واکنش هاشمی به اصابت دو خمپاره به دیوار دفترش در مجمع

مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت اظهار کرد: آخرین بار یک روز قبل از فوت در جلسه‌ کمیسیون نظارت مجمع خدمت ایشان بودم. خیلی سرحال بودند، موشکافانه مسائل را مطرح کردند و در بحث‌ها شرکت داشتند. هیچ حالت کسالتی در چهره ایشان احساس نکردیم و گویا، وقارش، برای ما آرامش قبل از طوفان بود. ایسنا نوشت؛ رضا سلیمانی ادامه داد: آن روز بعد از جلسه، مثل همیشه تا دم درب اتاقشان همراهشان رفتم و مشخصا از یک پیام و یک مصاحبه پرسیدم که گفتند مشغول خواندن هستم. متاسفانه آن خبر، آخرین خبر از برنامه‌های این مرد تاریخساز بود. صبح روز یکشنبه جلسه کمیسیون زیر بنایی بود و چون جلسه‌ای غیر خبری بود، عازم شهرستان شدم. دوستانی که در آن جلسه حضور داشتند، می‌گفتند که مانند روز قبل بسیار سرحال بودند. سلیمانی افزود: حول و حوش غروب بود که تلفنی به من خبر دادند حال آیت‌ا...‌هاشمی بد شده و عازم بیمارستان شدند، لحظات اول به آن شدت نبود، اما بعد معاون بنده آقای خلیلی از بیمارستان تماس گرفتند و خبر تاسف بار فوت ایشان را به من دادند. آیت‌ا... به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بودند و هر چه پزشکان تلاش کردند، ایست قلبی ایشان احیا نشد. تیم پزشکی حاذقی همراه آیت‌ا... نبود سلیمانی در پاسخ به این پرسش که «چرا تیم پزشکی کاملی همراه ایشان نبوده؟» گفت: همواره تیم پزشکی در کنار شخصیت‌ها حضور دارد و لزوم حضور آنان برای کسانی که سابقه‌ بیماری دارند، بیشتر است. آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی آن‌قدر سرحال بودند که عموما تیم پزشکی را همراه خود نمی‌بردند. گاهی و مخصوصا در سفرهای شهرستانی، در اسکورت ایشان آمبولانس بود، اما در آن روز و حتی در آن مقطع، چون پیش‌بینی این اتفاق را نمی‌کردند، فکر نمی‌کنم تیم پزشکی حاذقی کنار ایشان بوده باشد. سلیمانی با تاکید بر علاقه آیت‌ا... به مقام معظم رهبری گفت: واقعا ایشان رهبری را دوست داشتند. عشق به مقام معظم رهبری تا آخرین لحظه حیات در وجود ایشان بود و همواره می‌گفتند هنوز کسی را بهتر، لایق‌تر و شایسته‌تر از آیت‌ا... خامنه‌ای برای رهبری جامعه نمی‌دانم. سلیمانی با اشاره به اخلاقیات آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی در کار، اظهار کرد: ممکن بود بعضی وقت‌ها اشتباهاتی کنیم، آیت‌ا... از اشتباهات ما می‌گذشتند. نمی‌گویم عصبانیت ایشان را ندیده‌ام، اما هیچ وقت با صدای بلند کسی را عتاب نمی‌کردند یا حرفی نمی‌زدند که موجب دلخوری شود. نهایتا با نگاهی یا جمله‌ای اعتراض خودشان را به ما اعلام می‌کردند. شاید یک ساعت بعد هم آن موضوع تمام می‌شد. وی همچنین گفت: به همین خاطر سیل تهمت‌ها، دروغ‌ها و حرفهایی را که علیه ایشان زده می‌شد، به دل نمی‌گرفتند. به ما می‌گفتند که اجازه بدهید حرفهایشان را بزنند، بالاخره حقیقت روزی روشن خواهد شد. می‌دانید که برخی رسانه‌ها آشکارا دروغ می‌گفتند و تهمت می‌زدند، وقتی از ایشان اجازه می‌خواستیم که جوابشانم را بدهیم، اولا اکراه داشتند ولی اگر هم می‌پذیرفتند، می‌گفتند که چون از زبان من حرف می‌زنید، از چهارچوب ادب و موازین اخلاقی خارج نشوید. ما هم واقعا ملزم بودیم اخلاق اسلامی را رعایت کنیم. ایشان بسیار مهربان و صبور بودند. من ندیدم که هیچ وقت ظاهر‌ساز باشند، حقیقتا آنچه که بود، آشکار بود. مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ارتباط با خاطرات منتشر شده از آیت‌ا... که با انتقاد منتقدان ایشان روبه‌رو شده بود، گفت: آیت‌ا...