياست محترم كميته امداد شده است؟ آيا به راستي دغدغه ايشان دست از كار كشيدن خانوارهاي تحت پوشش از كار و صرفا دريافت مستمري خواهد بود؟ آيا اصلا امروز با نرخ بي‌كاري 12 درصد براي همه خانوارهاي تحت پوشش كار ايجاد شده است كه ايشان نگران دست از كار كشيدن خانوارهاي تحت پوشش است؟ امروز در خوشبينانه‌ترين حالت، دريافت مستمري خانوارهاي تحت پوشش با بعد خانوار چهارنفره معادل يك‌سوم حداقل دستمزد كارگري كشور است و حداقل دستمزد كارگران كشور معادل نصف خط فقر است. بنابراين كدام خانوار مي‌تواند با مستمري‌هاي مذكور به زندگي حداقلي، نه آبرومندانه،‌ دست پيدا كند. بهتر آن است كه در شرايط پساانتخابات به واقعيت‌هاي جامعه ايراني بپردازيم و بيش از اين از فقر و تنگدستي آنها سوءاستفاده نكنيم كه زنگ انتخابات تمام شده و اينك نوبت زنگ كار و تلاش است.