سیاست در سایه‌سار معنویت

سیدمحمدامین علیدوست: اگر تمام کنش‌هایی را که پیامبر(ص) برای دفاع از حاکمیت مسلمانان و مدیریت اجتماع مسلمین انجام می‌دادند،  «کنش سیاسی» بنامیم و از طرفی سعی داشته باشیم با بازتولید مدل کنش سیاسی پیامبر، رفتار سیاسی خود را طراحی کنیم، لازم است به نیمه پنهان این کنشگری که عمدتا مغفول واقع می‌شود، توجه بیشتری کنیم. نیمه پنهان این کنشگری، «معنویت»، «اتصال به خدا و عالم غیب» و «راه‌یابی از طریق اشراقات ملکوتی بر قلب» است. اساسا سلوک معنوی در فرهنگ قرآنی، منجر به زنده شدن قلب و تبدیل شدن آن به قلب حکیم و سپس قلب سلیم می‌شود. در فرهنگ قرآنی، قلب محل دریافت الهامات و اشراقات ربانی است و به خودی خود راهنما و دلیل انسان است و محل اعطای حکمت الهی است و شخص حکیم بر اساس همین واردات در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری‌های خود، دست به انتخاب می‌زند. البته عقلانیت، محاسبه و مشورت همگی در جای خود محفوظند و اشراقات قلبی مانع و جایگزین اینها نیست، بلکه مکمل آنهاست. سخن بر سر این است که یک کنشگر سیاسی در منظومه الهیات قرآنی و سنت نبوی، باید صاحب قلب زنده و حکیم باشد، تا اتصال او به خداوند محفوظ بماند و از هدایت‌های ویژه الهی بهره‌مند باشد و این به دست نمی‌آید جز از راه تزکیه نفس. یک کنشگر سیاسی اگر قلبش بمیرد، یا به قول قرآن قسی شود، یعنی سخت شود و از انوار الهی محروم بماند، کم‌کم تبدیل به ابلیس می‌شود و از همه بدتر اینکه ممکن است خود را شمشیر خدا در زمین هم فرض کند؛ آن چیزی که در گروه‌های تکفیری در دوره معاصر و در خوارج صدر اسلام شاهد بودیم.  از طرف دیگر، عرصه سیاست برای یک کنشگر مسلمان، عرصه امتحان توحید است. در حالات پیامبر نقل شده که در گرماگرم جنگ دست به دعا بر می‌داشتند، کار که سخت می‌شد به سجده می‌افتادند، در برابر فریاد و هوچی‌گری‌های جبهه مقابل، دستور سکوت و ذکر قلبی و لسانی به یارانش می‌دادند، یعنی یکسره جبهه نبرد تبدیل به محراب عبادت می‌شد، آنچنان که خداوند صف‌های مجاهدان را مورد حب خاص خود اعلام می‌کند: انّ‌الله یحبّ‌الّذین یقاتلون فی سبیله صفّا کانّهم بنیان مرصوص.  در جنگ صفین یکی از سربازان سپاه امام علی(ع) سوالی درباره یکی از مسائل توحیدی پرسید، سایر یاران عتاب کردند که الان چه وقت پرسیدن سوالات الهیات است، حضرت در واکنش به این عتاب فرمودند: ما برای توحید می‌جنگیم و سپس پاسخ مسائل را داد.  به همین دلیل است که باید توجه داشت جان دینداری، تزکیه نفس است برای رسیدن به مقام توحید و اگر در قالب هر فعلی که انجام می‌دهیم، این روح نباشد، ولو قالب عمل آسمانی باشد، نتیجه عمل نفسانی خواهد شد. پس باید توجه داشت بر همه کسانی که در تلاشند از سیره نبوی در سیاست پیروی کنند و در راستای اهداف سیاسی- اجتماعی آن حضرت ـ که اقامه قسط برای کرامت انسان و سوق دادن او به عالم توحید بوده ـ گام بردارند، لازم است روح تزکیه نفس و سلوک معنوی را در خود زنده بدارند و همت خود را بر این نقطه متمرکز کنند و به عرصه کنشگری در سیاست نیز به عنوان یکی از ابزارهای بندگی و میدان‌های سلوک روحی به سمت قرب الهی بنگرند.