‌هاشمی با ریا و زهد فروشی به شدت مخالف بودند. مثلا زمان نوشتن خاطرات، می‌توانستند بنویسند که روز عاشورا رفتم فلان‌ حسینیه و گریه و زاری کردم. اما راستش را نوشتند که به سد لتیان رفتم. خیلی از آقایان می‌گویند: واقعا چه دلیلی دارد بنویسیم چه کار کردیم؟! ما هم که به ایشان این موضوع را می‌گفتیم، یادآور می‌شدند: من هر چه را که بود، می‌نویسم و دروغ نمی‌گویم. قدر دوران سازندگی را ندانستند وی در ادامه با تاکید مجدد بر اینکه آیت‌ا...‌هاشمی بسیار کنجکاو و پیگیر بودند، گفت: آیت‌ا...‌هاشمی در دوران سازندگی خیلی زحمت کشیدند. سفرهای دوران ریاست‌جمهوری تقریبا هفتگی بود. یکی دو روز در مرکز استان‌ها بودیم و بعد از پروژه‌ای در دل کوه به پروژه‌ای در دشت‌ها و مناطق دور افتاده و روستایی و از جلسه توجیهی به بازدیدهای میدانی می‌رفتیم. تا جایی که می‌شد با هلیکوپتر می‌رفتیم و اگر دیگر به دلیل موقعیت جغرافیایی یا نامساعد بودن هوا، جای هلیکوپتر نبود، با ماشین حرکت می‌کردیم. آن‌قدر در گرد و خاک بودیم و راه می‌رفتیم که (باور کنید) هفته‌ای یک کفش پاره می‌کردیم. متاسفانه قدر دانسته نشد. وی همچنین آیت‌ا...‌هاشمی را رقیق ‌القلب توصیف کرد و گفت: این اواخر خیلی بیشتر عاطفی شده بودند، همین اواخر در سالروز قتل امیرکبیر در مورد روایتی از مظلومیت امیرکبیر در دوره استبداد و استعمار، گریه کردند. در مقابل خانواده شهدا، بیماران مبتلا به بیماری‌های خاص و امثال آنها هم ناراحت می‌شدند. در جلسه‌ای برای کودکان سرطانی می‌گفتند که این بچه‌ها خودشان درد دارند و درد درمان نباید همراهشان باشد که بغض کردند و زدند زیر گریه. به نظرم این اواخر که مصائب و مشکلاتی به ایشان وارد شده بود، دلشان بسیار شکسته و روحشان حساس‌تر شده بود و نمی‌توانستند جلوی بروز عاطفه ‌خود را بگیرند. وی در ارتباط با چرایی نگارش خاطرات توسط آیت‌ا... اظهار کرد: ایشان همیشه در مورد خاطراتشان می‌گفتند که بعد از انقلاب که مسئولیت‌هایم شروع شد، خودم را ملزم می‌دانم هر شب خاطراتم را بنویسم. به دیدارکنندگان می‌گفتند همین برنامه امروز شما را در یادداشتی می‌نویسم، نه جزئیاتش را، بلکه کلیاتش را می‌نویسم. با همین توضیحاتی که می‌دادند و می‌گفتند: «خودم را مقید کردم به خاطرات نویسی» فکر می‌کنم تا همین روزهای آخر خاطراتشان را نوشته‌اند. قرار بود خاطرات به تدریج سالانه چاپ شود. قطعا ایام سال ۱۳۹۵ را هم در خاطراتشان ثبت کرده‌اند. از مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با روز رد صلاحیت آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی پرسیده شد و او در پاسخ گفت: رد صلاحیت حاج‌آقا برای ما خبر بدی بود و شاید باور نمی‌کردیم. آقای دکتر علی لاریجانی از طرف شورای نگهبان آمده بودند که چنین تصمیمی وجود دارد و از ایشان خواستند تا خودشان انصراف بدهند.حاج آقا هم گفتند که من انصراف نمی‌دهم. بعد آقای روحانی را فرستادند که ایشان را راضی کنند. حاج آقا باز هم گفتند من استعفا نمی‌دهم و رد صلاحیتم کنید. با این وجود، ما رد صلاحیت شدن ایشان را جدی نمی‌گرفتیم. بعد که خبر به صورت رسمی اعلام شد، بسیار ناراحت شدیم. فردای روز اعلام رد صلاحیت دیدار جمعی بود، ما فکر می‌کردیم که ایشان برنامه را کنسل ‌می‌کنند. اما خدا شاهد است که نه تنها هیچ اثر ناراحتی در ایشان نبود، بلکه خندان بودند. وی سپس خاطرنشان کرد: با اینکه ایشان خیلی رقیق‌القلب بودند، اما در دیدار صبح روز بعد از اعلام رد صلاحیت هرچه به ایشان می‌گفتند در حق شما ظلم شده، هیچ ناراحتی در چهره‌شان نمی‌دیدیم. همان روز پشت تریبون رفتند و گفتند: من نیامدم، اما آقای روحانی که هست، رای من همان آقای روحانی است. اولین بار ‌هاشمی سیدحسن خمینی را «آیت‌ا...» خطاب کرد سلیمانی در بخش دیگری از این گفت‌وگو، به واکنش آیت‌ا...‌هاشمی به احراز صلاحیت نشدن سید حسن خمینی در جریان انتخابات سال ۹۴ خبرگان رهبری پرداخت و گفت: ایشان خیلی از این اتفاق ناراحت بودند؛ چرا که بسیار به بیت امام خمینی(ره) و فرزندانشان ارادت داشتند. آیت‌ا...‌هاشمی، سید حسن آقا را قلبا دوست داشتند و از اینکه این اتفاق برای او با آن مدارج علمی که در حوزه ‌علمیه دارند و دارای کرسی است و درس می‌دهد و آدم باسوادی است، افتاده، ناراحت بودند. اولین کسی که لفظ «آیت‌ا...» را برای سید حسن به‌کار بردند، آیت‌ا...‌هاشمی بود. ایشان همواره تاکید داشتند که بیت امام خمینی (ره) باید تکریم شوند. وی موضع صدا و سیما در قبال اخبار آیت‌ا...‌هاشمی را در دوران حیات آن فقید یادآورشد و گفت: در دوران ریاست جمهوری ایشان، صداوسیما و روزنامه‌ها، برای تدوین خبر، در مورد رهبری و آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی فعل جمع را به‌کار می‌بردند. بعد از یک مدت برای ایشان فعل مفرد به‌کار بردند؛ وقتی طی گزارشی به اطلاع ایشان رسید، هیچ واکنشی نشان ندادند. همه می‌دانند که آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی سال‌ها در صدا و سیما بایکوت خبری بودند. حالا در مراسم تشییعشان این چنین حضور پیدا می‌کنند. زمانی اخبار دیدارهای آیت‌ا...‌هاشمی یا مجمع را یکی در میان پخش می‌کردند. بعدا در هفته یک‌بار و بعدها به طور کلی ایشان را از اخبار حذف کردند. سلیمانی با بیان اینکه «درچند سال اخیر علاوه بر توهین‌ها علیه آیت‌ا... منفی بافی هم می‌شد»، گفت: قبل از انتخابات سال ۹۴ به ایشان القابی چون نفوذی، انگلیسی و داعشی می‌دادند. در روایت‌های تاریخ انقلاب و جنگ هم صدا و سیما، وقتی به مقاطعی می‌رسید که آیت‌ا...‌هاشمی نقش محوری داشت، یا آن مقطع را حذف و یا نقش ایشان را سانسور می‌کرد. متاسفانه این جفا‌ها به ایشان شد، اما اخیرا می‌بینید مدام از آیت‌ا... حرف می‌زنند، آن‌قدر که به نظر می‌رسد ضد تبلیغ است. این عدم تعادل مقابل همان اعتدالی است که آیت‌ا... به آن اعتقاد داشت. همان صدا و سیمایی که سعی داشت ایشان را منزوی کند و علیه ایشان خبر می‌ساخت، این روزها از او تعریف می‌کند. مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در صداوسیما ویژه برنامه‌هایی که برای دفاع مقدس می‌ساختند، اصلا انگار آقای‌هاشمی در جنگ نبوده است. از پیروزی انقلاب حرف می‌زنند، در حالی که انگار اصلا ایشان در انقلاب نبوده اند. حالا ببینید با تمام این منفی‌بافی‌ها، مردم چطور از ایشان استقبال کردند! حداقل دو و نیم میلیون نفر در تشییع ایشان در خیابان‌های تهران شرکت کردند. باید تحلیل کنند و ببینند که چه شده است!! آدمی این همه مورد هجمه قرار می‌گیرد و رسانه‌های رسمی کشور به او تهمت می‌زنند، خداوند چنین عزتی به او می‌دهد. اعلام کردند که فلان روز تشییع پیکر ایشان است و مردم خودجوش آمدند. به نظر من این عزت خدادادی است. سلیمانی افزود: من فکر می‌کنم این عزتی که خداوند از لحظه اعلام خبر درگذشت تا مراسم‌های باشکوه و وداع در حسینیه جماران و در تشییع و خاکسپاری در مرقد امام و مسجد اعظم قم و سراسر کشور، به آیت‌ا...‌هاشمی داد، نتیجه همین صبوری‌ها و مظلومیت‌ها بود. خود‌هاشمی دیگر به نماز جمعه نرفت مدیر روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با عدم حضور مجدد آیت‌ا...‌هاشمی رفسنجانی پس از نمازجمعه سال ۱۳۸۸ در پشت تریبون نماز جمعه تهران در کسوت خطیب خاطرنشان کرد: من چنین استنباطی ندارم که به ایشان اجازه حضور در خطبه‌های نماز جمعه را نداده باشند، فکر می‌کنم خودشان تصمیم گرفته بودند که خطیب نماز جمعه نباشند. آیت‌ا...‌هاشمی می‌گفتند که من بالاخره حرف خودم را می‌زنم و حرف من برای خیلی‌ها ثقیل است و ممکن است نظم نماز جمعه به هم بخورد و عده‌ای بخواهند به بهانه حضور من، قداست نماز جمعه را بر هم بزنند. وی تاکید کرد: من فکر نمی‌کنم که مستقیم به ایشان گفته باشند دیگر به نماز جمعه نیا؛ اما اگر می‌گفتند بیا و در این چهارچوب‌ها سخن بگو، مسلما ایشان آدمی نبودند که حرف‌های این چنینی را قبول کنند. به همین خاطر هم همیشه می‌گفتند که خطبه‌های جمعه مرا تحمل نمی‌کنند، پس بهتر است من نروم که نظم نماز جمعه بهم نخورد. این جمله ایشان معروف شده بود که دو خطبه نماز در حکم دو رکعت نماز است. سلیمانی به خاطرات روز ثبت نام آیت‌ا...‌هاشمی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ پرداخت و خاطرنشان کرد: روز ثبت نام، روز عجیبی بود؛ چرا که انصافا تا آنجا که ما شاهد بودیم، بسیار بر ایشان برای حضور فشار بود. گروه‌هایی می‌آمدند، سوابقشان پیش ما موجود است و به ایشان فشار می‌آوردند که شما باید بیایید. حتی بعضی موقع‌ها لحنشان تند می‌شد که آقای‌هاشمی چرا نشسته‌اید؟ یک بار جانبازی به ایشان گفت که آقای‌هاشمی عافیت‌طلب شده‌اید؟ آیت‌ا... بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. ایشان می‌گفتند که جوانان باید بیایند، چون جوان‌ترها انرژی بیشتری دارند و نباید تصور شود که قحط‌الرجال است. وی ادامه داد: به نظر من ایشان وقایع را پیش‌بینی می‌کردند و سرانجام به این نتیجه رسیده بودند که باید بیایند تا موجی ایجاد کنند و بعدا این موج به آقای روحانی منتقل شود. هم در مصاحبه‌ها و هم در صحبت‌هایشان هست که ما اصرار کردیم آقای روحانی بیاید. به آقای روحانی اصرار کردیم که شما باید بیایید. آقای روحانی هم به شرط حمایت آقای‌هاشمی و خیلی دوستان دیگر به صحنه آمدند. منطقی نبود که وقتی قول حمایت از آقای روحانی دادند، خودشان بعد از مدتی به صحنه بیایند. سلیمانی افزود: با در کنار هم گذاشتن این موضوعات، متوجه می‌شویم که ایشان پیش‌بینی کرده بودند که رد صلاحیت می‌شوند و بعد موج حضور خودشان را به آقای روحانی انتقال می‌دهند. حتی بعد از رد صلاحیت، آقای روحانی خواستند انصراف دهند، اما آقای‌ هاشمی اصرار کردند که آقای روحانی در صحنه بمانید و به پیروزی امیدوار باشید.